Sam Ghandchiسام قندچي نامه ی سرگشاده به نازنین افشین جم مک کی

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4422-nazanin-afshin-jam.htm

Open Letter to Nazanin Afshin-Jam MacKay

http://www.ghandchi.com/4422-nazanin-afshin-jam-english.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6     7     8     9

 

nazanin-afshin-jam

 

خانم نازنین افشین جم عزیز،

 

من شما را شخصاً نمی شناسم اما در حساب توییتری خودتان را به عنوان فعال حقوق بشر و یکی از بنیانگذاران تشکیلاتی بنام «اعدام کودکان را متوقف کنید» معرفی کرده اید*.

 

این شخص که بارها در اینترنت به عنوان مسؤل تشکیلات «اعدام کودکان را متوقف کنید» اعلام کرده اید، زندگی من و خانواده ام را در سال 2007 به دلیل اختلافات سیاسی با من، نابود کرد، از طریق ارتباطاتش با دولت آمریکا از اینکه من در صدای آمریکا که کار می کردم کارمند رسمی شوم جلوگیری کرد و اکنون در سن پیری وقتی گرفتار سرطان هستم، دارم به دلیل آنچه این مرد با زندگی من کرد زجر می کشم. او وانمود می کرد که با هواداران پادشاهی خواهان است و می خواست مرا مجبور کند که پلی شوم بین سلطنت طلبان ایران و تشکیلات حشمت طبرزدی که او در آن زمان بطور پنهانی در واقع نمایندگی می کرد. او با وبلاگی به نام سرباز کوچک همدست بود. وقتی در سال 2005 از کالیفرنیا به واشنگتن اسباب کشی کردم، به من قول داده بودند که در صدای آمریکا شغل رسمی خواهم داشت اما بعد از آنچه پارتنر شما که بارها گفته اید کل تشکیلات «اعدام کودکان را متوقف کنید» شما را اداره می کند، با استفاده از ارتباطاتش با دولت آمریکا بر سر من آورد، نه تنها دیگر صدای آمریکا از دادن شغل رسمی به من اجتناب کردند، بلکه در سال 2013 وقتی دولت اوباما دیگر نمی خواست از جنبش سبز حمایت کند، به راحتی قرارداد کارم با صدای آمریکا قطع شد. و نه تنها شغلم را در صدای آمریکا از دست دادم، بلکه نتوانستم سکوریتی کلیرنس بگیرم که برای تقریباً هر شغلی در شهر واشنگتن یک پیش شرط *حتمی* است! چون نمی خواستم فعالیتهای سیاسی و حقوق بشری ام را متوقف کنم، مجبور شدم نیم میلیون دلار ارثیه ی خانوادگی ام را برای ادامه ی کار صرف کنم و حالا در این سن پیری با سرطان، من در فقر و تنگدستی هستم و اینهمه به دلیل بلایی است که پارتنر شما به خاطر اختلافات سیاسی بر سر من آورد. آیا این حقوق بشری است که شما برای آینده ی مردم ایران ترویج می کنید؟ وقتی پارتنر شما زندگی من را در قلب دموکراسی 250 ساله ی آمریکا نابود کرد، مردم ایران از امثال او چه می توانند انتظار داشته باشند اگر ما بزودی دموکراسی نوپایی را در ایران آغاز کنیم! او حتی این اندازه جنبه نداشت که جبران مافات کند برای کار نادرستی که در حق من و خانواده ام کرد و فقط همه این حقایق را در حرف زدن با کسانیکه او را می شناسند و با این جریان آشنا هستند، انکار می کند. من استطاعت آنرا نداشتم که وکیلی بگیرم و او را به دادگاه بکشم. مرحوم دکتر سیروس آموزگار از من خواست که نام این فرد را اعلام نکنم و من هم اعلام نکردم، و واقعاً از او نپرسیدم چرا او نمی خواهد نام آن فرد را اعلام کنم و حالا نیز زنده یاد دکتر سیروس آموزگار درگذشته است و نمی توانم از او بپرسم چرا، اما پارتنر شما از نظر من یک جنایتکار است و اگر استطاعت آنرا داشتم، او را برای خساراتی که به زندگی خود و خانواده ام وارد کرده، به دادگاه می کشیدم. او من را از دوران بولتن بورد جبهه ملی واشنگتن در سال 2003 تعقیب می کرد قبل از آنکه در صدای آمریکا مشغول به کار شوم و می خواست مرا وادار کند که پلی بین تشکیلات حشمت طبرزدی و ایرانیان پادشاهی خواه بشوم و وقتی دو سال بعد در صدای آمریکا استخدام شدم به این تلاشهایش ادامه داد و وقتی در سال 2007 دو مصاحبه یا صدای آمریکا داشتم، او سعی کرد مصاحبه های صدای آمریکا را با من متوقف کند و کرد و اگر حسن سلوک دو مدیر صدای آمریکا در آنزمان، شیلا گنجی و کامبیز محمودی و یک دوستم شامل حالم نشده بود، من همان سال 2007 قراردادم را با صدای آمریکا از دست داده بودم و نه در سال 2013! همه ی کارها که کرد و بعد هم اینکه باعث شد دولت آمریکا سکولاریتی کلیرنس به من ندهند کارهای جنایتکارانه ی این فرد بود که با استفاده از روابطش با دولت آمریکا در حق من کرد چرا که حاضر نبودم آنچه او می خواست برایش بکنم را انجام دهم! شما می توانید هرآنچه اینجا نوشته ام را از مدیران وقت صدای آمریکا سؤال کنید که خوشبختانه زنده هستند. دموکراسی آینده ی ایران نمی تواند با امثال این فرد که جرئت دارد خود را فعال حقوق بشر بخواند در حالیکه هیچ احترامی برای کرامت انسانی قائل نیست، ساخته شود! آن شخص توهین به حقوق بشر، ایران و ایرانیان است! سال گذشته سرطانم برگشت و باید مخارج درمانی، کوپی و امثالهم را متحمل شوم، واگر کمک مالی یک دانشمند آمریکایی نبود که به زور توانستم زنده بمانم، اکنون باید گوشه ی خیابان بودم و ریشه ی همه این بدبختی هایم این مرد بود که پارتنر شما است و هنوز هم هیچ اقدامی برای جبران مافات نکرده است. آیا این آینده ای است که شما می خواهید برای مردم ایران بسازید؟ فقط نگاهی به رزومه من بکنید، و می بینید که فقط چون این انتخاب را کردم که برای کار تمام وقت روی مسائل ایران به واشنگتن بیایم و بعد از قول صدای آمریکا برای استخدام رسمی، به این دور باطل مسائل مالی افتادم که هنوز هم ادامه دارد و باعث همه آن هم شخص مورد اشاره است که این بلاها را به دلیل اختلافات سیاسی با من بر سر من و خانواده ام آورد با سوء استفاده از روابطش با دولت آمریکا!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

16 بهمن ماه 1401
February 5, 2023

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH