آینده نگری کرزوایلی،
هوش مصنوعی و مشاغل
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4473-kurzweilian-futurism.htm
Kurzweilian Futurism, AI and
Jobs
http://www.ghandchi.com/4473-kurzweilian-futurism-english.htm
پیشگفتار: قبل از شروع بحث، به این نکته اشاره کنم که چرا این موضوع پیامدهای سیاسی مهمی در حال حاضر برای انقلاب 21 ایران دارد! من در سیاست ایالات متحده غیرحزبی هستم و حتی تصمیم گرفتم در آخرین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رای ندهم اگرچه در انتخابات قبلی به کاندیدای حزب دموکرات رای داده بودم! دلیلش هم این بود که دیدم دو گروه آینده نگر در سیاست آمریکا وجود دارد، یکی جمهوریخواه و دیگری دموکرات! بسیاری از اولی ها سیاست تی پارتی * را انتخاب کردند که اساساً بازگشتی به سرمایه داری به سبک قدیم است و بسیاری در میان دسته ی دوم، یعنی پروگرسیوها مانند «اِی او سی»، اساساً در حال بازگشت به سوسیالیسم قدیمی هستند و شماری در میان آنها حتی از حکومت شکست خورده کوبا حمایت می کنند! به عنوان یک آینده نگر، مدتهاست بحث کرده ام که ما باید از سرمایه داری و سوسیالیسم فراتر برویم، اگرچه می توانیم دستاوردهای تاریخی هر دو را مورد استفاده قرار دهیم همانطور که در مقاله ای تحت عنوان "سرمایه داری تعدیل شده، سوسیالیسم اصلاح شده، و آینده نگری کرزوایلی" مطرح شد یعنی به همان شکلی که از دستاوردهای همه ی تمدن های گذشته بهره می بریم، یعنی دستاوردهایی مانند خود *دموکراسی*! در سال 1357، زمانی که ایران در مقطع دیگری از تصمیم گیری قرار داشت، رهبرانی بودند که راههای گوناگون سیستم سرمایه داری را انتخاب کردند و برخی نیز آرزوهای مختلف سوسیالیستی را انتخاب کردند! در واقع، اسلامگرایان پیروز شدند، نه به این دلیل که برنامههایی بهتر از آن دو تای دیگر داشتند، بلکه به این دلیل که در آن زمان یک جنبش اسلامی در سراسر جهان ظهور کرد که تلاش میکرد شکاف ایجاد شده با آغاز سقوط شوروی را پر کند. اتحاد و حمایت غرب از اسلامگرایی در دوران جنگ سرد در مواجهه با ترس از کمونیسم، همگی برای تقویت جریان اسلامگرایی در ایران در سال 1357 با هم جمع شد و موفقیت آنرا رقم زد و بقیه ماجرا را همه می دانیم! امروز نیز در ایران در برهه ی زمانی مشابهی قرار داریم! نمی خواهم در این مقاله وارد جزئیات وضعیت کنونی ایران شوم و این مقاله بیشتر درباره آینده نگری کرزوایلی است که در کتاب "آینده نگر: نوروز بشریت در قرن بیست و یکم: واریانت جدید برای تأمین نیازهای بشر" به آن پرداخته ام، و در مصاحبه ای به زبان فارسی در سال 2007 و همچنین در آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده مورد بحث قرار گرفت تا تلاشی برای یافتن بهترین الگو برای آینده نگرها باشد!
