Sam Ghandchiسام قندچي چه باید کرد؟

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4348-che-baayad-kard.htm

پی نوشت 10 آبان ماه 1401: دوستان عزیز، همانطور که در گذشته بارها نوشته ام هیچوقت مایل نبوده ام در مورد اقدامات عملی در داخل کشور نظر دهم چون در خارج زندگی می کنم و یک ماه پیش برای نخستین بار در 42 سال گذشته که بطور مداوم در خارج کشور زندگی کرده ام، در مورد «چه باید کرد» چند خطی در مقاله زیر نوشتم. و اصل بحثم نیز در اینجا این بود که «یک تجمع ملت در تهران با آگاهی از اینکه مردم ایران می توانند در پایتخت کشور تصمیم برای آینده ی خود بگیرند»، مورد نیاز است. در این مقاله و یکی دو یادداشت دیگر به تصمیمات رهبران کردستان نیز اشاره شده بود و خوشحالم که دوستان کرد و مشخصاً آقای عبدالله مهتدی هفته ی گذشته در پی برگزاری مراسم چهلم زنده یاد ژینا #مهسا_امینی؛ در مصاحبه ای با بی بی سی فارسی، به روشنی اعلام کردند که گروههای سیاسی کرد در پی تجزیه کردستان از ایران نیستند و به رغم تحریکات رژیم برای نشان دادن آنها بعنوان تجزیه طلب و وادار کردن آنها به اقدامات مسلحانه، در طول همه ی خیزش اخیر تمرکز خود را بر فعالیتهای مدنی سراسری و انقلابی مسالمت آمیز برای کل ایران، قرار داده اند. همچنین پوچی اتهاماتی که به جنبش بلوچستان در مورد تجزیه طلبی زده می شود، آشکارا با توجه به شعارهای مردم در آنجا به رغم خشونتهای مداوم نیروهای امنیتی و حملات وحشیانه ی نیروهای نظامی رژیم اسلامی به مردم در چند نماز جمعه ی اخیر اهل سنت در زاهدان، مشخص است! به نظر این نگارنده میرسد که اکنون وقت تجمع کاملاً مسالمت آمیز ملت ایران در تهران فرارسیده است. آیا چنین کاری با راهپیمایی از همه ی شهرهای ایران بسوی تهران ممکن است؟ من نمی دانم، ایران کشور پرجمعیت و پهناوری است! مطمئن هستم اگر مردم ایران چنین تصمیمی بگیرند راهش را نیز پیدا خواهند کرد! س.ق.

مطالب مرتبط: **    *    1     2     3     4      5     6     7     8     9     10     11    12     13     14     15     16     17     18     19     20     21    

 

che-baayad-kard

 

اول با یاد جانباختگان خیزش مردمی همین چند هفته ی اخیر که در شهریورماه 1401 با قتل دولتی ژینا #مهسا_امینی آغاز شد و هنوز ادامه دارد و با تسلیت به همه ی مردم ایران که در 43 سال گذشته عزیزان خود را از دست داده اند! این نگارنده همیشه طی 40 سال گذشته از گفتن اینکه از دیدگاه این قلم در هر زمان معینِ جنبش آزادیخواهی مردم ایران ضروری است که چه اقدام عملی در داخل ایران انجام شود، اجتناب کرده ام و به همین دلیل هیچگاه در هیچ برهه ی زمانی در این سالها ننوشتم که «چه باید کرد؟»! دلیلش نیز این است که در داخل ایران زندگی نمی کنم و دستی در آتش ندارم و امروز هم که این نوشته را منتشر می کنم، هیچ مطلب دیگری از هیچکس و هیچ گروه و سازمانی منتشر نخواهم کرد که تصور نشود این نوشته در هم آهنگی با هر نیروی سیاسی و مدنی انتشار پیدا می کند چرا که فقط در میان گذاشتن آنچیزی است که به نظرم میرسد و این رهبران اپوزیسیون سیاسی و مدنی ایران هستند که هر اقدام عملی را در این برهه ی زمانی برایش تصمیم می گیرند و با مردم در میان می گذارند و به اجرا در می آورند و این نوشته فقط یادداشتی است از این نگارنده برای آگاهی خوانندگان و نه برنامه ای برای عمل سیاسی و مدنی چرا که این نگارنده همچنان فقط یک قلمزن در خارج کشور بوده و هستم، گرچه فقط *هوادار* یک حزب سیاسی هستم، و آنهم گروه کوچکی به نام حزب سکولار دموکرات ایرانیان به رهبری دوست عزیز دکتر اسماعیل نوری علا که سالهاست شخصاً پیشقراول اشاعه ی سکولار دموکراسی بویژه در میان ایرانیان خارج کشور بوده و هستند. همچنین همانطور که مطلع هستید من با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کنم و معلوم نیست تا کی بتوانم در همین حد بسیار کم هم فعال باشم!

