Sam Ghandchiسام قندچي یادداشتی کوتاه درباره رساله ی «آینده نگری و پلورالیسم ارسطو» و دلیل انجام آن پژوهش
سام قندچی

http://www.ghandchi.com/3127-aristotle-outlook.htm

مطالب مرتبط: 1    2    3    4    5    6    7    8    9    10

 

نگرش-ارسطو

 

کل رساله ی «آینده نگری و پلورالیسم ارسطو» ابتدا به زبان انگلیسی نوشته شده به خاطر امکان برای مرور توسط متخصصان در جایی که آن زمان زندگی می کردم، و در زمان نگارش چنین هم شد، و بعد به فارسی برگردانده شد، و مطالعه ی آن شاید برای برخی دوستان جالب باشد. این پژوهش بیش از 35 سال پیش انجام شده و بسیار مفصل بود و در ابتدا خود نیز فکر می کردم که ارسطو، مونیست است، اما در پایان این پژوهش به این نتیجه رسیدم که او کاملاً پلورالیست بوده، در حالیکه 3 سال پیش از آغاز این پژوهش، در زمان نگارش رساله ی دیگری تحت عنوان «پلورالیسم در اندیشه غرب، کثرت گرائی»، که آنهم اول به همان دلیلِ امکانات برای مرور حرفه ای به انگلیسی نوشته شد، و هنوز آنزمان درباره ی ارسطو مطمئن نبودم که پلورالیست باشد. در حقیقت جالب است که برخی مارکسیستها نظیر آلتوسر که از سنت مونیستی مارکسیستی آمده بودند، وقتی تلاش می کنند که مارکسیسم را پلورالیست کنند، با تناقضات زیادی روبرو می شوند چرا که ایدئولوژی مارکسیسم نظیر مسیحیت نوعی شبه مذهب مونیستی است، و در بهترین حالت چنین تلاشهایی در محدوده ی یک مذهب یا ایدئولوژی مونیستی، به نوعی پانته ئیسم عرفانی ختم می شود. اما، وقتی بعد از قرن دوازدهم، ارسطو جای افلاطون را در فلسفه ی کلیسای کاتولیک می گیرد، نوعی برداشت مونیستی از فلسفه ی او مرسوم می شود که بحث دیگری است. به هرحال این نکته شاید برای آنهایی که دوست داشته باشند این رساله را مطالعه کنند قابل استفاده باشد. حتی وقتی در یک فصل از این رساله در مورد «نقش تقابلها» بحث می شود، نشان داده شده که برای ارسطو «تفاوت» و «تضاد» هردو واقعیت هستند و برعکس مونیستها، ارسطو اولی را به دومی تقلیل نمی دهد. آنچه مهم است اینکه ارسطو فلسفه اش را نظیر یک دانشمند علوم طبیعی تدوین کرده و نه آنکه بخواهد آنرا بعنوان فلسفه ی یک مذهب تدوین کند، ارسطو در فلسفه اش از استاد خود افلاطون فاصله گرفته، استادی که اساساً مونیست بود، و همانطور که ذکر شد اینکه بعدها در قرن دوازدهم کلیسای کاتولیک تصمیم می گیرد فلسفه افلاطون را کنار گذاشته و از فلسفه ارسطو پیروی کند، ربطی به ارسطو نداشته است. در شرق فارابی و ابن سینا که پیش از اروپای قرون وسطی به ارسطو توجه پیدا کردند، برخوردشان متفاوت است و بحثی جداگانه را می طلبد. به هرحال فکر کردم شاید این یادداشت کوتاه برای دوستان ایرانی علاقمند به این مبحث که از پیشینه ی اسلامی یا چپ می آیند، به کار آید.

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

بیست و پنجم بهمن ماه 1398
February 14, 2020

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH