sam-ghandchi مسیح علینژاد: جلب حمایت بین المللی از مبارزات مردم ایران برای سکولار دموکراسی

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4128-international-support.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6     7     8     9

 

international-support-masih-alinejad

 

در 40 سال گذشته به رغم آنکه جمعیت ایرانی بزرگی در خارج کشور وجود دارد که چندین برابرِ پیش از انقلاب 57 است، فعالیت سیاسی ایرانیان برای جلب حمایت بین المللی از مبارزات سکولار دموکراسی خواهی مردم ایران بسیار کم بود، و در گذشته در مورد این واقعیت بحث کرده ایم و موضوع این مقاله نیست! امروز فعالانی نظیر خانم مسیح علینژاد در خارج کشور پیدا شده اند که بسیار قادر و تلاشهایشان چشمگیر است. اما سؤال اینکه آیا فقط به دلیل کمتر بودن تعداد این مبارزان نسبت به دوران شاه، جلب حمایت بین المللی برای مبارزات مردم ایران، دشوارتر است! حقیقت اینکه اکنون تمام تلاش برای جلب حمایت دولتهای جهان از مردم ایران صورت می گیرد و دولتها بستگی به منافعشان روابط خود را با هر کشوری تنظیم می کنند و مگر آنکه فشار از سوی جنبشهای مردمی در خودِ آن کشورها، برای واکنش نشان دادن به خواستهای حقوق بشری مردم ایران حس کنند، به درخواستهای حقوق بشری عملاً توجهی نمی کنند. در نتیجه جلب حمایت گروهها و جنبشهای مردمی در آمریکا و اروپا، ضروری است چرا که در دموکراسی ها، این نیروهای مردمی می توانند خواستهای حمایت بین المللی دولتهای خود را، نظیر آنچه در رابطه با حمایت از مبارزات آفریقای جنوبی دیدیم، تحقق بخشند. این نیروها در غرب اساساً تمرکزشان بر اجتناب از جنگ است و به همین دلیل در زمان حمله ی آمریکا به عراق، در واقع این نیروهای جنبش مردمی در آمریکا، از صدام حسین حمایت کردند؛ و شخصیتهایی نظیر زنده یاد نلسون ماندلا و نوآم چامسکی نیز در این 43 سال به کرات به همین دلیل از رژیم اسلامی حاکم بر ایران حمایت کردند! البته اگر جهان در وضعیتی نظیر دوران جنگ ضدفاشیستی بود که متفقین برای نابودی فاشیسم متحد شدند، می شد امیدوار بود که این جنبشهای دموکراتیک نیز چنین موضعی بگیرند، اما پیش از اتحاد متفقین، درست است که برخی نیروهای مردمی با فاشیسم مبارزه می کردند، و برخی دیگر نظیر سوسیالیستهای بریتانیا مشی استمالت دادن به فاشیسم را برگزیده بود و دولت چمبرلین بیان این موضع جنبشهای مردمی در بریتانیای پیش از جنگ جهانی دوم بود،  اما این همه ی قضیه درباره ی چنبشهای مردمی و روشنفکران غرب در دوران خیزش فاشیسم نبود که در پایین این مقاله توضیح خواهم داد! در نیم قرن اخیر، در رابطه با جریان ارتجاعی اسلامگرایی یعنی طالبان، رژیم اسلامی ایران، داعش و غیره، وضعیت مشابهی را در میان نیروهای اپوزیسیون در آمریکا و اروپا، مشاهده می کنیم. و حتی بعد از جنایت هولناکی نظیر یازدهم سپتامبر، امروز می بینیم که عادی کردن روابط با طالبان در افغانستان در جریان است و نه ایجاد جبهه ی واحد مبارزه با اسلامگرایی، و منظورم نه جبهه ای برای جنگ، بلکه برای کار فرهنگی و سیاسی و ایدئولوژیک است، که یکسال و نیم پیش در مقاله ای تحت عنوان «تهدید کوکلاکس کلانهای اسلامی برای جهان چقدر جدی است»، بحث شد. حتی رسانه هایی نظیر صدای آمریکا و بی بی سی اینهمه سال ابداً حاضر نیستند بحثی در مورد سکولار دموکراسی که چالش اصلی اسلامگرایی است، مطرح کنند؛ و در عمل می دانیم رسانه هایی نظیر بی بی سی تا می توانند سعی می کنند اسلامگرایان را توجیه کنند! از دیدگاه این نگارنده لازم است با رهبران فکری جنبشهای مردمی در آمریکا و اروپا، یعنی کسانی نظیر نوآم چامسکی، وارد گفتگو در این مورد شد. آیا دولتها در مورد جریان اسلامگرایی می دانند؟ به نظر این نگارنده دولتها می دانند همانطور که جرج بوش 20 سال پیش به روشنی از اصطلاح «فاشیسم اسلامی» برای القاعده و طالبان استفاده می کرد، ولی همانطور که نوشتم دولتها بر مبنای منافع خود در هر زمان حرکت می کنند و نه وضعیت حقوق بشر در کشورهای دیگر، و به همین دلیل ما امروز با وضعیتی وحشتناک در افغانستان روبرو هستیم که طالبان دارد به قدرت بر می گردد! در رابطه با ایران، موضوع قدرت در ایران و حمایت آمریکا از جنبش مردمی حاضر، بستگی به تداوم و قدرت نمایی این جنبش خواهد داشت و از حالا نمی شود قضاوت کرد، اما اگر نیروهای داخلی مردمی در آمریکا از جنبش مردم ایران دفاع کنند، بر حمایت دولت آمریکا از مردم ایران تأثیر مهمی خواهد داشت، ولی فقط حمایت جریاناتی نظیر عفو بین الملل کارساز نخواهد بود و حمایت گروههای ضدجنگ از مبارزات مردم ایران اهمیت درجه اول خواهد داشت. این موضوعی است که 18 سال پیش در مقاله ای تحت عنوان «یک جهان بینی از سوی شهر مرتدان»، به فارسی و انگلیسی مورد بحث قرار دادم و به تازگی کمتر از دو ماه پیش در پی نوشتی به همان مطلب به نظرات خانم مسیح علینژاد اشاره کردم. متأسفانه وقتی آن مقاله نوشته شد یعنی نزدیک به 20 سال پیش هنگام جنگ آمریکا و عراق، کسانی نظیر خانم مسیح علینژاد در میان ایرانیان مقیم خارج نبودند که بشود کارهایی را که در آن مقاله در رابطه با نیروهای مردمی بین المللی مطرح شده، به انجام رساند و فعالان مدنی و سیاسی آمریکایی اصلاً این بحثها را درک نمی کنند و خیلی از آنها تصور می کنند این بحثها، جنگ طلبانه است، و در واقع در زمان شوروی نیز به همین شکل تشکیل سازمان فراسوی جنگ در آمریکا کار بسیار سختی بود و حدود یک دهه قبل از جنگ جهانی دوم نیز بسیاری از روشنفکران در آمریکا حتی روشنفکران یهودی در نیویورک، هوادار فاشیسم هیتلری بودند و شرکت اتومبیل سازی فورد در میشیگان از نزدیک با رژیم هیتلر کار می کرد و اعتراضی به آن نمیشد! به هر حال جلب حمایت جنبش ضد جنگ و کلاً جنبشهای مردمی در آمریکا برای حرکت جاری مردم ایران جهت پایان دادن به رژیم اسلامی کار ساده ای نیست، اما فعالان تازه ی متعهدی نظیر خانم مسیح علینژاد که امروز در عرصه ی سیاسی ایرانیان در آمریکا حضور پیدا کرده اند، مایه ی امیدواری است!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

چهارم مرداد ماه 1400
July 26, 2021

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون-برگزیده

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران

http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

ghandchi-english-articles

 

SEARCH

 

ghandchi-all-articles