حق
کار، حق دگراندیشان، در آمریکا و ایران
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/1044-right-to-work.htm
Right of Dissenters to Work, in U.S. and Iran
http://www.ghandchi.com/1044-right-to-work-english.htm
https://www.balatarin.com/users/samghandchi/links/submitted
سال گذشته نسرین ستوده، وکیل حقوق بشر موضوع "حق کار، حق دگر اندیشان" را به دلیل
موانعی که برای کار کردن او در تهران ایجاد شده بود، مطرح کرد. موانعی که نیروهای
امنیتی بوجود آوردند به این معنی بود که خانم ستوده نمی توانست برای تأمین زندگی
خود و خانواده اش کار کند. نسرین ستوده حمایت جهانی کسب کرد (1). در سه سال گذشته،
پس از آنکه قرارداد کار اینجانب با صدای آمریکا، وی او ای، فسخ شد، تلاش کردم که
کاری در شهر واشنگتن بگیرم و هر بار در مرحله آخر با شرایطی مشابه دگراندیشان در
ایران روبرو شده ام، بخاطر آنکه در آمریکا ژورنالیستی بوده ام که همه سوی موضوع خبر
را مطرح کرده ام (2).
البته اینجا در آمریکا، کارفرمایان خیلی به قول آمریکایی ها "به لحاظ سیاسی درست"
کار می کنند و به اصطلاح فارسی "دم به تله نمی دهند." جالب است اشاره کنم یکی از
اینان نخست امتحانی گرفت که با موفقیت قبول شدم و کارمند خودشان که مسؤل تست بود
برای نمرات بالایم تبریک گفت، اما وقتی بعداً برای کاری استخدام می کردند و تقاضا
دادم، پس از مصاحبه که همه چیز درست بود، به یکباره گفتند پذیرفته نشده ام. دوستی
که مدیر استخدامی را می شناخت به او تلفن کرد و پاسخ این بود که امتحان را رد شده
ام. مدیر استخدامی خبر نداشت که کمی پیشتر یکی از کارمندان خودشان تبریک گفته بود
که در امتحان با نمره خیلی بالا قبول شده ام. چرا دروغ می گویند؟ چون تصمیم
گیرندگان پنهانی نمی خواهند که خود را آشکار سازند. به پیشنهاد دوستم، ایمیلی برای
مدیر استخدامی فرستادم و به دوستم که گفته بود در امتحان رد شده ام نیز کپی کردم و
در آن نوشتم که در امتحان پیش از آن با نمرات بالا قبول شده بودم و خود کسی که مسؤل
تست از خودشان بود برای نمرات بالایم در امتحان به من تبریک گفته بود. مدیر
استخدامی هیچگاه پاسخی نداد و می فهمم چرا، چون برای شغل خودش می ترسد که از او
انتظار داشته اند حواسش جمع باشد و مرا از اول به مصاحبه دعوت نکند. دیگران هم دم
به تله نمی دهند و بهانه های مختلف می آورند و به شیوه های مشابه می گویند واجد
شرایط شغلی نیستی. چرا همه این کارها را می کنند، چون ژورنالیستی نیستم که تصمیمم
را قبل از حتی خواندن خبر گرفته باشم و همه جوانب رویداد را به خواننده ارائه می
کنم. نمی خواهم جزئیات حق کشی ها را بنویسم و از کسی نام ببرم و به اصل مسأله می
پردازم. ژورنالیسم علمی در رابطه با صدای آمریکا مفصل بحث شده که شخصا چارتر صدای
آمریکا را دنبال می کردم و وقتی آنجا کار می کردم اصول خبر نویسی منصفانه را رعایت
می کردم، برعکس به اصطلاح روزنامه نگارانی که نمی خواستند آنجا کار کنم (3).
