کرزوایل و کامیپوترهای
کوانتومی، درهمتنیدگی در برابر علیت
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4261-entanglement.htm
Kurzweil and Quantum Computers, Entanglement vs Causality
http://www.ghandchi.com/4261-entanglement-english.htm
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
ارسطو علل رابعه را در فلسفه مطرح می کند: مادی، صوری، فاعلی و غایی! تقلیل علت مادی به علت فاعلی، و تقلیل علت صوری به علت غایی ساده است. بنابراین از زمان ارسطو، ما با دوعلت فاعلی و غایی مواجه بوده ایم. گرچه دانشمندانی نظیر نیوتون به این حقیقت اذعان نمی کردند، اما در کار علمی شان، علت غایی را به علت فاعلی تقلیل می دادند، معهذا، دیدگاه علمی در مورد علیت به بهترین شکل توسط یک فیلسوف به نمایش گذاشته شد؛ اسپینوزا که نشان داد چگونه علل غایی به علل فاعلی، تقلیل پیدا می کنند! متفکران مذهبی عمدتاً عکس این عمل می کردند، یعنی علل فاعلی را به علل غایی (مثلاً طرح بزرگ الهی)، تقلیل می دادند گرچه آن دیدگاه به بهترین وجه توسط عرفا، عرضه شده است! قرنها پیش از فیزیک کوانتا، دیوید هیوم آماده بود که علیت را از کشتی فلسفه به بیرون پرتاب کند، و بحث کانت را در این مورد، در کتاب «تمهیداتی به هر متافیزیک آینده» که در سال 1783 نوشته، می توان یافت که بسیار روشن است، و این نگارنده در رساله ای تحت عنوان «آیا در علوم جدید جایی برای متافیزیک وجود دارد»، مورد بحث قرار داده ام! حالا با نگاهی به دستاوردهای مکانیک کوانتومی در بحث مدل تورمی مولتی ورس، با استفاده از درهمتنیدگی، فکر می کردم چرا از همین مدل درهمتنیدگی برای فهم شکلی که کهکشانها در یونیورس ما جایگرفته اند، استفاده نکنیم، یا شکلی که ستارگان در کهکشانها قرار دارند، یا که سیارات در منظومه های خورشیدی قرار دارند، و یا حتی برای بحث در عرصه های دیگر دانش، از درهمتنیدگی بهره ببریم، به جای آنکه همبستگی نزدیک داده ها را، بعنوان علیت ضعیف تلقی کنیم! در واقع برخی ایده های فلسفی ست لوید که یونیورس (یا مولتی ورس) را شبیه یک کامپیوتر کوانتومی می بیند که خود را محاسبه می کند چندان دور از تصور نیست و می تواند برای هر شاخه ی علم مورد استفاده قرار گیرد! ری کرزوایل در گزارشی که از پیشرفتهای کامپیوترهای کوانتومی در مصاحبه ای با میشل رایلی ارائه کرده، نشان می دهد که درهمتنیدگی، بهتر از علیت می تواند برای توضیح شکلی که کیوبیت ها با هم ارتباط برقرار می کنند مورد استفاده قرار گیرد، که ما را به یاد انیشتین می اندازد که این پدیده را «حرکت شبح وار از راه دور»، نامیده بود که به نظر او حد سرعت نور برای ارتباط دو نقطه را نقض می کند! هرچه که این واقعیت معنی بدهد، مطمئناً درهمتنیدگی مدل بهتری از علیت برای توضیح پدیده ها است، وقتی که دومی به تئوری بیگ بنگ منتهی می شود و در عین حال سخن از آنچه پیش از بیگ بنگ وجود داشته مطرح می شود، که به نظر توتولوژی است، اما واقعیت دارد!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
نوزدهم اسفند
ماه 1400
March 10,
2022
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html