***
از زمان اعلام «چت جی پی تی»، نگرانی های زیادی را که توسط متخصصان پروفشنال ماهر نشان داده شده مشاهده می کنیم نظیر اعتصابِ نویسندگان «انجمن نویسندگان آمریکا» در هالیوود، و این اعتصابات با اعتصابات اتحادیه های کارگران صنعتی در 50 سال پیش متفاوتند، با اینحال، واکنش مشابهی را به پیشرفتهای اقتصاد فراصنعتی نشان می دهند! از دست دادن شغل در مصاحبههای ری کرزوایل چند دفعه به تازگی مطرح شد وقتی از او در مورد کتاب تازه ای که با عنوان «تکینگی نزدیکتر است» قرار است یکسال دیگر در سپتامبر 2024 منتشر شود، پرسیده می شد! حدود 40 سال پیش وقتی رساله ی خود را با عنوان «ابزارهای هوشمند: سنگ بنای تمدن جدید»، منتشر کردم، اساساً بر فعالیت خلاقانه انسان ها در مقابل کار ابزار مانند تمرکز کردم و فکر می کردم که دومی به زودی ناپدید می شود و بزودی درآمدی که بر مبنای کار باشد برای توسعه ی اقتصاد فراصنعتی به پایان رسد و در واقع در آن زمان، اقتصاددان برجسته واسیلی لئونتیف در بررسی هفته های کاری 4 روزه ای که در آن زمان در اتریش شکل می گرفت، چنین روندی را در همه اقتصادهای فراصنعتی قریب الوقوع می دید اما اکنون چهل سال بعد، این موضوع به طور جدی توسط چند شرکت در چند ایالت در ایالات متحده تازه شروع شده است! به نظر می رسد جامعه مبتنی بر کار برای درآمد ممکن است طولانی تر از آنچه فکر می کردیم با ما باشد، اگرچه اساساً فقط از آغاز جامعه صنعتی وجود داشته است، در حالی که در اقتصادهای برده داری یا فئودالیسم درآمد مبتنی بر کار هرگز در جامعه بشری غالب نبود. ما در مورد طرحهایی مانند درآمد تضممین شده «یو بی آی» زیاد صحبت میکنیم، اما بهطور جدی به سختی بشود گفت در این مورد کاری کرده ایم و اساساً فقط حرف است! دولت رفاه در اروپا و مزایای رفاهی مشابه در دوران روزولت در ایالات متحد آمریکا اساساً در اواسط قرن بیستم به عنوان عقب نشینی در رقابت با کمونیسم شکل گرفتند، همانطور که قرنی پیش از آن سلطنت های دموکراتیک در اروپا در عقب نشینی در برابر جمهوریهای تازه تشکیل شده در اروپا و آمریکا برای اجتناب از انقلاب شکل گرفتند و چنین مزایای اجتماعی اساساً گسترش نمی یابد و مواردی مانند اوباماکر در آمریکا به سختی قابل مقایسه با آنچه اروپا حدود یک قرن قبل از آن انجام داده است! بنابراین اساساً کار و درآمد مبتنی بر کار هنوز یک واقعیت قوی است هنگامیکه یک ربع از قرن بیست و یکم را پشت سر گذاشته ایم! حال سوال این است که وقتی هوش مصنوعی به طور جدی جایگاهی در این اقتصاد پیدا می کند، به نیروی کار چگونه پاداش داده می شود. من میتوانم بگویم که تأثیر بر کار عبارت خواهد بود از بررسی استعدادهای انسانی و استعدادهای هوش مصنوعی با تجهیزات پیشرفتهتر برای ارزیابی هر هوش مصنوعی معین یا هر انسان معین، نه تنها برای تعریف اشتغال، بلکه همچنین برای پاداش انسانها یا پرداختهایی به سازندگان ابزارهای هوش مصنوعی بر این اساس! با این حال، معتقدم که دستیابی به عدالت اجتماعی در تمدن های آینده ادامه مسیر ایجاد **فراوانی** است که توسط ری کرزوایل ترویج شده است، و نه فقط با مدل والمارت از در دسترس بودن کالاها و خدمات با افزدون به هزینه کمتر و کیفیت بالاتر و ویژگی های تازه تر بلکه در سطحی اساسی تر توسط ارائه های آینده فناوری نانو! پرداختن به عدالت اجتماعی در اقتصادهای فراصنعتی ممکن است هنوز به همان اندازه دشوار باشد که بدانیم جهان چیست و واقعاً چگونه کار می کند!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
21 شهریور ماه
1402
September 12, 2023
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html