برخی ایرانیانی که با ساواک رژیم شاه مرتبط بودند و هنوز در آمریکا فعال هستند برای
آژانس های اطلاعاتی آمریکا و اسراییل کار می کنند و در موقعیت شغلی کنونی شان وقتی
درخواست تحقیقات پیش از استخدام از مؤسسه ای در مورد کسی دریافت می کنند، در مورد
آنهایی که منقد رژیم سابق ایران بوده اند، تبعیض اعمال می کنند. هرباری که این
موضوع را مطرح می کنم، برخی از آنان با اسامی جعلی در گروه های بحث نظیر بالاترین
می آیند و تلاش می کنند که گزارش هایم را در مورد این پدیده رشت در میان ایرانیان
در قلب دموکراسی آمریکا، بی اعتبار جلوه دهند. اگر متدهای رژیم شاه و جمهوری اسلامی
ایران کار می کرد که همه ایرانیان آروز نمی کردند که در آمریکا زندگی کنند، پس
اجازه ندهیم تجربه زندگی مان در دموکراسی آمریکا را تبدیل به صفحه دیگری از جهنم
تبعیض سیاسی کنیم و لطفاً سعی نکنید طوری وانمود کنید که گوئی این مسائل وجود خارجی
ندارند همانگونه که دولت ایران در پاسخ به آنهایی که برای حق دگراندیشان برای کار
حرف می زنند، انکار واقعیت می کند. بتازگی برنامه ای در تلویزیون بی بی سی بخوبی
نشان داد که این حرفها محصول خیالپردازی نیست و افراد مرتبط با ساواک گذشته در
آمریکا فعالند (4). شخصاً مخالف حتی تبعیض علیه مأموران سابق ساواک و خانواده
هایشان هستم و آن را به روشنی گفته ام (5). اگر مسأله ای هست، شخص را باید به
دادگاه ببرند وگرنه حقوق مردم از جمله حق کار نباید لگد مال شود.
وقتی با برخی دوستان که تبعیضات علیه ژورنالیستها و فعالان حقوق بشر را در ایران
محکوم می کنند، صحبت می کنم و در مورد وضعیت خود در همین دموکراسی آمریکا در سه سال
گذشته بحث می کنم که خود قربانی نقض حقوق بشر برای حق کار بوده ام، آنها بسیار مبهم
حرف می زنند و گرچه می دانند آنچه مطرح می کنم عین حقیقت است، اما تلاش می کنند به
قول آمریکایی ها سوی دیگری را نگاه کنند. گاهی به خود فکر می کنم که شاید بهتر بود
فعالی در داخل ایران بودیم و می رفتیم زندان، دست کم خانواده مان فکر نمی کردند که
نمی خواهیم زندگی شان را تأمین کنیم و به روشنی می دیدند که تصمیمات سازمانهای
امنیتی، مسؤل وضع زندگی خود و خانواده مان است. خوشحالم سریال های تلویزیونی نظیر
شهرزاد را آنهایی که فقط در دوران جمهوری اسلامی طرفدار حقوق بشر شده اند نساخته
اند و تاریخ ایران را بهتر می شناسند. چنین سریال های تلویزیونی به نسل جوان ایران
نشان می دهد که ایران قبل از تأسیس جمهوری اسلامی بهشت نبود و ما بعنوان یک ملت بعد
از کودتای 28 مرداد در ایران چه کشیدیم. مانند امروز بود که اگر استاد فیزیک بودید
و دستگاه های امنیتی از نظرات سیاسی شما خوششان نمی آمد، نمی توانستید در دانشگاه
فیزیک درس دهید. اما همان زجر مشابه را ما ایرانیانی که ضد کودتا بودیم امروز و حتی
در دموکراسی آمریکا میکشیم وقتی که حتی خود آمریکا به کودتای سی آی ای علیه مصدق
اذعان کرده، شاید باور کردنی نیست اما حقیقت است. به خوانندگان پیشنهاد می کنم
سریال شهرزاد به هنرنمایی علی نصیریان را تماشا کنند (6).
به امید جمهوری آینده
نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبير ایرانسکوپ
http://iranscope.blogspot.com
http://www.iranscope.com
http://www.ghandchi.com
بیست و دوم آبان ماه 1394
November 17, 2015
پانویس:
1. صفحه فیسبوکی حق کار، حق دگراندیشان
https://goo.gl/36upl2
2. هشت سال کار در صدای آمريکا+
http://www.ghandchi.com/734-voa.htm
http://goo.gl/DQJL2x
3. آقای اوباما، لطفاً تبعیض سیاسی را در صدای آمریکا متوقف کنید
http://www.ghandchi.com/901-obama-voa.htm
4. ساواک هنوز در آمریکا زنده است
http://www.ghandchi.com/976-savak-alive.htm
5. دختر پرویز ثابتی چه ربطی به اعمال او در ساواک دارد
http://www.ghandchi.com/1039-parviz-sabeti.htm
6. گفت و گویی با علی نصیریان درباره سریال شهرزاد
http://iranscope.blogspot.com/2015/10/blog-post_94.html
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com