سازمان «سیا»: نامه سرگشاده درباره ی
اپوزیسیون ایران
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/3292-open-letter-to-cia.htm
CIA: Open Letter about Iranian Opposition
http://www.ghandchi.com/3292-open-letter-to-cia-english.htm
پی نوشت پنجم اردیبهشت ماه 1400: اس او آر:درخواستم برای «سکوریتی کلیِرَنس» تأیید نشد
پی نوشت 18 فروردین 1400: دولت آمریکا و گروههای اپوزیسیون ایران
1. به کّرات از من پرسیده اند که چرا وقتی 25 سال پیش با خانواده ام دیدار کردم، برای نخستین بار 14 سال بعد از ترک ایران و بازگشت به آمریکا، برای یک ماه در تابستان 1995، و دوباره برای یک ماه در تابستان 1998، و بار سوم برای یک ماه در نوروز 2014، از سوی رژیم ایران بازداشت نشده و مزاحمتی برایم ایجاد نشد. گمان خودم این است که آنها می دانند فردی بسیار باز هستم و آنچه می دانم و فکر می کنم هم اکنون در وبسایتم در اینترنت هست و چیز تازه ای نیست که آنها بخواهند از طریق بازجویی ام کشف کنند، و آنها می دانند که کسی نیستم که بتوانند با ترساندنم مرا از بیان بلند آنچه در فکرم هست بازدارند، و تنها دلیلی که اگر هروقت بخواهند مرا بازداشت کنند کشتنم خواهد بود و آن ریسکی است که هربار به ایران رفته ام برایش خود را آماده کرده ام، وگرنه برای آنها چیزی نیست که از بازداشت یا ایجاد مزاحمت برای این نگارنده، بتوانند به دست آورند. در عین حال وقتی می گویم برای دیدار با خانواده میروم، این همه ی کاری است که می کنم و هیچگاه با هیچکس دیگری وقتی برای دیدار به ایران رفته ام، ملاقات نکرده ام. من آنچه می گویم کاری است که می کنم و آنچه می کنم حرفی است که میزنم. من دروغ نمی گویم. همچنین بعنوان یک ژورنالیست، منصف و فراجناحی هستم و همه سوی خبر را ارائه می دهم و مستقل هستم و گرچه از برخی ایده ها و سازمانها حمایت می کنم اما بر پای خود ایستاده ام، بنابراین ممکن است که ج.ا.ا هم این واقعیات را در مورد این نگارنده، فهمیده باشد، و امیدوارم دولت آمریکا نیز این واقعیات را در مورد اینجانب بعد از 51 سال زندگی در آمریکا و سیتیزن آمریکا بودن، درک کند. من آنچه هستم که یک ژورنالیست ایده آل باید باشد، مواضع فلسفی و سیاسی خود را دارم که از کسی مخفی نمی کنم اما در عین حال بعنوان یک ژورنالیست، منصف و فراجناحی کار می کنم.
2. بعنوان یک پروفشنال هیچ مسأله ای ندارم که برای صدای آمریکا یا سی آی اِی بعنوان مترجم، ادیتور وب، یا هر شغل حرفه ای دیگری کار کنم به رغم این حقیقت که علاقه ای به کار جاسوسی ندارم صرفنظر از اینکه در چه شغلی باشم گرچه جاسوسهایی را که برای کمک به دموکراسی ها کار می کردند تحقیر نمی کنم، از جمله برای کسانی نظیر جولیا چایلد در دوران جنگ جهانی دوم بسیار احترام قائل هستم.
3. نکته ی اصلی در اینجا درباره ی اپوزیسیون ایران است. دیدگاه خود را درباره ی اشتباه مصدق و اشتباه سازمان «سیا» که به کودتای 28 مرداد انجامید بارها نوشته ام و حرف تازه ای نیست که اضافه کنم. و روشن بگویم که مدتهاست بحث آن تاریخ را متوقف کرده ام و ترجیح می دهم کانون توجه خود را بر آینده متمرکز کنم و نه گذشته، گرچه واقعاً اگر هرکسی، آنچه نوشته ام را با نگرشی منصفانه و فراجناحی بخواند، به راحتی می تواند از این ماجرا عبور کند و به جلو رود.
4. مرحوم دریادار دکتر احمد مدنی یکی از رهبران جبهه ملی ایران از سازمان «سیا» پول گرفت که به افسران ایرانی که در تبعید نیاز به کمک داشتند یاری کند اما بعداً خبر توسط برخی هواداران دکتر علی امینی به دلیل هر دشمنی که این نگارنده از آن بی اطلاع هستم، برای شرمگین کردن دکتر احمد مدنی، درز کرد. شخصاً دکتر مدنی را که موقع پاسخ به حضار در جمعی در کوپرتینوی کالیفرنیا که سؤال در مورد پول گرفتن او از «سی آی اِی» مطرح شد به یاد دارم وقتی پیرمرد عرق کرده بود و مرتب می گفت این پول را برای یاری رساندن به افسرانی گرفته بود که احتیاج به کمک داشتند. او هیچ منفعت شخصی از آن اقدام نبرده بود و به نظر این نگارنده، حتی دریافت کمک مالی از سازمان «سیا» برای آن افسران به خودی خود کار غلطی نبود اما دکتر مدنی می بایست که در آن مورد شفاف عمل می کرد.
5. مرحوم پدر خانم ستاره درخشش که خودشان امروز مدیر صدای آمریکا هستند، و نام آن مرحوم، محمد درخشش بود، از سازمان «سیا» برای راه اندازی و انتشار مجله ی مهرگان که ارگان جامعه ی معلمان ایران بود، پول گرفته بود؛ دوباره برای کاری نیک و لزوماً هم دریافت کمک از «سی آی اِی» یا هرجای دیگر برای آن کار نیک، کار غلطی نبود، اما شفاف نبود و دوباره خبر توسط دشمنان او درز کرد، که به شهرت مرحوم محمد درخشش آسیب رساند.
6. صاحب این قلم یک رهبر اپوزیسیون ایران نیستم، رهبر گروه یا سازمانی هم نیستم، اما اگر یک رهبر بودم، و اگر می خواستم هر کمکی از سازمان «سیا» یا هرجای دیگری برای اپوزیسیون ایران دریافت کنم، کاملاً شفاف عمل می کردم. دوباره، از نظر اصولی، با دریافت کمک برای اپوزیسیون ایران از هرمنبعی از جمله «سی آی اِی» تا آنجا که شفاف باشد، هیچ مخالفتی ندارم.
7. در پایان، دوباره، همانگونه که در ابتدای این نامه ی سرگشاده در بند اول توضیح دادم، بعنوان یک پروفشنال هیچ مسأله ای با داشتن شغل بعنوان مترجم، ادیتور وب یا هر کار پروفشنال دیگری در هر مؤسسه ی دولتی یا خصوصی از جمله صدای آمریکا و سی آی اِی ندارم، و برایم فقط یک شغل خواهد بود همانگونه که 8 سال در صدای آمریکا کار کردم. بعنوان جاسوس برای هرکسی، یا هر تشکیلاتی یا هر دولتی حاضر نیستم کار کنم. دلیلش هم اینکه به کار جاسوسی علاقه ای ندارم، گرچه جاسوسهایی را که نظیر جولیا چایلد برای کمک به دموکراسی ها در زمان جنگ ضد فاشیستی کار می کردند، نه تنها تحقیر نمی کنم، بلکه تحسین هم می کنم. همین!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com
دوازدهم اردیبهشت
ماه 1399
May 1, 2020
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html