درسی که جنبش مدنی افغانستان می تواند از مسیح علینژاد بیاموزد
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4113-masih-alinejad.htm
پی نوشت 28 تیرماه 1400: بیانیه فعالان مدنی و سیاسی ایرانی در محکومیت آدمربایی و تروریسم جمهوری اسلامی
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
امروز خبرهای مرتبط با تلاش رژیم اسلامی حاکم بر ایران برای ربودن خانم مسیح علی نژاد همه جا منتشر شده است. درباره ی فعالیتهای خانم مسیح علینژاد، در گذشته نوشته ام و اینجا قصدم تکرار نیست. همچنین در مورد طالبان، القاعده و افغانستان، در گذشته بسیار نوشته ام. اما می خواستم نکته ای را در مورد افغانستان بنویسم که در حقیقت برای 20 سال جنبش مدنی در آن کشور از حمایت نیروهای امنیتی آمریکا برخوردار بود، همانطور که خانم مسیح علینژاد امروز در آمریکا از حمایت «اف بی آی» برخوردار است؛ اما، متأسفانه فعالان حقوق بشری و مدنی افغانستان در دام اصلاح طلبی و اصلاح طلبان گرفتار ماندند، و حتی تا به امروز بیشترِ همکاریهایشان با اصلاح طلبان ایران است! وقتی حکومت تازه بعد از سقوط طالبان در افغانستان تشکیل شد، آن فعالان، همان 20 سالِ پیش، از تشکیل حکومت «اسلامی» و رهبری سیاسی «اسلامی» که حتی نزدیک به طالبان بود، برای آن کشور حمایت کردند، و به انتقادات امثال این قلم از پیشنویس قانون اساسی افغانستان در آن زمان، توجهی نکردند، و خواستند اسلامگرایان را راضی کنند، و نتوانستند از فرصت پیش آمده برای گسترش و تحکیم سکولار دموکراسی بهره ببرند! با اینکه بسیاری از آنها با حجاب اسلامی مخالف بوده و هستند و حتی چپی هستند؛ اما، همچنان همه ی این سالها حجاب اسلامی بر سر کردند! بعدها هم، وقتی امثال این نگارنده از «بچه بازی» (پدوفیلیا) که در افغانستان مسأله ای جدی است، نقد کردیم، و لزوم تفکیک آنرا از روابط «ال جی بی تی کیو+» تأکید کردیم، فعالان مدنی و حقوق بشری در آن کشور بسیار کم توجهی کردند و دلیلش نیز این بود که بازهم می خواستند اصلاح طلبان اسلامی را راضی نگهدارند، و خودسانسوری می کردند و وارد اینگونه بحثها نمی شدند! امروز بعد از 20 سال که آمریکا از افغانستان خارج شده، آن کشور به راحتی دارد دوباره توسط طالبان تسخیر می شود. اگر فعالان حقوق بشری، مدنی و سیاسی افغانستان در موقعیتی که برایشان برای 20 سال پیش آمده بود، نظیر خانم علینژاد که به اصلاح طلبی اسلامی پشت کرد، عمل کرده بودند، در آنصورت آیا امروز در چنین وضعیتی قرار می گرفتند؟ آیا در آنصورت احتمال آنکه حرکتهای آزادیخواهانه ی مردم افغانستان از حالت جنبشهای قومی نظیر مبارزات هزاره در حال حاضر، بیرون آمده و جامعه ای سکولار دموکرات را در آن مناطق تقویت کند، ممکن نمی بود، و بدینگونه جلوی تسخیر دوباره ی قدرت توسط طالبان سد نمی شد! لازم به یادآوری است که شخصاً نمی خواهم در مسائل جنبش سیاسی و مدنی افغانستان دخالت کنم اما از آنجا که بسیاری از فعالان افغان در جریان مبارزات منطقه ی «هزاره» خواستار حمایت فعالان جنبش مدنی ایران شده اند، و همچنان شاهد حتی نزدیکی خبرگزاریهای مترقی افغانستان با خبرنگاران اصلاح طلب در ایران هستیم، این مطلب را می نویسم چون واقعاً درس گیری از تلاشهای خانم مسیح علینژاد که خودشان از پیشینه ی اصلاح طلبی برخاسته اند، و به آن پشت کرده اند، می تواند به فعالان افغان که 20 سال سمتگیری با اصلاح طلبی باعث شکستشان شده، کمکی باشد! فعالیتهای خانم مسیح علینژاد نه تنها برای جنبش مدنی افغانستان، بلکه همانطور که یکماه پیش در پی نوشتی فارسی و انگلیسی به مقاله ی «یک جهان بینی از سوی شهر مرتدان»، متذکر شدم، می تواند برای جنبش ضدجنگ در آمریکا نیز درس آموز باشد!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
بیست و سوم تیر ماه 1400
July 14, 2021
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html