Sam Ghandchiسام قندچي آیا «انقلاب 21 ایران» به دلیل فقدان رهبری مضر است

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4357-lack-of-leadership.htm

http://isdmovement.com/2022/1122/110322/110322.Sam-Ghandchi-Is-revolution-harmful-due-to-the-lack-of-leadership.htm

مطالب مرتبط: 0     1     2     3     4     5      6     7     8     9    10

 

lack-of-leadership

 

همانطور که بارها توسط این نگارنده در گذشته بحث شده، اینکه چه زمانی در هر کشوری انقلابی شکل گیرد دستِ فعالانِ سیاسی و مدنی نیست! اما در اینجا می خواهم موضوعی را که در عنوان این مقاله ذکر شده، پاسخ دهم. در حقیقت این بحث توسط لابی گران رژیم اسلامی حدود 30 سال پیش در همین اینترنت یعنی سالها پیش از تأسیس نایاک به اشکال مختلف مطرح می شد و همانوقت پاسخ دادم و بعدها نیز تکرار شد، مثلاً می گفتند در صورت تغییر رژیم، سلطنت سابق استبدادی، مجاهدین یا رژیمی استعماری به قدرت میرسند و در نتیجه باید از هرگونه تغییر رژیم یا انقلاب پرهیز کرد و بارها به این بحثها پاسخ داده شد از جمله در نوشته ای تحت عنوان «فریبکاری بزرگ حکومت اسلامی که اپوزیسیون را از خواست تغییر رژیم دور کرد»! امروز نیز با اوج گیری انقلاب 21 ایران، دوباره نایاک شروع کرده همین بحثها را راه انداخته است در حالیکه این انقلابی مترقی است. همانطور که در ابتدای این نوشتار یادآوری شد دست ما نیست چه زمانی در کشوری انقلاب شود ولی اجازه دهید وارد جزئیات بیشتری شویم. مثلاً آنچه در انقلاب مشروطه مطرح شد را، در زمان محمد شاه قاجار نیز امثال قائم مقام فراهانی مطرح می کردند اما نه در زمان محمد شاه قاجار و نه در 50 سال حاکمیت ناصرالدین شاه، انقلابی شکل نگرفت و کسانی نظیر میرزا آقا خان کرمانی که دیدگاههای مدرن را نمایندگی می کردند عملاً دست به فعالیتهای تروریستی زدند و خود ناصرالدین شاه را آنها ترور کردند. در حقیقت در زمان جانشین ناصرالدین شاه یعنی مظفرالدین شاه اینگونه افکار توانستند به شکل گرفتن رهبری سیاسی ملیون لیبرال که اغلب هم دیوانسالاران ایران بودند تکامل پیدا کند و با آغاز جنبش مشروطه همانها رهبری آن انقلاب را در دست گرفتند. در انقلاب 1775 همین آمریکا واقعاً رهبری لیبرال دموکرات بعد از انقلاب در شکل حزب جمهوریخواه-دموکرات جفرسون شکل گرفت وگرنه به رغم آنکه این افکار را جفرسون داشت؛ اما، در واقع کل رهبری انقلاب در دست جمعی از فراماسیونرها بود و خود جفرسون و واشنگتن هم از مقامات بالای فراماسونری در آمریکا بودند. منظور اینکه واقعیت گذار جامعه به شرایط انقلابی و واقعیت تطور مثلاً یک حزب سکولار دموکرات، لزوماً منطبق نیستند، و طبق آرزوی ما جلو نمیروند! اجازه دهید مثال دیگری بزنم، و در اینجا هدفم اصلاً بحث رضا شاه نیست و خواهش می کنم دوستان پادشاهی خواه به خاطر انتخاب این مثالی که می خواهم بزنم بحث را به موضوعات پادشاهی دوران رضا شاه منحرف نکنند چون همه در مورد خدمات رضا شاه به مدرن شدن ایران آگاهیم و موضوع بحث در اینجا نیست؛ اما، شکل گیری احزاب در آن دوران اصلاً نمی توانست واقعیت پیدا کند و بحث ما نیز دلائل آن نیست! حالا در سال 1320 با حمله ی متفقین به ناگاه شرایط آزاد در ایران ایجاد شد و دهها حزب و سازمان از جمله حزب توده و سازمانهای ملیون به وجود آمدند. آیا باید در آنزمان از ایجاد شرایط تازه نیروهای سیاسی استفاده می کردند و یا که می گفتند آن شرایط آزادی برای احزاب هنوز رهبری وجود ندارد، مضر است و ضد آن وضعیت می جنگیدند، که اتفاقاً آن وضعیت از یکسو مضر هم بود چون نیروهای آخوندی سریعاً رشد کردند! در نتیجه واقعیت آزادیهای آنزمان به نوعی شمشیر دو لبه بود! در 43 سال گذشته شخصاً تلاش فراوانی کردم تا در عرصه ی نظری روی طرح پلاتفرم یک حزب آینده نگر برای قرن بیست و یکم کار کنم که آخرین ضمیمه ی آن طرح نیز حدود دو سال پیش منتشر شد، همانطور که 250 سال پیش پلاتفرم حزب جمهوریخواه-دموکرات جفرسون سمبل طرحی برای حزبی آینده نگر در آنزمان بود. حالا از طرح پلاتفرم تا ایجاد سازمان و رهبری آن راه درازی بوده که هنوز هم شکل نگرفته است. سؤال این است که آیا کنشگرانی که برای حزبی آینده نگر فعالیت می کنند باید از انقلاب 21 ایران استقبال و تلاش کنند که به ایجاد رژیمی دموکراتیک و سکولار در ایران کمک کنند یا که چون هنوز خود در رهبری آن نقش چندانی ندارند، نظیر نایاک در برابر سقوط رژیم استبدادی 43 سال گذشته، به ایستند! آیا ایران آزاد به رشد حزب آینده نگر و احزاب دیگر دموکراتیک و ایجاد رهبری بهتری برای جامعه ی ایران کمک خواهد کرد و یا ادامه ی استبداد کنونی! در عین حال لازم است اشاره کنم که هم در خیزش دی 96 و هم در خیزش آبان 98 ما شاهد وجود رهبری در آن جنبشها بودیم وگرنه امکان نداشت اعتراضاتی همزمان در بیش از 125 شهر ایران شکل گیرد و این بار نیز خیزش تازه ای که بعد از قتل حکومتی ژینا #مهسا_امینی آغاز شده بسیار سراسری است. در نتیجه این ادعا که فقدان رهبری وجود دارد صحیح نیست اما اینکه رهبریِ همه ی نیروهای مختلفی که می توانند در ایران آینده مطرح باشند وجود ندارد، درست است و در کشوری که در 43 سال گذشته زیر استبداد مذهبی بوده غیر از اینهم نمی شود انتظار داشت و اگر این استبداد نظیر دوران سلطنت ناصرالدین شاه ادامه پیدا کند نیروهای مترقی بیشتر ممکن است نظیر میرزا آقاخان کرمانی به تروریسم کشیده شوند و نه آنکه رهبری بهتری برای انقلاب شکل گیرد! البته من این بحث را برای نیروهای دیگری که برایشان اینگونه سؤالات ممکن است مطرح شده باشد می نویسم وگرنه نایاک در همه ی این سالها نقش دست راست رژیم اسلامی را در خارج کشور ایفا کرده و از دیدگاه این نگارنده اعتباری در اپوزیسیون ایران ندارند! ضمناً این دارو دسته ی نایاک مرتب مثال شکست جنبش سبز را میزنند و یادشان رفته بگویند آن جنبش دقیقاً به دلیل اشتباهات رهبران اصلاح طلب یعنی همانها که نایاک را راه اندازی کردند، شکست خورد؛ و از تجارب موفق خیزشهای 96 و 98 حرفی نمیزنند چون ضد آن خیزشها عمل کردند!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

27 مهر ماه 1401
October 19,
2022

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH