گلوبالیستها و اولتراناسیونالیستها
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4505-globalists-vs-ultranationalists.htm
Globalists and Ultranationalists
http://www.ghandchi.com/4505-globalists-vs-ultranationalists-english.htm
پی نوشت 21 خرداد 1403: درباره ی طرح حکومت دوریاستی دکتر اسماعیل نوری علا
پی نوشت 13 خرداد 1403: ایران و حق تعیین سرنوشت هر فرد
پی نوشت 24 اردیبهشت 1403: شورای گذار و اصل یکپارچگی ایران
پی نوشت 21 اردیبهشت 1403: شورای گذار بخش سوم: مصاحبه ای با اسماعیل نوری علا؛ مصاحبه گر اکبر کرمی
پی نوشت دهم اردیبهشت 1403: از سایت جنبش: سام قندچی: پاسخی به توییت آقای عبدالله مهتدی درباره ء توماج صالحی
پی نوشت 23 فروردین 1403: دو کلمه درباره بحثهای برخی ایرانیان هوادار سلطنت در اسکاندیناوی
پی نوشت 14 اسفند 1402: جرج اورول: درباره ی ناسیونالیسم (1945)
پی نوشت ششم اسفند 1402: یادداشتی درباره جنگهای 30 ساله، ویرایش دوم
پی نوشت دوم اسفند 1402: یادداشتی برای برخی به اصطلاح هواداران مشروطیت در ایران
پی نوشت 16 بهمن 1402: از سایت جنبش: سام قندچی: نامه ای به آقای عبدالله مهتدی
پی نوشت 16 بهمن 1402: در مورد توییت آقای عبدالله مهتدی در روز خاکسپاری زنده یاد فریار امینی پور
پی نوشت 2 بهمن 1402: صدام، پوتین، و جنبش ضد جنگ
من این مقاله را قبل از
آخرین مقاله ی
منتشر شده خود دو روز پیش
نوشتم، اما می خواستم برای انتشار آن تا اعلام نتایج انتخابات مقدماتی حزب
جمهوریخواه آمریکا در ایالت آیوا صبر کنم! دیروز نوشتار «توقف
همه ی کارهای انتشاراتی تا اطلاع بعدی» را مجدداً منتشر
کردم، زیرا به دلیل
سرطان دوباره درد دارم و باید روی درمانم
تمرکز کنم! اما امروز به این فکر افتادم که این یادداشت را قبل از اینکه دوباره به
مشکلات پزشکی خود مشغول شوم منتشر کنم!
دیدگاههای من که در مقالهام «یک
دیدگاه آیندهنگر» بیان شده است، توسط برخی از دوستان که من برایشان
احترام زیادی قائلم، «گلوبالیست» نامیده میشود! برای من مسأله ای نیست که «گلوبالیست»
یا «مرد
رنسانس» یا «جهانوطن» یا حتی «انترناسیونالیست»
خوانده شوم، گرچه برخی از این عبارات به شدت با ایدئولوژیهایی مرتبط است که من به
آن پایبند نیستم، مانند انترناسیونالیسم که با
مارکسیسم مرتبط است! واقعیت اینکه آنچه در
مقاله خود گفته ام یعنی مفاهیم سیاسی مانند «دولت-ملت» یا «کشور-ملت» که ما از
دوران ماکیاولی و گاریبالدی به ارث برده ایم
امروز بی فایده است و هر روز «ملت ها» درست مانند «خانواده ها» اهمیت خود را بعنوان
نهادی سیاسی از دست می دهند، گرچه هنوز کشورها و سازمان ملل در جهان توسط دولت-ملت
ها تعریف می شوند و برای مدت طولانی نیز چنین خواهند بود، درست مانند نهادهایی نظیر
شیخ نشین های خلیج فارس که هنوز توسط خانواده های سیاسی مانند «سعودی ها» تعریف می
شوند؛ اما، اساسا دوران تعریف خانواده بعنوان نهادهای سیاسی مدتهاست سپری شده است،
با اینحال، عشق به خانواده یا قبیله یا قومیت هنوز وجود
دارد و خواهد بود، اگرچه به این معنی نخواهد بود که خانواده، ملت و غیره نهادهایی
سیاسی همچون دولت ها باشند که برایش کشتن یا کشته شدن برای یک ملت مطرح باشد! اما
تاکید میکنم که من قطعاً هر گونه تلاش برای تجزیه کشورهای موجود به بهانه ی
منسوخ
شدن دولتهای ملی را محکوم میکنم، که نوعی سوء استفاده ی یک تفکر ناسالم از این بحث
تئوریک در مورد آینده ی زندگی بشر است، ذهنیتی که ما را به سمت یک جنگ داخلی سوق
میدهد، و هر کسی با عقل سلیم متوجه این نکته خواهد شد!
من در
یادداشت اخیر خود به پرزیدنت بایدن به صراحت
گفته ام که گرچه شهروند ایالات
متحده و دوتابعیتی هستم اما از آنجا که در مورد ایران زیاد می نویسم،
تصمیم گرفته ام که در سیاست آمریکا غیرحزبی باشم، با اینحال
ضروری است که در این یادداشت به چیزی در مورد سیاست در ایالات متحده اشاره کنم تا
بحثم را روشن کنم. همه این صحبت ها در مورد "گلوبالیست» در مقابل "ناسیونالیست" از
زمان ظهور پرزیدنت
دونالد ترامپ در سیاست آمریکا تشدید شده است!
من هرگز خود را "گلوبالیست" خطاب نکردهام، گرچه «ناسیونالیسم» را چیزی مربوط به
گذشته میدانم، چه ناسیونالیسم یک قوم خاص در ایران، مانند
کردها که حتی درباره آنها کتاب نوشتهام یا
ناسیونالیسم کشوری مانند ایران که توسط برخی از مخالفان حکومت دینی در ایران ترویج
می شود یا اولتراناسیونالیسم یک قدرت جهانی مورد حمایت پرزیدنت ترامپ!
آیا به نظر من این گونه اظهارنظرها باید توسط سازمان های اطلاعاتی هر کشوری از
جمله ایران، آمریکا و دیگران سرکوب شود؟ نه، پس چه فرقی با دیکتاتوری کشورهای
کمونیستی سابق و فعلی خواهد بود! من خوشحالم که پرزیدنت ترامپ در این انتخابات آزاد
است که نظر خود را بیان کند و من نیز نظر خود را در مورد دیدگاهم می گویم، اگرچه من
*نمی*خواهم در مورد سیاست ایالات متحده صحبت کنم و می خواهم **غیرحزبی** بمانم، اما
حق دارم نظرم را در مورد نگرشم به جهان بگویم و در مقاله خود با عنوان «یک
دیدگاه آینده نگر» در سال 1989، یعنی 35 سال پیش، بیان کرده ام! شما می
خواهید من را یک «گلوبالیست» بنامید، مشکلی نیست اما من
دیدگاهم را «واقع گرا» می نامم و در سیاست ایالات
متحده غیرحزبی هستم! همه از آزادی حمایت کنیم و به چیزی شبیه بلوک کمونیستی تبدیل
نشویم که سرانجام در سال 1989 از هم پاشید و هنوز به این نکته نرسیده است که با
سرکوب توسط سازمان های اطلاعاتی نمی توان تحولات دنیای واقعی را تغییر داد، درسی که
رژیم اسلامی ایران نیز باید بگیرد تا به سرنوشت شوروی سابق دچار نشود!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
2 بهمن
1402
January 22, 2024
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html