Sam Ghandchiسام قندچي چگونه اقتصاد را درست کنیم؟

سام قندچی
http://www.ghandchi.com/677-Economy.htm

How to Fix the Economy

http://www.ghandchi.com/677-EconomyEng.htm

پی نوشت 29 تیرماه 1402: امروز گفتگوی دکتر اسماعیل نوری علا را با آقای سعید بهبهانی * در ارتباط با فعالیتهای ادبی زنده یاد احمدرضا احمدی شاعر موج نو گوش می کردم. برایم جالب بود که دیدم از تأثیر تی اس الیوت بر محفل ادبی خودشان در ایرانِ سالهای 1340 سخن گفتند. به یادم آمد که در روزگار دیگری با کارهای «تی اس الیوت» از طریق دوست فقیدم جک لی آشنا شدم که 12 سال پیش نقل قولی را از الیوت در بالای مقاله زیر آورده ام که مقاله ای ادبی نیست بلکه در مورد اقتصاد نوشته شده است! با تسلیتِ درگذشت زنده یاد احمدرضا احمدی به مردم ایران، خانواده و دوستان آن زنده یاد و بویژه دخترشان ماهور احمدی و دوست عزیز دکتر اسماعیل نوری علا که همچنان خستگی ناپذیر عرصه های مختلف عالم اندیشه را در می نوردد. س.ق.

 

پی نوشت 21 خرداد 1399: ضمیمه ی 2020 پلاتفرم حزب آینده نگر

 

 

cornucopia

 

میوه فصل پیش هم خوب و هم بد آن، خورده شده

و حیوانی که سیر شده پوسته خالی را لگد میزند

تی اس الیوت - چهار کوارتت

Both bad and good, Last season's fruit is eaten
And the fullfed beast shall kick the empty pail
T.S. Eliot, Four Quartets

 

مسائل اقتصادی در صدر خبرها هستند و نه فقط در خاورمیانه و شمال آفریقا بلکه همچنین در اروپا، آمریکا، و سایر نقاط جهان. این تنها در تونس نبود که مسأله بیکاری به خیزش موسوم به بهار عرب انجامید بلکه شورش های بریتانیا نیز ریشه در مسائل اقتصادی مشابهی دارند. دولت های اروپایی از یونان تا اسپانیا و ایتالیا خدمات دولتی را کاهش می دهند و سیاستمداران آمریکایی کم کردن از حقوق بازنشستگی را مورد توجه قرار می دهند.

 

برخی از اقتصاددانان رشد جمعیت سالمندان را در ایجاد بحران کنونی مقصر می دانند و می گویند این موضوع خود را به بهترین وجه در ژاپن نشان می دهد که دولت در آنجا نظیر آمریکا برنامه های بازنشستگی، و نظیر اروپا، خدمات بیمه درمانی، و کلاً خدمات اجتماعی وسیعی را در اختیار مردم آن کشور، قرار داده است. به گفته آنها به اندازه کافی افراد شاغل در جامعه نیستند که مالیات پرداخت کنند، و همه جا اقتصاددانان در تلاش هستند تا راه حلی برای بیکاری بیابند.

 

تازه ترین برنامه دولت اوباما در آمریکا هزینه کردن برای کارهای زیربنایی و ایجاد مشاغل ساختمانی جهت به حرکت در آوردن اقتصاد است. جمهوریخواهان که کنگره آمریکا را تحت کنترل دارند با توجه به اینکه رییس جمهوری از حزب دمکرات است، فعلا نمیخواهند آمریکا پول قرض بگیرد. در همین حال رابرت زولیک، رییس بانک جهانی، بحران اقتصادی جهانی تازه ای را پیش بینی می کند و از آمریکا میخواهد که بطور جدی کاهش حقوق بازنشستگی را مدنظر قرار دهد. آقای زولیک همچنین پیشنهاد کرده است که اقتصادهای اروپایی به جهت بدهی های کلانی که دارند زیر و رو و از نو ساخته شوند.

