Sam Ghandchiسام قندچي نیاز به تلویزیونی که موضوعش فقط «تغییر رژیم» در ایران باشد
سام قندچی

http://www.ghandchi.com/3003-television.htm

مطالب مرتبط: 1   2   3    4    5    6    7    8    9    10    11    12    13    14   15    16    17

    

television   television-regime-change-iran

 

در سه سال گذشته در آمریکا دو کانال تلویزیونی «فاکس نیوز» و «سی اِن اِن» موضوع کارشان بر نگهداشتن یا برانداختن پرزیدنت ترامپ در آمریکا، متمرکز شد. شخصاً دو سال پیش موضعم را درباره ی استیضاح پرزیدنت ترامپ در همان پایان سال اول دولت آقای ترامپ اعلام کردم و بیش از آن حرفی ندارم، و موضوع توجهم ایران است و نه آمریکا. کاری هم به این ندارم که آیا بهتر بود در آمریکا دو کانال تازه برای این هدف، جمهوریخواهان و دمکراتها درست می کردند، یا که تبدیل «فاکس نیوز» و «سی اِن اِن» به پلاتفرمهای رسانه ای متمرکز بر ادامه یا حذف پرزیدنت ترامپ درست بوده یا نه؛ فعالان سیاسی و مدنی در آمریکا خود بهتر از صاحب این قلم صلاح کار خود می دانند. آنچه برایم دیگر مسلّم شده این است که ایرانیان به رسانه ای نیاز دارند که بر موضوع «تغییر رژیم» در ایران، از رژیم کوکلاکس کلان های اسلامی به رژیم جمهوری سکولار دموکرات و آینده نگر، متمرکز باشد. یعنی اگر آسمان هم به زمین آمد یا واکسنی برای همه نوع سرطان کشف شد، موضوع کار آن رسانه همان «تغییر رژیم» باشد و برای موضوع دیگری وقت صرف نکند، و بویژه آن رسانه وظیفه ی خود بداند که فریبکاریهای رژیم و عواملش را برای دور کردن اپوزیسیون از خواست تغییر رژیم و بقای این رژیم اسلامی بعد از 40 سال افشا کند، وقتی اکثریت مردم ایران همیشه چه پیش از انقلاب 57 و چه بعد از آن، طرفدار سکولار دموکراسی بوده و هستند و 40 سال پیش، کلاه بزرگی را آیت الله خمینی با خدعه سر مردم ایران گذاشت. حالا اگر کسی دوست دارد در وبسایتش به جای تاریخ هجری شمسی 1398 از تاریخ مثلاً میلادی 2019 و 2020 استفاده کند، خود می داند که دوست دارد وقتش را برای این موضوعات صرف کند، یا می تواند برود در تلویزیون دیگری آن تقدمها را بحث کند، اما وقت اپوزیسیون ایران را با این حرفها تلف نکنیم. مردم اروپا و آمریکا 500 سال است که در رژیمهای سکولار از همین تاریخ میلادی که از مسیحیت شروع شده اما امروز ربطی به مسیحیت ندارد استفاده می کنند، ولی سکولاریسم را در اینجا مستقر کرده اند و ما مرتب با بحثهای فرعی وقت خود را تلف می کنیم و اصل موضوع برقراری فوری جدایی حکومت و مذهب را فراموش می کنیم که از تعداد اندک امضاهای پای «بیانیهء جدایی کامل حکومت و مذهب در ایران»، معلوم است. البته این امر به دلیل موضوع جمهوری و جمهوریت نبوده که قبول دارم موضوع فرعی نیست و «جمهوری» و «جمهوریت» رکن اصلی سیستم سیاسی سکولار دموکرات است. سلطنت در آمریکا قوی نبود و جمهوری راحت تر توانست برقرار شود گرچه بازهم مقاومت سلطنت وجود داشت، و حتی در آمریکا هم، بعد از پیروزی انقلاب، ماجرای سخنرانی «پاتریک هنری» در کلیسای سنت جان ریچموند در پاسخ به عوامل بریتانیا در آمریکای بعد از انقلاب را در مجلس ویلیامزبرگ پایتخت آنزمان ویرجینیا می دانیم، وقتی هنوز آن عوامل بریتانیا می خواستند قدرت را در آمریکای نو به پادشاه بریتانیا وابسته کنند و چیزی شبیه کانادای امروز را که در همه ی دفاتر دولتی عکس ملکه ی بریتانیا نصب شده، در آمریکایِ نوپایِ آنروز جا اندازند که شکست خوردند، و بعد از آنهم دوباره خودِ بریتانیا مستقیماً دست به کار شد و رضایت نمی داد، و کاخ سفید را در زمان ریاست جمهوری مدیسون آتش زد و حتی شماری از تابلوهای نقاشی را که تا به امروز بر دیوارهای کاخ سفید می بینیم، اگر همسر مدیسون نجات نداده بود، امروز وجود نداشتند. و اما در خودِ اروپا، در آنجا سلطنت خیلی قوی تر از آمریکا بود، و می دانیم حتی جان لاک که همه ی سیستم سیاسی آمریکا بر نظرات او متکی است، بخاطر مخالفت با سلطنت که سیستمی موروثی یعنی تبعیض بر مبنای اصل و نسب است، از بریتانیا به آمستردام هلند تبعید شد، و گرچه پیروزی انقلاب در آمریکا، به رغم آنکه دولت سلطنتی فرانسه متحد آمریکا در انقلاب بود، اما وقوع انقلابی جمهوریخواه در آمریکا، جسارت مردم فرانسه را در انقلاب برای سرنگونی سلطنت در کشور خودشان افزایش داد؛ با اینحال، شوربختانه بعد از انقلاب کبیر فرانسه، به دلیل اشتباهات و افراط گری های فاحش انقلابیون، و جنایات جریانات افراطی در روزهای بعد از انقلاب فرانسه، مردم دوباره به خاندان بوربون که در انقلاب 1789 از قدرت ساقط شده بود، شانس بازگشت به قدرت را دادند، با اینهمه نتیجه همان آش بود و همان کاسه، و دیگر بار، به اورلئان ها که شاخه ی جداگانه ای از خاندان بوربون بودند، دوباره به امید برقراری پادشاهی پارلمانی دموکراتیک در فرانسه، شانس دادند و بازهم، همان آش بود و همان کاسه، و بالاخره به این نتیجه رسیدند که پادشاهی پارلمانی با سابقه ی سلطنت در فرانسه، جز استبداد، فساد و تباهی ثمری برای برقراری رژیمی دموکراتیک در فرانسه ندارد. در کشورهای دیگر اروپا نیز سلطنت در جاهایی که دوام آورد تا توانست امتیاز داد. ایران نیز بعد از قاجار در دوران پهلوی تجربه ای مشابه فرانسه داشت هرچند رضا شاه با قانون عدم اجازه به فرزندانی که از مادر قاجار بودند، تصور کرد که می تواند نتیجه ی بهتری به ارمغان آورد و به همین دلیل شاهپور غلامرضا نمی توانست شاه شود گرچه از محمد رضا شاه بزرگتر بود. اما درواقعیت خود احمد شاه قاجار از دو پادشاه پهلوی دموکرات تر بود و واقعاً خود شخص احمد شاه بود که «شاه باید سلطنت کند و نه حکومت» را تا پایان سلطنت خود بیش از هر پادشاه در تاریخ ایران، رعایت کرده و به اجرا گذاشت. به هر حال ما در دوران ناصرالدین شاه وقت حتی صرف بحث جمهوری و سلطنت نکردیم، که دلمان نسوزد، و وقتمان را با بحثهای فرعی در مورد درآمد زنهای ناصرالدین شاه تلف کردیم که درست است آنهم بخشی از مسأله ی فساد در دستگاه سلطنت ایران بود همانطور که ماجراهای مشابه در ایران کنونی نیز واقعیت فساد در سلطنت ولایی کنونی در ایران است، اما جدایی حکومت و مذهب، یا موضوع جمهوری و سلطنت مسائل اصلی بودند نه پولهایی که سرکار علیه مهدعلیا می دزدیدند، اکنون نیز بسیاری سکولاریسمِ امروز را درک نکرده اند و هنوز در دوران امیر کبیر سیر می کنند وقتی امیر کبیر به خاطر بحثهای فرعیِ ایراد گرفتن از درآمدهای زنهای ناصرالدین شاه، در اصلِ کار، یعنی برقراری جدایی حکومت و مذهب، یعنی سکولاریسم، شکست خورد و در واقع بر سر دعوایی بی اهمیت، جان باخت. با اینهمه امیر کبیر به رغم برخی اشتباهات، خدمات ارزنده ای به ایران و ایرانی کرد و حیف که بی خردان باعث مرگش شدند.

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com

بیست و هفتم آذر ماه 1398
December 18, 2019

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
https://sites.google.com/site/futuristparty

 

 

 

SEARCH