sam-ghandchi روز جهانی «ال جی بی تی فوبیا» و سؤالی از همه ی تشکیلاتهای جبهه ملی
سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4089-lgbt-jebhe.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6     7     8     9     10     11     12     13     14     15     16     17     18     19     20     21     22     23     24

 

lgbt-jebhe

 

سالهاست صاحب این قلم در مورد وضعیت همجنسگرایان و کلاً «ال جی بی تی کیو+»، بحث کرده ام.  در حقیقت 43 سال است ما مردم ایران تحت رژیم کوکلاکس کلانهای اسلامیِ شیعه زندگی می کنیم که در قانون اساسی اش از جمله برای همجنسگرایانِ مرد، بر مبنای فتاوی امثال رساله ی آیت الله بروجردی، مجازاتِ قتل را از طریق پرتاب از صخره، تعیین کرده است، همانگونه که شاهد بودیم چگونه داعشِ سنی مذهب در سوریه نیز همین چند سال پیش، همجنسگرایان را از ساختمان چند طبقه با پرتاب به پایین، به قتل می رساند. این ماه، بخشهایی از جبهه ملی ایران یعنی تشکیلاتی سکولار در ایران، آشکارا خواستار «تحریم انتخابات» ریاست جمهوری شدند، که مایه ی خرسندی است، اما هنوز روشن نیست در آلترناتیوی که این نیروها برای آینده ی ایران در نظر دارند، تکلیف همجنسگرایان و کلاً «ال جی بی تی کیو+» چه خواهد بود؟ روز گذشته یعنی هفدهم ماه می، روز جهانی مبارزه با «ال جی بی تی فوبیا» بود. اگر به سایتهای همه ی تشکیلاتهای جبهه ملی نگاه کنید، هیچکدام آنها از این روز حمایتی نکرده اند! البته اکثریت دیگر تشکیلاتهای سیاسی ایران نیز دست کمی از جبهه ملی ندارند؛ با اینحال همین چند روز پیش که قتل زنده یاد علیرضا فاضلی منفرد در خبرها بود، سازمان «راه کارگر» که تشکیلاتی چپی است، اعلامیه ای بسیار مترقی در این رابطه منتشر کرد و سایت «اخبار روز» نیز آنرا تجدید چاپ کرده بود که گامی به جلو است. همچنین آقای رضا پهلوی همانوقت پیامی بسیار روشنگرانه برای هواداران خود در رابطه با قتل علیرضا فاضلی منفرد منتشر کردند، که شایسته ی تحسین است چرا که برخی هواداران ایشان در گذشته در برخورد به «ال جی بی تی کیو+»، دستکمی از رژیم اسلامی حاکم نداشتند، و پیام مورد اشاره از ایشان واقعاً گامی به جلو برای بخش مهمی از اپوزیسیون دموکراتیک است و باید این موضعگیری آقای رضا پهلوی را به جنبش دموکراسی خواهی ایران تبریک گفت! اما دوباره متأسفانه اگر به همه ی سایتهای تشکیلاتهای جبهه ملی ایران مراجعه، و از جمله به پیامهای رهبران آنها نگاهی اندازید، هیچ حساسیتی در مورد این موضوعِ بسیار مهم حقوق بشری نمی بینیم و گوشهایشان همچنان نمی شنود همانگونه که مرحوم ادیب برومند سالها پیش در پاسخ به پرسشهای در  رابطه با حقوق «ال جی بی تی کیو+»، سکوت  اختیار کرد. دو هفته پیش اتفاقاً یکی از هواداران ساده ی جبهه ملی، پیامی در توییتر خطاب به سازمانهای حقوق بشری ایرانی در رابطه با قتل علیرضا فاضلی منفرد منتشر کرده بود که در پایان این مقاله در زیر نقل شده است، و ای کاش رهبران آن تشکیلاتهای جبهه از او یاد می گرفتند، به جای آنکه فکر کنند هنوز نسخه های 75 سالِ پیش، برای دموکراسی در قرن بیست و یکم، به درد می خورد، بویژه رهبران جبهه ملی ششم که فکر می کنند امسال "کاشفان تحریم انتخابات" هستند که نشان می دهد از دنیای سیاست ایران تا چه اندازه پرت هستند، وگرنه می دانستند اقلاً در انتخابات ریاست جمهوری 4 سال پیش چه کسانی پرچمدار تحریم انتخابات بودند! و مهمتر آنکه، پلاتفرم هیچ بخش جبهه ملی، آینده نگر نیست و تکرار برنامه های نزدیک به یک قرن پیش ملیون در ایران است، و برنامه های این دارو دسته ی جبهه ملی ششم نیز، هیچ فرقی با بقیه ی بخشهای جبهه ملی ندارد، و حالا این اندازه گستاخ شده اند که دیگران را پیر و پاتال و «ماله کش»، خطاب می کنند. آقای کورش زعیم، اصلاً سابقه ی فعالیت سیاسی در گذشته در خارج کشور نداشتند که برای خودشان تاریخ فعالیت در کنفدراسیون اختراع کرده اند! برادر آقای کورش زعیم، یعنی زنده یاد سیامک زعیم در خارج فعال بودند و در ایران نیز در پی خیزش سربداران آمل، اعدام شدند، اما خودِ آقای کوروش زعیم در خارج، فعال سیاسی نبودند و بیشتر جوانی بودند که زندگی عادی داشتند و لباسهای مُد کابوی آنروزگار را می پوشیدند و گاهی هم به انجمن دانشجویی کنفدراسیون در شیکاگو برای صرف ناهارِ یکشنبه سری میزدند! و تا آنجا نیز که به برنامه ی سیاسی این به اصطلاح جبهه ملی ششم مربوط می شود، اگر هم مدعی هستند که برنامه ای متفاوت با برنامه های سنتی جبهه ملی دارند، لطفاً منتشر کنند! با زد و بند با جریانات مشکوکی که ربطی به تاریخ جبهه ملی ندارند، نفهمیده اند که آینده ی ایران را مردم و اپوزیسیون ایران تعیین می کنند، نه هیچ کشور خارجی، هرچند ما خواستار رابطه ی متمدنانه با همه ی کشورهای جهان هستیم و گرچه شخصاً از دکتر مصدق در رابطه با عدم موفقیت در ایجاد روابط معقول با آمریکا نقد کردم، اما از شفافیت او همیشه حمایت کردم و مهمتر آنکه، همزمان کودتای 28 مرداد را اشتباهی بزرگ از سوی آمریکا و «سی آی اِی» خوانده و بارها تأکید کرده ام که آینده ی ایران را ایرانیان و مشخصاً «اپوزیسیون دموکراتیک ایران»، تعیین می کند و بس، و هیچ کشور خارجی حق ندارد برای ایران تصمیم گیری کند هرچند هر کمک بلاشرط و شفافی مورد استقبال ما است. همچنین، خانم مادلین آلبرایت نیز در زمان بیل کلینتون، باید بابت کودتای 28 مرداد، به جای رژیم اسلامی، از مردم ایران و مشخصاً اپوزیسیون دموکراتیک ایران عذرخواهی می کرد، وقتی که در نتیجه ی آن کودتا، دموکراسی در ایران نابود شد و 25 سال بهترین جوانان ایران به خاطر آزادیخواهی، زیر شکنجه و اعدام کشته شدند، و هرگونه دادن برداشتی غیر از این به آمریکا و اسراییل، غلط است و تاکتیک نیست، اشتباه استراتژیک است! تا آنجا که به اپوزیسیون ایران مربوط می شود ما مشکلی برای کار کردن بعنوان شغل نظیر مترجمی، نظیر هر شغلی دیگر، در صدای آمریکا یعنی «وی او اِی» و یا «سی آی اِی» نداریم، اما ما نه جاسوس رژیم اسلامی ایران هستیم و نه جاسوس آمریکا و هیچگاه نباید اشتباه دکتر مدنی را برای دریافت هرگونه کمک غیرشفاف، از هرکشور خارجی، تکرار کنیم. همچنین با هر نیرویی که  حمله به خاک ایران را تشویق کند، نباید همکاری کنیم، یک بار حمله ی صدام حسین به ایران، جنبش دموکراتیک ما را نابود کرد، بس است دوباره همین اشتباه را نکنیم! مضحک است «سی آی اِی» در 28 مرداد سال 1332 در همکاری با آیت الله کاشانی رهبر اسلامگرا، در ایران کودتا کرده، و امروز آنها، ما را در اپوزیسیون دموکراتیک ایران، در مورد مخالفت با رژیم اسلامی، مورد سؤال قرار می دهند، رژیم اسلامی هزاران نفر از همین اپوزیسیون دموکراتیک را بخاطر مبارزه برای دموکراسی، در این 43 سال اعدام کرده است، و در زمان گروگانگیری امثال این قلم بودیم که در داخل ایران با همه ی خطرات، با عمل وحشیانه ی این رژیم اسلامی مبارزه کردیم، بعد هم با حمله ی عراق، نتیجه ی زحمات ما به باد رفت و دست رژیم برای جنایات دهه ی 1360 باز شد! حتماً از فردا هزار شایعه ی تازه برایم در خواهند آورد چون فکر می کنند قرار نیست کسی از این تشکیلاتِ قلابی به اصطلاح جبهه ملی ششم این آقایان، نقد کند، آدمی مستقل هستم و همیشه آنچه به نظرم می آید را می نویسم، چه هر جریان سیاسی و دولتی خوشش آید و چه بدشان آید. وقتی این آقایان، اپوزیسیون دموکراتیک ایران را به کسانیکه دولت دموکراتیک مصدق را سرنگون کردند، بدهکار می کنند، و اسم خودشان را گذاشته اند «جبهه ملی»، لابد دیگر کسی مانند مادلین البرایت پیدا نخواهد شد که بالاخره از «اپوزیسیون دموکراتیک ایران»، به خاطر اشتباهِ بزرگ آمریکا در کودتای 28 مرداد که در همکاری با آیت الله کاشانی اسلامگرا، دولت مصدق را سرنگون کردند، عذرخواهی کند! و اینهمه نتیجه ی کار امثال این آقایان جبهه ملی ششم و قاسم شعله سعدی ها است که اپوزیسیون دموکراتیک ایران را بدهکار کرده اند! در این باره همه ی فعالان اپوزیسیون خوب است فکر کنند. درست است که ما به قول آمریکایی ها میان سنگ سخت و صخره، گیر افتاده ایم، اما تصمیمهایی که امروز می گیریم می تواند نتیجه اش نظیر کودتای 28 مرداد در 68 سال پیش، و حمله ی عراق به ایران در 41 سال پیش، زندگی نسلهایی از جوانان ایران را نابود کند همانطور که کرد!

 

در پایان اینهم پیام یک انسانِ هوادار جبهه ملی در مورد حقوق «ال جی بی تی کیو+» که همین دو هفته پیش در زمان قتل علیرضا فاضلی منفرد جلب نظرم کرد که هزاربار بهتر از رهبران امثال این تشکیلاتِ قلابیِ جبهه ملی ششم، موضوع حقوق بشر را فهمیده است: "وکلای حقوق بشری کاش بدانند، هویت، گرایش و رفتار جنسی «اقلیت‌های جنسی» قابل نقد نیست، مگر حق حیات قابل نقد است؟ مگر انسانی را به‌ خاطر زن یا مرد بودن، سفید یا سیاه پوست بودن، می‌توان نقد کرد؟ وقتی می‌خواهیم نام «حقوق بشر» را یدک بکشیم اول بدیهیات را باید بدانیم و باور کنیم!"

 

همچنین اضافه کنم که تشکیلاتهای اسلامیِ مخالف رژیم کنونی، نظیر سازمان مجاهدین خلق نیز، در رابطه با «ال جی بی تی کیو+»، سالهاست ساکت هستند، و موضع خود را اعلام نکرده اند! اما دوست دارند مخالفانشان نظیر آقای ایرج مصداقی را ماله کش خطاب کنند. اگر بخواهیم از ماله کشی بگوییم، کالت مسعود رجوی، اول ماله کش خمینی بودند، بعد ماله کش صدام حسین شدند، و حالا هم ماله کش اسراییل و عربستان. در نتیجه بهتر است این توهینها را برای خودشان نگهدارند که بیشتر برازنده شان است! امیدوار باشیم که با پایان یافتن رژیم اسلامی، وضعیت «ال جی بی تی کیو+» در ایران بهبود پیدا کند؛ جنایات داعش را در سوریه به یاد آوریم که اپوزیسیونِ رژیم اسد بود!  همه ی تشکیلاتهای اپوزیسیون ضروری است که در مورد این موضوع مهم حقوق بشری، یعنی حقوق ال جی بی تی کیو+، موضع خود را روشن کنند، و نباید در این مورد در هر ائتلافی کوتاه آمد! مایه ی خوشبختی است که شورای مدیریت گذار به صورت فعال از حقوق «ال جی بی تی کیو+» حمایت می کند که نشان می دهد شورای گذار در چارچوب برنامه های سیاسی کهنه شده ی یک قرن پیش، درجا نزده است!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

بیست و هشتم اردیبهشت ماه 1400
May 18, 2021

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون-برگزیده

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران

http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

ghandchi-english-articles

 

SEARCH

 

ghandchi-all-articles