 

بنظر می رسد اقتصاددانان هنوز در چارچوب ایده های یک جامعه صنعتی میاندیشند، و به همین دلیل راه حل های آنها کار نمیکند. متأسفانه، حتی آن دسته از اقتصاددانانی که نظیر استیگلیتز مدعی هستند فراصنعتی فکر می کنند هیچ چیزی را بیش از همان نظرات قدیمی اقتصاددانان جامعه صنعتی، ارائه نمی دهند (1).

 

اکنون ایده ای تازه برای حل مسائل جاری اقتصاد جهانی از سوی دانشمندی ارائه شده است، که ادعا نمی کند اقتصاددان است و آنقدر واقع بین بوده که زمان انتظار برای تحقق ایده خود را تا سال 2045 تعیین کرده است.  اما باید بپذیریم که اگر برای این برنامه از حالا طرح ریزی نکنیم، ممکن است در آخر کار تلاشمان به اصطلاح «پروراندن شراب نو در خمره کهنه باشد» - تکرار راه حل های منسوخ سرمایه داری و سوسیالیسم برای حل معضلات اساسی اقتصاد گلوبال فراصنعتی.

 

طرح ری کرزوایل بسیار ساده است: به اعتقاد او ما باید به کمیابی پایان دهیم.

 

به عبارت دیگر، اگر ما بتوانیم به کمیابی نیازهای اولیه مردم، یعنی غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و بهداشت، پایان دهیم در آنصورت داشتن شغل دیگر پیش شرط تأمین زندگی نیست. در نتیجه کار به آنچه بسیاری از نوجوانان برای کسب پول توجیبی انجام می دهند ختم خواهد شد، یعنی پولی که قرار نیست مخارج خانه و خانواده را تأمین کند. برخی ممکن است برای خرید یک ساعت رولکس دنبال چنین پولی بروند، و برخی دیگر نه.

 

آیا استراتژی کرزوایل تخیلی است، یا امید به کارآیی راهکارهای قدیمی برای ایجاد شغل خیال پردازی است -- نظراتی که هم اروپا را با برنامه های سوسیالیستی اش و هم آمریکا را با طرح های سرمایه داری اش به شکست کشانده است؟

 

آیا چنین ایده های تازه از نظر تئوری اقتصادی قابل دفاع نیستند؟ نه اینطور نیست! اما متأسفانه آنهایی که صاحب نظران مکاتب اقتصادی محسوب می شوند دوست ندارند به آنچه از بیرون مکاتب قدیمی شان ارائه می شود، توجه نشان دهند (2). 

 

دانیل بل نویسنده فقید کتاب جامعه فراصنعتی در نامه ای یادآوری می کند که کارل مارکس در گروندریسه از این مشکل آگاه بوده اما فرض او بر آن است که مشکل برطرف خواهد شد چرا که کمیابی از جهان رخت خواهد بست (3).

 

در زمان آدام اسمیت و حتی در دوران کارل مارکس، ارائه طرحی برای پایان دادن به کمیابی غیرممکن بود، اما در جامعه فراصنعتی، این طرح بسیار بیشتر برای رشد و ترقی جامعه کارایی دارد تا که تلاش کنیم اقتصاد را از طریق برنامه های سوسیالیستی به راه بیاندازیم، نظیر آنچه در اروپا انجام می گیرد، و یا با برنامه های سرمایه داری، که در آمریکا مورد عمل است و به شکلی افراطی تر توسط جنبش حزب چای حمایت می شود (4).

