در مورد توییت آقای عبدالله مهتدی
در روز خاکسپاری زنده یاد فریار امینی پور
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4508-mohtadi-saqqez.htm
https://isdmovement.com/2024/0224/021224/021224-Sam-Ghandchi-Letter-to-Mr.%20Mihtadi.htm
دوست عزیز آقای
عبدالله مهتدی،
من به دلیل درگیری با سرطانم نباید فعال باشم اما لازم دیدم برای نوشتن این یادداشت برای شما وقت بگذارم به این امید که شاید توجه کنید. شما آقای مهتدی کمتر از دو هفته پیش در روز 6 بهمن ماه 1402 برابر با 26 ژانویه 2024 یعنی در روز خاکسپاری زنده یاد #فریار_امینی پور که در سقز محل تولد زنده یاد ژینا مهسا امینی برگزار شد، در توییتی که منتشر کردید، دوباره از به کار بردن هشتگ #مهسا_امینی که نماد اتحاد مردم ایران در جنبش مهسا در سالهای 1401 و 1402 بوده و هست، اجتناب کردید و از هشتگ تجزیه طلبان کردستان استفاده کردید، در حالیکه حتی مادر و پدر زنده یاد ژینا #مهسا_امینی برعکس گروههای قومگرای کردستان، به رغم آنکه آدمهای سیاسی نبودند، از روز اول موضع درست گرفتند و بر اتحاد مردم ایران تأکید کردند و به حق، جایزه ی ساخاروف را به تازگی به نمایندگی از طرف همه ی مردم ایران دریافت کردند در حالیکه از روز اول، تجزیه طلبان کرد که سالهاست از طرف مردم ایران، چه در کردستان و چه در سراسر ایران، حمایتی ندارند، خواستند از این جنبش سراسری در ایران که نظیر جنبش مارتین لوتر کینگ اساس آن بر رفع تبعیض بود، برای دیدگاههای ارتجاعی خودشان، از این جنبش سراسری مردم ایران، سوء استفاده کنند و برای خودشان از این نمد کلاهی بدوزند، و شما متأسفانه به رغم نابود شدن اتحاد جنبش سراسری خواستید تجزیه طلبان را هم راضی کنید! نتیجه اش این شد که منشور مهسا شکست خورد یعنی میهن بان رضا پهلوی که همیشه تأکید کرده بود برای خود مقامی در نظر ندارد در اوج موفقیت حرکت جنبش مهسا، جلسات منشور را ترک کرد و به اسراییل سفر کرد و در مهمانی آقای نتانیاهو با اظهار خشنودی آقای پهلوی، توسط میزبانان با لقب «شاه» مورد خطاب قرار گرفت و هسرشان بانو یاسمین اعتماد امینی - پهلوی با لقب «شهبانو» مورد خطاب قرار گرفت! چرا میهن بان این کار را کرد؟ خواست نشان دهد که اسراییل از «او» حمایت می کند و نه از «تجزیه طلبان کرد»، تجزیه طلبانی نظیر پژاک که سالهاست برای کسب حمایت اسراییل داشتن هر نوع مناسباتی را با دولتهای خارجی جایز دانسته اند! البته من در گذشته در مورد اهمیت صلح ایران و اسراییل صرفنظر از اینکه چه دولتی در ایران بر سر کار باشد به اندازه ی کافی نوشته ام و نیازی به تکرار نیست. به هرحال آنچه در اینجا خواستم متذکر شوم اینکه شکست منشور همبستگی نتیجه ی آتشی است که تجزیه طلبان کرد برافروختند و شما جلوی آن نایستادید و دودش به چشم همه ی اپوزیسیون رفت و بهره ی آنرا هم اصلاح طلبان بردند همانطور که در مراسم جایزه ی نوبل شاهد آن بودیم و خود شما هم در آنجا حضور پیدا کردید! با اینحال همانطور که از روز اول گفته ام من با اصلاح طلبی مترقی هیچوقت مخالفتی نداشته و ندارم و خود را یک اصلاح طلب مترقی می دانم و مخالفتم از روز اول هم با اصلاح طلبی ارتجاعی بود و بس و کلاً اینجا بحث برسر زهرِ تجزیه طلبی است که تاروپود جنبش مهسا را نابود کرد و این نگارنده نیز همیشه با تجزیه طلبی مخالف بوده و هستم؛ اما به هرحال تلاش این نگارنده و بسیاری دیگران نیز برای متحد کردن دوباره ی جنبش مهسا شکست خورد که فقط می توانم اظهار تأسف کنم! ما تجربه ی مشابهی را در 21 آذر 1325 داشتیم که جبهه ملی از حمله نظامی دولت شاه به