دوست عزیز مجید توکلی
چند خطی درباره ی پرونده ی قضایی شما
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4460-majid-tavakoli.htm
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 * 9 10 11 12 13 14
دوست عزیز آقای مجید توکلی، امیدوارم با در نظر گرفتن وضعیتی که شما و خانواده محترمتان در آن قرار دارید، حالتان خوب باشد. جزئیات پرونده قضایی تان را که در توییترتان منتشر کرده اید، خواندم! همچنین بحثهای بسیار دقیق نظری را که در توییتر در رابطه با وضعیت اجتماعی ایران منتشر کرده اید، خوانده ام که بسیار منطقی و از دیدگاهی بیطرفانه واقعاً راهکارهایی را ارائه می کنید که هیچکسی با عقل سلیم نمی تواند آنها را نفی کند که به نفع جامعه ی ایران برای خروج از بن بستی است که در آن قرار گرفته و اینکه وقتتان را با بحثهایی نظیر پیدا کردن راه حل برای موضوع تحریمها تلف نمی کنید و به ریشه میروید! اما به شما بگویم که همین بحثهای شما دلیل پرونده قضایی شما ست که ابداً در مورد آن در پرونده چیزی نوشته نشده است! اجازه دهید مثالی در مورد بحثهای شما مطرح کنم. شما در یکی از بحثهایتان می گویید که باید در ایران زمین را آزاد کرد و آنرا یکی از دلائل مشکلات اقتصادی روزمره در شهرهای کلان جامعه ی ایران ذکر می کنید. معنی این حرف شما چیست؟ زمین را برای ساخت و ساز آزاد کنند و چیزی به نام «خارج از محدوده» و «داخل محدوده» وجود نداشته باشد و اگر کسی خارج از محدوده ی شهری، که امکانات برق و آب و جمع آوری زباله و امثالم وجود ندارد ساختمانی ساخت، به عهده ی خودش باشد که این تسهیلات را فراهم کند. در آمریکا اساساً چنین سیستمی وجود دارد و خودم در یک شهر که زندگی می کردم یادم است که شرکتهای ساختمانی بودند که کل سیستم آبرسانی و فاضل آب و برق کشی مجموعه ی خود را و هزینه ی ارتباط آن با تسهیلات دور دست را پرداخت کرده و هزاران ساختمان ساخته بودند چیزی شبیه آنچه در قدیم زمان شاه در پروژه ی دریاکنار انجام شد و البته در ایران به صورت نیمه دولتی بود و نه کاملاً از طریق بخش خصوصی. حالا شما فکر کنید کسی بیاید و این راه حل را بعنوان طرحی عمومی برای کل ایران مطرح کند و با ارجحیت دادن به بخش خصوصی و غیرانتفاعی! می دانید با این کار روی انگشتان پای چه کسانی دارید لگد می کنید؟ یک نمونه ی از آن افراد، آیت الله احمد خاتمی است که درآمد اصلی اش از زمین خواری بر اساس تمایز زمین های داخل «محدوده» و خارج «محدوده» است. در قوه قضاییه امثال ایشان صاحب نفوذ هستند که شاکی شما هستند و نه آنچه در پرونده ی حقوقی شما ذکر شده و تازه این مشتی از خروار است! آیا این موضوع فقط در جمهوری اسلامی مطرح است؟ خیر در زمان شاه هم همینطور بود. من وقتی در کلاس یازدهم در سال 1347 در دبیرستان البرز بودم معلم کلاس «انقلاب سفید» ما آقای موسوی ماکویی معاون دبیرستان بود. من در کلاس درست در مورد همین موضوع محدوده و خارج از محدوده بحثی مشابه شما مطرح کردم و او هم من را فوری از کلاس اخراج کرد. در کلاس پنج یک دبیرستان البرز بودم که خود معاون دبیرستان تدریس می کرد و از شاگردان ممتاز دبیرستان بودم که هیچوقت در عمرم از کلاس اخراج نشده بودم. بعد هم رفتم سراغ پیرمردی به نام آقای نجم آبادی که معلم نقاشی ما بود که واسطه شود و به کلاس برگردم و او به من گفت آخر پسر تو از کلاس معاون مدرسه اخراج شده ای حالا من با تو چه کار کنم. حتی