 

پنج سال پیش در خیزش دی ماه 96 حرکت تازه ای از سوی مردم ایران آغاز شد که برعکس جنبش سبز که 8 سال پیش از آن روی داد؛ خیزشی وسیع در 125 شهر ایران بود، و مهمتر آنکه دیگر آن جنبش مردمی در پی اصلاح طلبی نبود! کمتر از یکسال بعد از خیزش 96، همچنان در مرداد ماه 97 هنوز پس لرزه های آن جنبش وجود داشت هنگامیکه شعار «جمهوری اسلامی منحل باید گردد» در خیابانها مطرح شد اما نه بطور وسیع، و همانوقت بود که زنده یاد نوید افکاری بازداشت شد؛ اما، آن زمان دیگر خیزش دی ماه 96 ماهها بود که فروکش کرده بود! کمی بعد از نخستین سالگرد خیزش 96، در 22 بهمن ماه 1397 یعنی در چهلمین سالگرد انقلاب ارتجاعی 57، مقاله ای از صاحب این قلم منتشر شد تحت عنوان «چهلمین سالگرد انقلاب ارتجاعی 57، تطور انقلاب 21 ایران و تعطیلی موقت ایرانسکوپ نیوز»! در حقیقت یک ماه قبل از انتشار آن مقاله، من عمل جراحی سرطان پروستات داشتم و به دلیل وضع سلامتی و مالی مثل بارها پیش و بعد از آن، توقف کارهای انتشاراتی ام را به اطلاع عموم رساندم و همین سال گذشته نیز دوباره سرطانم برگشت و هورمون تراپی و پرتو درمانی کردم و هنوز هم حالم خوب نیست!

 

به هرحال فروکش جنبش مردم بعد از خیزش 96 به معنای پایان یافتن «انقلاب 21 ایران» نبوده و نیست، هرچند همچنان امیدوارم که این انقلابِ مترقیِ قرن بیست و یکمی ایران خونین نباشد! دو سال بعد از آن، شاهد خیزش آبان 98 بودیم که زنده یاد پویا بختیاری و هزاران جانباخته ی دیگر آن حرکت بزرگ مردمی، می دانستند که در تلاش برای برقرار کردن سکولار دموکراسی در ایران هستند و این حقیقت مهم در کلیپ پیش از کشته شدن پویا، به وضوح آشکار است، و به همین دلیل به تازگی «19 شهریور ماه روز تولد زنده یاد پویا بختیاری» توسط جنبش سکولار دموکراسی ایران به رهبری دکتر اسماعیل نوری علا، بعنوان روز سکولار دموکراسی ایران نامیده شده است! امروز که 3 سال از خیزش 98 می گذرد، حدود یک ماه پیش با قتل دولتی زنده یاد ژینا #مهسا_امینی خیزش تازه ای در ایران آغاز شده که حدود یک هفته پیش در مقاله ای تحت عنوان «خیزش ضد حجاب اجباری: خوشبختانه سراسری و سکولار دموکرات»، درباره ی این حرکت عظیم مردمی نوشتم. اکنون به نظر میرسد این خیزش تازه فروکش کرده است! اما شخصاً اینطور فکر نمی کنم! آرزو داشتم که حالا در بستر بیماری و در خارج کشور نبودم چون در ایران ما با نقطه ای تعیین کننده در انقلاب 21 ایران روبرو هستیم و بازهم تأکید می کنم که امیدوارم این انقلابِ**مترقیِ** دموکراسی خواهانه در تاریخ ایران، خونین نباشد! اما اکنون چه باید کرد؟

 

از دیدگاه این نگارنده حملات چند روز اخیر "جمهوری" اسلامی ایران به انقلابیون کرد در خارج از مرزهای کشور با این هدف است که توجه مردم ایران را به مرزها، و خارج از آن، معطوف کنند همانکاری که در ماههای نخستین بعد از انقلاب با حمله نظامی به کردستان و تحریک عراق به جنگ، انجام دادند، هنگامیکه رژیم فقط با اعتراضات مدنی در کردستان ونقاط دیگر ایران روبرو بود و نیازی به لشگرکشی و بمباران شهرهای کردستان نداشت؛ اما به این طریق، آزادیخواهان کردستان را در همان ماههای نخستین بعد از انقلاب 57 مجبور کردند که در برابر هجوم نظامی رژیم اسلامی، مسلح شوند و از خود دفاع کنند، و بقیه ی ماجراها در مورد کردستان را سالهاست بحث کرده ایم و حرف تازه ای نیست!

 

آنچه امروز مهم است این واقعیت که شیشه ی عمر این رژیم مذهبی اسلامی حاکم در پایتخت ایران یعنی در تهران قرار دارد، و در پایتخت یعنی تهران بالاخره رژیم سکولار دموکرات آینده در کشور تشکیل خواهد شد، پس چه باید کرد؟ از دیدگاه این نگارنده هرکسی که امکانش را دارد امروز اگر در هر نقطه ی ایران زندگی می کند، برای یکهفته به تهران سفر کند، اسمش را بگذارید هواخوری اگر امکان مالی اش را دارید و وضع سلامتی تان اجازه میدهد و به خودتان تحمیل نکنید اگر نمی توانید، و لزوماً نه سفری برای اعتراض، تظاهرات و اعتصاب، بلکه فقط برای حضور در پایتخت کشور یعنی، یک تجمع ملت در تهران با آگاهی از اینکه مردم ایران می توانند در پایتخت کشور تصمیم برای آینده ی خود بگیرند! سفر به خیر اگر هم اکنون در تهران زندگی نمی کنید و بازهم با پوزش از اینکه در ایران نیستم و به دلیل بیماری حتی نمی دانم فردا بتوانم دوباره مطلبی منتشر کنم! با بهترین آرزوها برای همه ی مردم ایران!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

هشتم مهر ماه 1401
September 29,
2022

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH