Sam Ghandchiسام قندچيآقای گنجی، شاید منظور احمد علم‌الهدی را درست متوجه نشده اید
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/1381-akbar-gani-alamolhoda.htm  

 

امروز آقای اکبر گنجی، سخنانی را در مقاله خود، از آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی نقل کرده و می گوید معنای اظهارات آقای علم‌الهدی، صدور فتوای ارتداد برای سکولارها است (1). شخصاً با ارزیابی آقای گنجی مخالفم و در زیر توضیح می دهم، اما البته، بالاخره خود آقای علم الهدی باید پاسخ دهد که منظورش درک آقای گنجی است، یا درک این قلم، و یا گزینه سومی که از حالا نمی توان پیش بینی کرد.

 

شخصاً پنج سال پیش، ویرایش دوم نوشتار "اسلام و گلوبالیسم" خود را به شاهین نجفی که از آیت الله ناصر مکارم شیرازی حکم ارتداد گرفت، تقدیم کردم (2). حکم ارتداد سلمان رشدی را همان زمان حیات آیت الله خمینی محکوم کردم، و پانزده سال پیش نیز حکم ارتداد هاشم آقاجری را، محکوم کردم، هرچند خود آقای هاشم آقاجری، حمایتش را از فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی، نه تنها پس نگرفت، بلکه زمانی که خود او نیز حکم ارتداد از آیت الله نوری همدانی گرفته بود، بازهم از فتوای قتل خمینی علیه سلمان رشدی، دفاع کرد، و به همین دلیل، چهارده سال پیش با اعطای جایزه نوبل به آقای هاشم آقاجری، مخالفت کردم (3). فتوای ارتداد علیه آقای اکبر گنجی را نیز محکوم می کنم، هرچند اختلاف نظرم با ایشان در مورد انتخابات همان است که سال پیش نوشته ام (4) و این دو موضوع ارتباطی به هم ندارند، گرچه آقای اکبر گنجی، در نوشتار مورد اشاره در بالا، دو بحث حمایت احمد علم الهدی از ابراهیم رییسی و فتوای ارتداد را به هم ربط داده است. در مورد آقای ابراهیم رییسی، بحثها اصلا چیز دیگری است و قبل از آنکه خبرگزاری فارس رتبه ابراهیم رییسی را از "آیت الله" به "حجت الاسلام" تنزل دهد، این قلم در باره موضوع، به تفصیل بحث کرده ام (5). اما موضوع فتواهای جنایت بار قتل و امثالهم: پانزده سال پیش، در نوشتاری با صراحت گفتم که باید موضوع فتواهای جنایتبار همه رهبران اسلامی جهان، در سازمان ملل مطرح شود و برای آن کسانیکه اینگونه فتواهای جنایت را صادر می کنند، مجازات تعیین شود، و اینترپل موظف شود برای تعقیب فتوا دهنده و کسانیکه مجری چنین فتواهای جنایتبار هستند، اقدام کند (6). در حقیقت به قول فرانسوی ها، ما همه "شارلی ابدو" هستیم (7).

 

اما نظر این قلم درمورد حرفهای  آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی که آقای اکبر گنجی نقل کرده اند. به تصور نگارنده این سطور، منظور ایشان درست درک نشده است. حدود یک ماه پیش، سید احمد علم‌الهدی در مورد جدایی طلبی کالیفرنیا نیز اظهار نظر کردند و  شخصاً در مورد علمی بودن نظرات ایشان، همان زمان، توضیحات خود را منتشر کردم (8) و به گمانم، کافی بود، و اظهار نظر دیگری از ایشان در مورد کالیفرنیا در مطبوعات ندیدم، و بنظر می رسد سکوت ایشان در آن مورد، علامت رضا است. این بار نیز با موضوعی که اقلا در تاریخ 300 سال اخیر در غرب مطرح بوده روبرو هستیم، یعنی جدایی حکومت و مذهب، و کلاً سکولاریسم سیاسی. شاید عده ای به آقای علم‌الهدی، بجای سکولاریسم سیاسی، سکولاریسم فلسفی را توضیح داده اند که اساساً به معنی آتئیسم است؛ در صورتیکه سکولاریسم سیاسی، به این معنی است که فرد اصلاً به معنای وسیع کلمه مذهبی نیست، حال چه بخواهد مانند افراد متعصب مذهبی طرفدار مذهبی باشد، یا که نظیر سکولارهای فلسفی و آتئیستها، خواستار نابودی مذهب باشد. سکولاریسم فلسفی معنایش چیز دیگری است که این قلم هوادار آن نیست، و در پایین با مثالی از افکار خود، که سکولاریسم سیاسی است، توضیح می دهم.

 