 

اگر مردم به کار برای زندگی کردن وابسته نباشند، محل های  تمرکز زندگی  نیز تغییر خواهد کرد. در حقیقت، کار بعنوان منبعی اصلی برای تأمین زندگی مردم پدیده ای است که در جامعه صنعتی آغاز شده است. در جوامع ماقبل صنعتی، بخش عمده غذای  مورد نیازمردم بدون ورود به بازار تولید  و مصرف می شد. منظور این نیست که به کشاورزی خودکفای ماقبل صنعتی بازگردیم بلکه هدف تأکید بر این نکته است که وابستگی زندگی به کار مدلی نیست که بتواند همچنان در آینده کارایی خود را حفظ کند. همین حالا هم برای پشت سر گذاشتن مدل جامعه صنعتی خیلی دیر است.

 

راه حل، بعضی طرح های سوسیالیستی نیست که دولت رفاه به تهیدستان پول بدهد تا آنها بتوانند در چارچوب مدل جامعه صنعتی از طریق کمکهای دولتی زندگی کنند و در نتیجه به میزان بدهی های دولتی بیافزائیم. باید بجای آن این امکان را ایجاد کنیم که اصولاً کمیابی نداشته باشیم که نیازی به پرداخت کمک برای تأمین نیازهای اولیه و اساسی باشد. به عبارت دیگر نیازهای اولیه باید بطور رایگان در دسترس باشند، همانگونه که هوای تازه به فراوانی در روی کره زمین هزاران سال است که در همه تمدن های بشر در دسترس بوده است. حتی فراوانی هوای تازه در خطر خواهد بود اگر ما مدل جامعه صنعتی را ادامه دهیم (5).

 

ممکن است استدلال شود که فراوانی و در دسترس بودن غذاهای اولیه نظیر نان و یا حتی پوشاک رایگان می تواند تحقق پذیر باشد، اما تحقق چنین کاری برای مسکن، آموزش و بهداشت ممکن نیست بهتر است به اراضی گسترده ای نگاه کنیم که در هر کشوری به دلیل دور بودن از مراکز کار بی استفاده مانده اند.  این اراضی میتوانند برای تهیه غذا، مسکن، و پوشاک در طرح تازه مورد استفاده قرار گیرند (6). همچنین در ارتباط با بهداشت ما باید نحوه رویکرد خود را به مسأله در یک جامعه فراصنعتی، تغییر دهیم.

 

درست است که همه این ایده ها نیاز به سرمایه گذاری عظیمی از سوی دولت دارد اما این کار نظیر تولید شکری نیست که به دلیل سودآور نبودن در مدل جامعه صنعتی، به اقیانوس ریخته می شد. هدف روشن است: جامعه باید برنامه ریزی اش به گونه ای باشد که نیازهای اولیه مردم نظیر هوایی که استنشاق می کنیم، فراوان شود.  در نتیجه احزاب سیاسی آینده نگر فراصنعتی بهتر است این موضوع را بعنوان الویتی اصلی در برنامه کار خود بگنجانند و از اینطریق به جهان در رهایی از دور باطل بن بست های اقتصادی مدل جامعه صنعتی کمک کنند (7).

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

دوم شهریورماه 1390

August 24, 2011

 

 

پانویس ها:

 

1. مسأله بیکاری را با راه حل های پیشنهادی نمیشود حل کرد

http://www.ghandchi.com/558-unemployment.htm

 

2. یک تئوری ارزش ویژه

 http://www.ghandchi.com/2336-uniqueness.htm

 

3. نامه دانیل بل در مورد تئوری ارزش به انگلیسی

 http://www.ghandchi.com/Bell090589.jpg

 

4. توهم تی پارتی و واقعیت اقتصادی- به انگلیسی

http://www.ghandchi.com/642-JoeThePlumberEng.htm

 

5. نوع متفاوت بشر مورد نیاز است

http://www.ghandchi.com/653-HumanVariant.htm

 

6. پاسخ ری کرزوایل درباره قانون بازگشت پرشتاب در عرصه مسکن، پوشاک و خوراک
http://www.ghandchi.com/1970-kurzweil-scarcity.htm

 

7. یک دیدگاه آینده نگر

http://www.ghandchi.com/401-FuturistVision.htm 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH