مقاله ی دوست عزیزم دکتر اسماعیل نوری علا تحت عنوان «چرا سکولار دموکراتها به شاهزاده وکالت میدهند» و نظر این قلم
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4416-esmail-nooriala.htm
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23
چند لحظه پیش در خبرنامه ی گویانیوز مقاله ای را از دوست عزیزم دکتر اسماعیل نوری علا دیدم، تحت عنوان «چرا سکولار دموکراتها به شاهزاده وکالت میدهند»! شخصاً به عنوان یک سکولار دموکرات که از روز اول تأسیس جنبش سکولار دموکراسی ایران و همچنین حزب سکولار دموکرات ایرانیان که هردو با بنیانگذاری و رهبری دکتر اسماعیل نوری علا آغاز شدند و تا به امروز ادامه داشته اند، هوادار آن دو تشکیلات بوده و هستم، در آستانه ی سال نو جهانی از ائتلاف میهن بان با چهره های شاخص اپوزیسیون حمایت کردم، و 10 روز بعد هم توضیح دادم که از وجود مسائلی که برای ائتلافها می تواند پیش آید آگاهم؛ اما، امیدوارم که درایت تشکیل دهندگان هر ائتلافی بتواند آن مشکلات را برطرف کند! در همین حال مدتی بود بحثهای وکالت را در جلسات حزب سکولار دموکرات ایرانیان که انتشار خارجی دارد می شنیدم و واقعاً جدی نمی گرفتم تا دیدم در شماره ی هفته ی گذشته ی نشریه ی جنبش از سوی یکی از اعضای حزب، منتشر شده بود. شخصاً هیچ آشنایی با اعضای حزب و جنبش ندارم و همان چیزهایی را می بینم که هر بیننده یا خواننده ی دیگری در اینترنت می بیند چرا که فقط یک هوادار حزب و جنبش هستم. شخصاً فکر می کنم کل این طرح غلط است. چرا؟ به این دلیل که هر ایرانی از فردا می تواند برای آنچه بر او رفته یا میرود انتظار وکالت از سوی وکیل مورد اشاره داشته باشد، مثلاً آنچه شخصاً روز گذشته در مقاله ای در مورد آنچه بر خود این قلم در این سالها در آمریکای مهد دموکراسی رفته ذکر کردم، می تواند موردی باشد که از وکیل رایگان مورد اشاره بخواهم به آن برای دادخواهی رسیدگی کند؟ آیا هیچ وکیل رایگانی حتی در این دموکراسی آمریکا می تواند چنین کاری برای من بکند؟ اگر چنین انتظاری داشته باشم غیرواقعی است و محکوم کردن وکیل را به دلیل فقدان توانِ به انجام رساندن انتظار منِ موکل به دنبال خواهد داشت، حالا وقتی واقعاً یک وکیل رایگان می خواهد خیر کند و با میلیونها نفر نظیر «منِ نوعی»، مواجه شود می آید ثواب کند و کباب خواهد شد! ممکن است بگویید که کریم خان زند چنین کاری کرد و خود را وکیل الرعایا می نامید. بنظر من این حرفها در قدیم زیاد است مثلاً عیسی مسیح می گفته که روی آب راه میرود و کسی هم در اتهامات روم باستان به او وقتی به صلیب کشیده شده حتی این موضوع را مطرح نکرده، ولی امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که هر ادعایی را چند دقیقه ی بعد بر روی اینترنت همه جا راستی آزمایی می کنند و باعث از بین رفتن اعتبار افراد می شود. ممکن است بپرسید پس بالاخره رهبری این انقلاب 21 ایران چگونه قرار است شکل بگیرد؟ پاسخ من این است که این انقلاب هم رهبری خود را نظیر رهبری انقلاب آمریکای 1775 پیدا خواهد کرد که ژنرالی نظیر جرج واشنگتن که اولین میلیونر آمریکا هم بود رهبر نظامی جنگ استقلال و 50 نفری که همه ثروتمند بودند و از جان ومال خود گذشتند و بیانیه ی استقلال نوشته ی جفرسون را امضا کردند رهبران اصلی بودند و نوشتم که از مال و جان مایه گذاشتند چون اگر هرکدام از آنها دستگیر می شد مجازاتی که برایشان اعلام شده بود اول بردن بالای چوبه ی دار و بعد قبل از مرگ پایین آوردنشان و خارج کردن روده هایشان بود و بعد دوباره دار زدن و این مجازات رسماً توسط بریتانیا همان زمان اعلام شده بود و بعد از پیروزی انقلاب هم سالها بعد زمان مدیسون، بریتانیا کاخ سفید را آتش زد و خلاصه مدتها طول کشید تا انقلاب مترقی آمریکا در دنیا جا بیافتد و البته رهبران فکری-سیاسی نیز نظیر جفرسون و فرانکلین داشت که همه نام آنها را شنیده اند. با اینهمه بعدها آمریکا و بریتانیا خصومتهای تاریخی را کنار گذاشتند و در مراسم سالگرد انقلاب آمریکا در چهارم ماه ژوئیه ی هر سال، اصلاً کسی این واقعیات تاریخی را در رابطه با بریتانیا مطرح نمی کند چون نمی خواهند به خصومتهای دو قرن و نیم پیش دامن بزنند. منظور اینکه انقلابها، موضوع ساده ای نیستند چه شکل گیری رهبری آنها و چه موفقیت و شکستها و چه بعد از آن! آیا میهن بان رضا پهلوی در این انقلاب 21 ایران نقش خواهند داشت؟ این نگارنده شک ندارم که چنین خواهد بود و از زحماتی که همه ی این سالها در این رابطه متحمل شده اند قدردانی می کنم و همانطور که پیشتر هم نوشته ام، از روزی که دو سال پیش میهن بان سخنرانی تاریخی خود را ارائه کردند و گفتند که شخصاً یک جمهوریخواه هستند و دلائل این گزینه شان را به روشنی اعلام کردند، نظرم در مورد ایشان تغییر کرد و همچنان از تلاشهای میهن بان حمایت می کنم. و در واقع مقاله ای را که تحت عنوان «جمهوریخواهان قلابی که کار اصلی شان تبلیغ بازگشت سلطنت است» منتشر کرده بودم امروز دیگر اثبات شده که آن افراد متقلب نایاکی چطور دکان شاه شناسی باز کرده بودند و این حقیقت را در پی نوشتی بر همان مقاله، 5 ماه پیش در آبان 1401، متذکر شدم. اما این طرح «وکالت» از دیدگاه این نگارنده حرکت درستی نبوده و به ضرر میهن بان و انقلاب 21 ایران تمام خواهد شد، با اینهمه اینکه دوستانی نظیر دکتر اسماعیل نوری علا برای این طرح تلاش کرده و می کنند، مورد احترام من است. واقعیت اینکه ما همه نظیر دکتر اسماعیل نوری علا و اکثریت ملت ایران خواهان یک زندگی معمولی هستیم و امروز حتی فعالان چپ نیز نظیر صمد بهرنگی آنهایی را که دنبال زندگی معمولی هستند، «چوخ بختیار» خطاب نمی کنند؛ ولی همین مردم آمریکا برای رسیدن به زندگی معمولی، انقلابی مسلحانه کردند که بسیاری همانطور که در بالا ذکر شد از جان و مال خود خیلی مایه گذاشتند و هنوز قبرستانهای دوران انقلاب آمریکا بعد از 250 سال را می شود بویژه در این شرق آمریکا دید هرچند حتی رهبرانی نظیر جفرسون که دو دوره بعد از انقلاب رییس جمهوری شد، بعدش دیگر رفت دنبال زندگی اش و برعکس انقلابهایی که رهبران مادام العمرش حکومت را رها نمی کنند! من در 20 سالی که به شرق آمریکا نقل مکان کردم این امکان را داشته ام که خیلی از این چیزها را حتی 250 سال بعد ببینم مثلاً جفرسون یک باغ بزرگ درختان سپیدار ساخته که اکنون بقایای آن هنوز وجود دارد و در دوران بعد از پایان ریاست جمهوری اش ساخته و معلوم است که باید زندگی عادی داشته که توانسته چنین کاری کند که من امروز آن درختهای سپیدار زیبا را هنوز می بینم! حتی تا به امروز اکثر رییس جمهوری های آمریکا نظیر جرج بوش پسر، بعد از پایان ریاست جمهوری، واقعاً کاری با امور سیاسی ندارند. در نتیجه اینکه ما هم بخواهیم چنین مدلی برای آینده ی ایران که آقای شروین حاجی پور در ترانه ی زندگی معمولی بیان می کند را در جستجویش باشیم نه تنها قابل فهم است بلکه نشان می دهد کسی در آرزوی حضور مادام العمر در عرصه ی سیاست نیست ولی امروز بحث برسر به پیروزی رساندن انقلاب مترقی قرن بیست و یکمی در ایران است. در حقیقت سالها پیش طرحی بنام رفراندوم مطرح شد و سایت گویا پیش برنده ی آن بود، و این قلم آن زمان مخالفتم را با شکل خاصی که آن طرح اعلام شد نوشتم ولی هیچگاه سنگ اندازی نکردم و امیدوار بودم که ارزیابی من اشتباه باشد و آن طرح موفق شود! امروز نیز احساس مشابهی را در مورد این طرح دارم و با بهترین آرزوها برای همه ی دوستان دست اندر کار این طرح و امیدوارم ارزیابی ام اشتباه باشد و طرح شما به موفقیت برسد! شخصاً همچنان از طرح ائتلاف شخصیتهای شاخص ایران که میهن بان و خانم نازنین بینادی راه انداختند و چالشی در برابر نایاک است، همچنان حمایت خواهم کرد؛ و جالب است که خود خانم نازنین بنیادی آن طرح را ائتلاف تلقی نمی کنند و اتحاد می دانند که به هر حال موفق بوده است هرچه نامش گذاریم. در پایان می خواهم روز تولد 80 سالگی دکتر اسماعیل نوری علا را تبریک بگویم. در حقیقت امیدوارم که ارزیابی دوست عزیزم ری کرزوایل درست باشد و تا 5 سال دیگر سرطان از صفحه ی گیتی رخت بر بندد و البته دکتر نوری علا خوشبختانه به سرطان دچار نیست ولی درمان سرطان در حقیقت یک رهشمار برای پایان مرگ است و امیدوارم دکتر نوری علا هزار سال زنده باشد و به خدمات ارزنده اش به ایران و ایرانی ادامه دهد با زنده باش به این دوست عزیز این یادداشت را به پایان میبرم!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
3
بهمن
ماه
1401
January 25, 2023
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html