شخصاً در مورد بحثهایی نظیر وجود یا عدم وجود خدا، آگنوستیک هستم، و با سکولاریسم فلسفی و آتئیسم، خود را همراه نمی دانم. نظرم را نیز در مورد بحث خدا مفصل نوشته ام (9)، نظرات فلسفی دیگر این قلم نیز در لینک زیر در بخش فلسفه قابل دسترسی است (10). کلاً نظرات اینجانب در عرصه فلسفی، به دوران جمهوری اسلامی ربطی ندارد و از سال آخر دبستان پس از مطالعه قران، انجیل و تورات، گفتم که کاری با این حرفها ندارم و دیگر غیر مذهبی شدم، نه ضد مذهبی، یکی دو سال خود را با نظرات عرفانی آشنا کردم، اما پنجاه سال پیش، از سال سوم دبیرستان، آثار دکارت (11) را خواندم و پسندیدم و دیگر اساساً با نظرات علمی خود را نزدیک دانسته ام و حتی بعدها، در عرصه تاریخ فلسفه، آثار ارسطو (12) را همان اندازه جذاب دیدم که آثار کارل پاپر و ری کرزوایل (13). نوشته هایم اکثراً به زبان انگلیسی نیز هست، چون بحث موضوعات فلسفی محدود به ایران نیست و خواسته ام نظر خوانندگان غیر ایرانی را نیز دریافت کنم. به هر حال اگر کسی بخواهد فتوای ارتداد برای کسی همچو این قلم صادر کند، مسأله ای نیست، اما واقعاً هیچگاه مذهبی نبوده ام که مرتد شده باشم. این حرف درباره اکثریت سکولارها صدق می کند. یکبار وقتی برای دوستی این بحثهای خود را توضیح می دادم، گفت پس "شما را باید بی خیال نامید." شاید بی خیال، برای توصیف این دیدگاه، اصطلاح خوبی باشد، که زمانی بحث اریک هافر و نقل قول او را از داستایوفسکی، در این رابطه، جالب یافتم که در پانویس زیر، نقل کرده ام (14). در سالهایی که در مناطق مذهبی تر آمریکا زندگی می کردم، هرگاه کسی می پرسید مذهبم چیست، در پاسخ می گفتم که اگر بخواهم مذهبی انتخاب کنم، بوداییسم خواهد بود، اما واقعاً در بازار، دنبال مذهب نمی گردم، و همینطور غیرمذهبی، راحت بوده و هستم.


به امید 
جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com   
http://www.ghandchi.com   
بیست و یکم فروردین ماه 1396
April 10, 2017

پانویس:

 

1. اکبر گنجی: فتوای ارتداد مسلمان‌های سکولار و دفاع از "آیت‌الله قتل عام"
http://news.gooya.com/2017/04/post-2635.php

 

2. اسلام و گلوباليسم- ويرايش دوم تقديم به شاهين نجفی
http://www.ghandchi.com/695-IslamGlobalization.htm
 
Islam and Globalization-Second Edition Dedicated to Shahin Najafi
http://www.ghandchi.com/695-IslamGlobalizationEng.htm

 

3. Aghajari Does Not Deserve Nobel Peace Prize

http://www.ghandchi.com/239-NobelAghajari.htm

 

4. پاسخی به اکبر گنجی اما برای اصلاح طلبان
http://www.ghandchi.com/1108-akbar-ganji-election.htm

 

5. هدف آیت الله مصباح یزدی نابود کردن شانس آیت الله رییسی برای عروج به مقام ولی فقیه است
http://www.ghandchi.com/1368-mesbah-raisi.htm
هنوز ابراهیم رییسی کاندید نشده، ضرغامی او را بی اعتبار کرد
http://www.ghandchi.com/1380-zarghami-raisi.htm 

 

6. UN and Islamic Kill Orders for Aghajari, Rushdie, Kasravi
http://www.ghandchi.com/170-Aghajari2.htm

 

7. Je suis Paris ما شارلی ابدو هستیم
http://www.ghandchi.com/je-suis-paris.htm

 

8. درک غلط برخی رهبران جمهوری اسلامی از آمریکا و خطر جنگ
http://www.ghandchi.com/1306-ahmad-alamolhoda.htm

 

9. خدا و ما
http://www.ghandchi.com/844-god-and-us.htm
The God and Us
http://www.ghandchi.com/844-god-and-us-english.htm

 

10. متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

 

11. دکارت و لائیکات (مردم عادی غیر روحانی یا غیرمتخصص)
http://www.ghandchi.com/397-Descartes.htm 
Descartes and Laity
http://www.ghandchi.com/397-DescartesEng.htm

 

12. آینده نگری و پلورالیسم ارسطو
http://www.ghandchi.com/440-Aristotle.htm
Futurism and Aristotle's Pluralism
http://www.ghandchi.com/440-AristotleEng.htm

 

13. واریانت جدید برای تأمین نیازهای بشر- کتاب الکترونیک
http://www.ghandchi.com/human-variant-book.htm
New Variant to Meet Human Needs-An Electronic Book
http://www.ghandchi.com/human-variant-book-english.htm
 

 

14.  کتاب "معتقدین راستین" اثر اریک هافر، چاپ انگلیسی، 1951، صفحه 147

اریک هافر در سال 1951 در پی ارائهء گفتاوردی از "اسقف تیهون" در کتابی از داستایوفسکی مبنی بر اینکه "آتئیست یا بی خدای کامل بیشتر قابل احترام است تا لاقیدی این جهانی ... آتئیست کامل یک گام از ایمان کامل فاصله دارد ... ولی فرد لاقید هیچ ایمانی ندارد بغیر از هراسی بد،" می افزاید که همه "معتقدین راستین عصر ما – کمونیست ها، نازی ها، فاشیست های ژاپن، و یا کاتولیک ها، همگی با حرارات می گفتند، و کمونیستها هنوز هم با سخنوری ادعا می کنند، که دموکراسی غرب منحط است. دلیلشان هم این است که مردم غرب خیلی نرم و نازک، خیلی لذت طلب، و بیش از آن خودخواه هستند که بخواهند برای ملت، یا خدا، یا هر هدف مقدس دیگری خود را فدا کنند. به ما گفته می شود که این عدم آمادگی برای مردن، نشانگر فساد و پوسیدگی درونی، اخلاقی و حتی بیولوژیک است. دموکراسی ها کهنه، فاسد، و منحط هستند. آنها هیچ رقیبی برای جماعت خروشان معتقدینی که قرار است وارث کرهء ارض شوند به شمار نمی آیند..."

 

   

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com  
 

 

 

 

 

SEARCH