سال بعد در کلاس ششم دبیرستان که تظاهراتی در دبیرستان در اعتراض به اضافه کردن یک ساعت به روز تدریس راه انداخته بودم آخرین کسی بودم که هنوز در محوطه ی زمین بسکتبال دبیرستان که تجمع کرده بودیم به رغم تهدیدهای مدیریت مانده بودم و خود دکتر مجتهدی آمد و با احترام به من گفت به کلاس برگردم چون می دانست از شاگران ممتاز مدرسه هستم و البته ادامه داد که ما این ساعت کلاس ششم را اضافه کرده ایم و عوض نمی کنیم و اگر لازم شد سال بعد تغییر می دهیم و سال بعد هم که دیگر من فارغ التحصیل شده بودم تغییر داد و البته من را تهدید به اخراج نکردو کلاس ششم را در همان دبیرستان البرز در سال 1348 تمام کردم و فارغ التحصیل شدم؛ اما در کلاس آقای موسوی ماکویی در سال پنجم دبیرستان در سال 1347 با اخراج از کلاس روبرو شدم چون مسأله ی زمینهای «درون محدوده» و زمینهای «خارج محدوده» در زمان شاه هم تا این اندازه حساس بود نظیر دوران جمهوری اسلامی و چنین راه حلهای رادیکالی مجلس شورای ملی را می توانست تکان دهد و آقای موسوی ماکویی معاون دبیرستان البرز در آن زمان نماینده ی مجلس شورای ملی نیز بود. دوست عزیز شما با طرح خودتان در مورد زمین در ایران دارید همین گونه روی پای بعضی ها راه میروید و متوجه نیستید و فکر می کنید طرح شما منطقی و اصولی است و می خواهید درباره اش بطور آزاد بحث کنید و نتیجه اش پرونده سازی در ارتباط با موضوعات بی ربط حقوقی است که نه شاکی برایش اهمیتی دارد و نه دستگاه قضایی! همین حالا پرونده سازی برای آقای سامان یاسین کرده اند به خاطر فعالیت در دوران جنبش مهسا در انقلاب 21 ایران و می خواهند او را اعدام کنند. شما فکر می کنید اینها نمی دانند که او بی گناه است و اتهاماتی که به او نسبت می دهند مشتی دروغ است! مگر در زمان زنده یاد بهنام محجوبی نمی دانستند اتهاماتی دروغ به او زده اند و عاقبت هم آن زنده یاد را در زندان کشتند. کل قضیه ی محکوم کردن دراویش از سوی برخی اصلاح طلبان راه افتاد که دستشان در سوء استفاده های مالی بوده و هست و حتی خانم دکتر هنگامه شهیدی * به دلیل رو کردن دست برخی از اصلاح طلبان که در آن اختلاسها سهیم بودند، توسط آیت الله صادق لاریجانی برای خفه کردن اعتراضات به این اختلاسها، به زندان افتاد و به همین دلیل هم عطا مهاجرانی که آن زمان لندن بود و با عربستان مشغول بود با سپاه پاسداران برای محکوم کردن و اعدام محمد ثلاث همکاری کرد و امروز دوباره در ایران فعال شده در حالیکه محمد ثلاث کاملاً بی گناه بود. معجزات «ام آی 6» یکی دو تا نیست! اینها واقعیات سوء استفاده های مالی در رژیم اسلامی کنونی و رژیم پهلوی در گذشته است که هر کسی با آن در بیافتد نابودش می کنند. به همین دلیل مردم برای به انجام رساندن انقلاب مترقی قرن بیست و یکمی ایران برخاسته اند که از همه ی این فساد و تباهی عبور کنند. یا که رهبرانی نظیر شما و نلسون ماندلا ایران حسین رونقی موفق می شوید این انقلاب قرن بیست و یکمی را بطور مسالمت آمیز به ثمر رسانید یا که دو گزینه برای ایران باقی خواهد ماند، دست و پا زدن در لجنزاز مفسدان و اختلاس گران گذشته و حال و یا انقلابی دودمان برانداز نظیر انقلاب ارتجاعی 57 که نتیجه اش نیز برای مردم می تواند بدتر از گذشته شود!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
2
مرداد
1402
July 24, 2023
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html