آذربایجان و کردستان حمایت کرد و قلع و قمع آن روزگار را همه به یاد داریم! درس تاریخ این است که برای مبارزه با تبعیض های قومی نظیر همه ی تبعیضهای دیگر باید برای رفع تبعیض فعالیت کرد و جدایی طلبی به جنگ داخلی منجر میشود و دودش به چشم همه میرود و مهمتر آنکه موضوع تبعیض را حل نمی کند. من خیلی در مورد جنگ داخلی در آمریکا نوشته ام که هنوز هم کم نوشته ام و هنوز هم موضوع رفع تبعیض در این کشوری که مترقی ترین قانون اساسی را در 250 سال گذشته داشته مسأله است در حالیکه حتی فدرالسیم استانی به این معنی نیست که حق ایالات باشد که حقوق بشر را زیر پا بگذارند و این را حتی یک کاندیدای حزب جمهوریخواه همین چند هفته پیش درک نکرده بود که فکر می کرد حق ایالات است که برده داری که ضد حقوق بشر است را برقرار کنند! یعنی حتی فدرالیسم استانی در این کشور بعد از اینهمه سال نتوانسته این موضوعات را برای یک رهبر سیاسی در آمریکا که در ایالت کارولینای جنوبی هم زندگی می کند، تفهیم کند! همانطور که می دانید من در گذشته حامی فدرالیسم استانی برای ایران بودم و حتی در دفاع از فدرالیسم استانی موضوعاتی نظیر آنچه ذکر شد را مطرح کردم؛ اما، از روزی که رفراندوم اقلیم کردستان عراق آقای بارزانی برای جدایی از آن کشور را دیدم فهمیدم که هرنوع فدرالیسم در ایران نیز نتیجه اش تجزیه ی ایران خواهد بود و مخالفت خود را با هر نوع فدرالیسم در ایران اعلام کردم، و البته در عراق امید آقای بارزانی جدائی از عراق و صاحب شدن کل ثروت نفت منطقه ی کردستان آن کشور است؛ در حالیکه اگر کردستان ایران جدا شود کشور فقیری نظیر افغانستان خواهد شد که مجبور خواهد شد به کردستان عراق متکی شود همانطور که اسمعیل آقا سیمکو نوکر انگلیسها در کرکوک و موصل بود و برای چاههای نفت که در تصاحب انگلیس بود برای اربابان انگلیسی اش نگهبانی می داد، و همه ی این واقعیات را مردم کردستان ایران خوب می دانند و تازه همانطور که سالهاست توضیح داده ام کردستان ایران با کل ایران رشد کرده و ابداً رشد سیاسی آن به کردستان عثمانی شباهتی نداشته هرچند کردستان ایران نظیر بسیاری از مناطق دیگر ایران همچون ترکمن صحرا در شکل گیری دولت مرکزی در دوران مدرن نقش به سزا را پیدا نکرده چون الیت سیاسی کردستان در انقلاب مشروطه متأسفانه اکثراً با استبداد محمد علیشاهی سمتگیری کرد هرچند مشروطه خواهان در کردستان نیز گرچه اقلیتی در آن خطه ی ایران بودند اما جانفشانی ها کردند وگرنه روحانی فرصت طلبی نظیر آیت الله مردوخ که در واقع با شاهزاده ظفرالسلطنه حاکم گمارده شده ی استبداد صغیر بود، در واقع مجبور نمیشد با بخشی از مشروطه خواهان قرار گذارد که اگر استبداد محمد علیشاهی پیروز شد، او هوای آنها را داشته باشد و اگر مشروطه خواهان پیروز شدند، آنها هوایش را داشته باشند! این نگارنده به شما هم در مقالات متعدد توصیه کردم فدرالیسم را برای همیشه از برنامه تان در شورای گذار * حذف کنید اما شما دوستان به آن توصیه توجهی نکردید و عملاً هر روز بیشتر شورای گذار در صحنه ی سیاست ایران ناتوان شد چون با تجزیه طلبی مرزبندی نکردید و بازی با لغت در مورد فدرالیسم راه انداختید هرچند آنچه در توضیح بحث فدرالیسم برای شما منتشر کردم را شاید کمتر بتوانید در جایی پیدا کنید اما مورد توجه قرار ندادید که چرا فدرالیسم در ایران یعنی تجزیه طلبی، یعنی راه انداختن حمام خون که برای مردم کردستان هم نتیجه ای جز فقر و وابستگی به کشورهای خارجی نخواهد داشت و در پایان کار از کردستان ایران کشوری نظیر افغانستان درست خواهد شد و نه «بحرین» که یک دروغگوی کُرد آنرا نوید می داد و حتی مقاله ی کشکی که در سایت بروسکه گذاشته بود از اینترنت برداشت که مزخرفاتش را امروز کسی نتواند ببیند و سالها پیش با گول زدن شما سایت موفق بروسکه را به هم زد و حالا نیز مزخرفات دیگری را بعد از بهم زدن منشور مهسا برای آدمهای نادان در اینترنت نوید می دهد! همه می دانند که من هیچوقت یک ناسیونالیست نبوده و نیستم و اگر هم قرار بود ناسیونالیست باشم برایم نماد ناسیونالیسم در جنبش سیاسی ایران مصدق و جبهه ملی است و نه آنهایی که وابسته به قدرتهای خارجی هستند و امروز مد شده و خود را "ملی گرا" خطاب می کنند! با اینهمه مهمتر آنکه خوب می دانم که رفع تبعیض به این راحتی نیست که فکر کنید با تجزیه ی کشور به دست می آید و در همین اقلیم کردستان عراق، حتی قبل از حمله ی داعش و تجاوز داعشیان به زنان یزیدی که همه ی دنیا از آن مطلع شد، به تبعیضهایی که علیه یزیدیان توسط خود کردها بود، نگاهی اندازید تا موضوع تبعیض را درک کنید؛ شما که با اقلیم کردستان عراق آشنایی دارید! خواهش می کنم بازیهای کودکانه ی تجزیه طلبان را که باعث نابودی همبستگی در جنبش مهسا شد، برای همیشه به دور بیاندازید!
در پایان بگویم که یک عده امروز در توییتر راه افتاده اند که کردها در سوریه امروز دولت خودمختار اعلام کرده اند و مخالفت با دولت خودمختار را بعنوان نظر پادشاهی خواهان ایران محکوم می کنند. اولاً امثال این نگارنده که همه عمرم جمهوریخواه بودم به روشنی 11 سال پیش مخالفت خود را با هر نوع خودمختاری کردستان در ایران اعلام کردم. ثانیاً یادآوری کنم که این دفعه ی اول گروه شاخه ی پ ک ک در سوریه نیست و حدود 10 سال پیش نیز در سال 2015 نیز خودمختاری اعلام کردند و بعد هم با قاسم سلیمانی از ایران و نیروهای نظامی آمریکا در سوریه متحد شدند و با داعش جنگیدند. در آنزمان هم این نگارنده برای دوستان عزیز در اپوزیسیون ایران که می خواستند به کوبانی بروند نوشتم از این کارها نکنند چون در زمان شاه هم بسیاری از اپوزیسیون ایران چه چپ و چه اسلامی به فلسطین رفتند و جز ضرر برای جنبش سیاسی ایران نداشت که اثرش هنوز در رژیم بعد از انقلاب 57 باقی است! لطفاً از این توصیه ها برای جنبش سیاسی ایران نکنید. کردستان عثمانی که بعداً به 5 کردستان بعد از جنگ بین الملل اول تبدیل شد و اکنون آن بخشها در کشورهای مختلف قرار دارد مسائل خودش را دارد و در حقیقت دولت اقلیم کردستان عراق حتی در همان سال 2015 و بحبوحه جنگ با داعش حاضر نشد به کردستان سوریه در جنگ با بشار اسد و داعش کمک کند و راه خود را رفت و فقط در خاک خودش برای حفظ چاه های نفتی خودش با داعش مقابله کرد و بویژه روابطش را با دولت ترکیه تقویت کرد که با اهداف «پ ک ک» در تضاد بود. امروز هم در منطقه ی خاورمیانه ما با مسائل حادی از جمله در غزه روبرو هستیم که می تواند هر لحظه آتش آن به ایران کشیده شود که چنان رویدادی فقط با جنگ ایران و عراق قابل مقایسه خواهد بود. تاریخ کردستان عثمانی اساساً با تاریخ کردستان ایران متفاوت بوده و قیاسهای مع الفارق از سوی برخی آدمهای بیسواد در حد تک خطی های در توییتر با اهداف خاصی برای سردرگم کردن اپوزیسیون ایران ارائه می شوند! برای توضیح بیشترِ تاریخی در مورد بخش های مختلف کردستان لطفاً از جمله به کتاب این نگارنده در مورد تاریخ شرکت کردها در شکل گیری دولت مرکزی در ایران مراجعه کنید تا گول یک عده شیاد که می خواهند از آب گل الود ماهی بگیرند را نخورید! با آرزوی موفقیت برای همه ی مردم ایران.
به امید جمهوری آیندهنگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html