Sam Ghandchiسام قندچي کنفدراسیونیسم نسخه جنگ داخلی برای ایران

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/590-Confederationism.htm

Related Article in English

http://www.ghandchi.com/555-FederalismeGhomiEng.htm

پی نوشت سیزدهم ماه اکتبر 2018: این مقاله حدود 10 سال پیش نوشته شده است. شاید نگاهی به این نوشته ضرری نداشته باشد بویژه برای بینندگان و شنوندگان دیدگاه های آقای آزاد مرادیان در گفتگویی که امروز با آقای حسن اعتمادی در برنامه «رمز پیروزی» مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران ابراز کردند:  https://www.youtube.com/watch?v=67soZxQa3IA

 

The_Abidar.jpg

 

نویسندگانی با اهداف مختلف کنفدراسیونیسم را بعنوان مدل حکومتی برای آینده ایران پیشنهاد میکنند. برخی تصور میکنند این مدل راهی برای متحد نگهداشتن کشور ایران با احترام به تنوع قومی در ایران است.  برخی دیگر نیز نظیر تکه پاره های بازمانده احزاب چپی کومله ، دموکرات کردستان و مجموعه "کنگره ملیتهای ایران فدرال،" کنفدراسیونیسم را با عنوان فدرالیسم تبلیغ میکنند و مـتأسفانه در جنبش سیاسی ایران برداشت غلطی از فدرالیسم را باعث شده اند که گوئی حکومت قومی یا کنفدراسیونیسم است. در مورد نظریات فدرالیسم قومی این جریانات و خطرات چنان برنامه هایی برای جنبش دموکراسی خواهی ایران پیش از این مفصل نوشته ام (1).

 

قبلاً هم بگویم که جریانات قومی تا توانسته اند با نام های مختلف به من حملات شخصی کرده اند.  نه تنها از هر فوروم آزادی سوء استفاده کرده و هتاکی شخصی به من نموده اند بلکه ایمیل که حریم خصوصی من است توسط این جریانات مورد همه گونه حمله اینها بوده است. گوئی کل حزب هایشان و همه امکانات حزبی شان کافی نیست که نظراتشان را همه جا درج میکنند بلکه باید مخالفت با نظرات ایران براندازانه شان توسط یک شخص منفرد نظیر من نیز انقدر به اینها احساس خطر دهد که دارو دسته هایشان این کارها را میکنند حتی وقتی در سایت هایشان مطلب نمیگذارم هر جا مقالات من درج شود پیدایشان میشود و در پاسخ هر بحث تئوریک انواع فتنه گری شخصی را راه میاندازند و ادعای فروتنی هم دارند.  شک ندارم اگر قدرت در دست اینها بود امثال من را به راحتی تیرباران میکردند. با یکی از رهبرانشان هم تماس گرفتم و گلایه کردم و در پاسخ گفت شما ما را فحش باران کرده اید. به او گفتم من نظرات سیاسی و تئوریکم را نوشتم اما عوامل شما در ایمیل و فوروم های سیاسی من را مورد حمله شخصی قرار داده اند و وقتی تروریستهای اینترنتی شما به من باایمیل و در تالارهای های بحث حمله شخصی کنند مطمئن باشید که همیشه سکوت نخواهم کرد و نه تنها جوابشان را خواهم داد بلکه در کشورهای دموکراتیک هم از دست آنها به مراجع قضائی بخاطر حمله های فردی شان و ترور شخصیت شکایت خواهم کرد. آمریکا و اروپا هم کوه های کردستان نیست که فکر کنید بخواهید هر فرد مخالف را هدف گلوله قرار دهید و اسم آنرا هم بگذارید آزادیخواهی. اینجا حکومت قانون برقرار است و شما هم یک عده گروه های تروریست هستید که اگر به این اعمال ادامه دهید به زودی نه تنها مانند گروه های تروریست دیگر در لیست مناسب در اروپا و امریکا قرار خواهید گرفت بلکه کمک هائی هم که از کشورهای اروپایی و آمریکایی دریافت میکنید قطع خواهد شد. من به سهم خود کارهای این جریانات را به زبان انگلیسی دقیقاً نوشته ام و درصورت ادامه حملاتشان علیه این جریانات در مراجع قضایی آمریکا شکایت خواهم کرد و آن شخصی هم که عامل این دارودسته است و بنام دکتر روانشناس مینویسد و دیگران را عقده ای و غیره خطاب میکند میتواند در دادگاه توضیح دهد به چه حقی وقتی بارها رسماً از او خواسته ام به من ایمیل نفرستد و به شرکت اینترنتی او هم اطلاع داده ام که از او درخواست کرده ام برایم ایمیل نفرستد دوباره این کار را کرده است. بله دیگر نه فحشهای عواملشان را پاسخ خواهم داد و نه با رهبرانشان تماس خواهم گرفت بلکه به مقامات قضایی از دست هردو دسته شان شکایت خواهم کرد. اینجا در غرب خوشبختانه حکومت قانون است و این ها میتوانند بروند همان کره شمالی که مدل فکری شان است زندگی کنند. نه آنکه در غرب باشند و برای کردستان ایران نسخه ساختن کره شمالی بپیچند.  جای بحث نظری، کارشان شده حملات شخصی. دیگر هم نمیتوانند بگویند نمیدانیم کی این کارها را میکند. من نام و مشخصات عواملشان را دارم و به رهبرانشان هم فرستاده ام. قدم بعدی هم در دادگاه های آمریکا و اروپا خواهد بود. اینجا ایران زمان کسروی نیست که یک نویسنده منفرد که میخواست حرفهایش را بزند از حزب توده تا فدائیان اسلام میخواستند خفه اش بکنند و امکانات تشکیلاتی شان را استفاده میکردند تا فردیت را نابود کنند. نظرات من را دوست ندارید نخوانید. به همین سادگی همانطور که من به حتی یک نوشته شما و عوامل تروریستتان اشاره نمیکنم. اگر من اهمیت ندارم چرا عواملتان را میفرستید فتنه گری کنند و با ردیابی آی پی هم نشان دادم که حملات از کامپیوتر عامل شما بوده است. در نتیجه دیگر دروغ بس است. احمدی نژاد به اندازه کافی دروغ گفته است و نیازی به دروغ های شما کمونیستها نیست. حق ندارید کسانیکه بحث نظری میکنند را مورد ایذا و اذیت، رعب و وحشت قرار دهید. شما همان کسانی هستید که وقتی در سنندج قدرت را در دست داشتید آزادیخواهانی که به شما میگفتند حق ندارید پاسداران را شکنجه کنید میگفتید فلانی جاش است و توجیه تان این بود که اطلاعات مهم در جنگ را باید به هر قیمت بدست آورد. خیر کسی جاش نبود این شما بودید که بوئی از حقوق بشر در جنبش سیاسی ایران نبرده بودید و هنوز هم بعد از 30 سال که مدعی حقوق بشر و دموکراسی هستید هنوز هم میخواهید مخالفینتان را مورد حمله شخصی قرار دهید و همان احزاب استالینی هستید که بودید و بهمین علت هم 30 سال پیش لطمات جبران ناپیذیری به جنبش دموکراسی خواهی ایران زدید که بعد از شکست آن سالها در محاکمات آنزمان منعکس شد. بازهم درس نمیگیرید و امروز به همان کارها ادامه میدهید و عواملتان را در اینترنت به اینطرف و آن طرف میفرستید که نویسندگان منفرد را با رعب و وحشت بترسانند؟ بس است. نوشتار من به زبان انگلیسی در پانویس هست که از همه دوستانم تقاضا میکنم به نیروهای جنبش بین المللی ارسال کنند تا این جریانات قومی کمونیستی فاشیستی بدانند که نیروهای جنبش دموکراسی خواهی نوین ایران نمیگذارند بعد از استبداد جمهوری اسلامی این جریانات به ما زور بگویند (2).

 

اما بحث کنفدراسیونیسم. کنقدراسیونیسم نه تنها به شکل قومی آن کار نمیکند بلکه حتی به شکل استانی هم در تجربه های مختلفی نظیر آمریکا شکست خورده است. در واقع اینکه ایالت های جنوب آمریکا در جنگ داخلی آنقدر *سریع* شکست خوردند دقیقاً به این خاطر بود که اتحادشان بر کنفدراسیونیسم متکی بود. کنفدراسیونیسم بطور خلاصه یعنی دولت های ایالتی از نظر بیرونی نیز مستقل هستند. برعکس، فدرالیسم یعنی از نظر بیرونی دولت های ایالتی از طریق دولت مرکزی عمل میکنند. این تفاوت اصلی است. وگرنه مثلاً مدیسون که دفترچه های فدرالیسم را در آمریکا با هامیلتون نوشت، کسی بود که دقیقاً روش کنترل و توازن یا چکز و بالانس جان لاک را وارد عرصه مناسبت بین ایالات و دولت مرکزی کرد. یعنی وجود ارگانهای تکراری فدرال و ایالتی امکان کنترل و توازن متقابل را میداد. در تئوری جان لاک، کنترل و توازن *فقط* بین سه قوه مقننه، مجریه، و قضائیه مطرح شده است و در نظرات وی حرفی از کنترل و توارن بین دولت مرکزی و ایالات نیست. برای مدیسون روشن بود که وزارت خارجه، وزارت دفاع ایالات متحده و حتی بعداً بانک مرکزی از طریق دولت مرکزی عمل خواهند کرد (3).

 

اما کنفدراسیونیسم که در زمان جنگ داخلی در جنوب آمریکا برقرار شد با فدرالیسم اساساً فرق داشت. اتفاقاً دقیقاً هم به همین دلیل جنوب خیلی *زود* در مقابل شمال از هم پاشید. درست است که برنامه آن ایالت ها که دفاع از برده داری بود ضد تاریخ بود ولی اتفاقاً آن برنامه را هم از این زاویه مطرح میکردند که به دولت مرکزی ربطی ندارد آنها میخواهند برده داری را بپذیرند یا نه، چرا که خود را اتحادی از ایالاتی مستقل میدیدند. خلاصه همین اصل اساسی کنفدراسیونیسم بود که در برابر فدرالیسم که اساساً موضوعش کنترل و توازن برای دموکراسی بیشتر است، عامل شکست خیلی *سریع* جنوب در جنگ داخلی آمریکا شد.

 

در ایران نیز کسانیکه تحت عنوان فدرالیسم قومی از آذربایجان و کردستان بعنوان دو پایه اصلی نظراتشان حرف میزنند از همین حالا کنفدراسیونیزم شان در هر بحثی که در مورد آذربایجان شرقی و مناطقی نظیر ارومیه میکنند به گسست اتحادشان میکشد، حال فکر کنید که روزی واقعاً کنفدراسیونی تشکیل دهند. آنچه برای مردم ایران خواهد ماند یک جنگ داخلی است که در پایان هم اینها شکست خواهند خورد ولی خون هزاران نفر از مردم ایران را برای یک مشت افکار پوسیده و غلط قومی به باد خواهند داد.

 

البته نظریه کنفدراسیونیسم از سوی برخی دیگر و حتی پان ایرانیست ها هم برای ملحق کردن جمهوری آذربایجان و تاجیکستان و قفقاز و کردستان عراق و ترکیه و کشورهای فلات ایران به ایران کنونی و یا برای کم کردن گلایه های قومی در ایران مطرح میشود. آنها بیشتر نظرات اتوپیک هستند و اگر اتحادهائی در منطقه در آینده نظیر اتحادیه اروپا شکل گیرد نه فدرالیسم است و نه کنفدراسیونیسم و لازم نیست با بحث فدرالیسم و کنفدراسیونیسم که طرح هائی تاریخی بوده اند و برخی موفق و برخی ناموفق بوده اند اشتباه کرد. گلایه های قومی نیز راهش مبارزه با تبعیض است و نه طرحی جغرافیائی.  تا زمانیکه فدرالیسم بویژه در مناطقی مانند کردستان نیز درک نشده باشد، این شعار به ضرر جنبش ایران است و من از تبلیغ آن خودداری میکنم، چرا که نمیخواهم در زیر این شعار فدرالیسم قومی و کنفدراسیونیسم تبلیغ شود که نابود کننده ایران خواهد بود.  بحث هائی نظیر سوئیس و بلژیک هم در مورد ایران غلط است. آنها کشورهای عمده اروپا نیستند همانطور که مدلهای حکومتی کشورهای کوچک شیخ نشین خلیج فارس برای کشورهای بزرگ مانند ایران کار نمیکند و در صورت تحمیل چنین طرح هایی از سوی قدرت های جهان فقط از هم پاشیدگی نظیر یوگسلاوی برای اینگونه کشورهای بزرگ حاصل میشود که به معنی کشته شدن هزاران شهروند و نابودی اقتصادی کشوری بزرگ نظیر ایران خواهد بود و اینبار بخاطر اهداف غلط قومی عده ای، همانگونه که 30 سال پیش بخاطر اهداف مذهبی عده ای دیگر ملتی به نابودی کشیده شد. این موضوعات مانند بازی با کبریت در مقابل تانکری از بنزین است که این گروه های قوم گرا میتوانند به این گونه ملتی را به نابودی بکشانند.

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
IRANSCOPE 
http://www.ghandchi.com

پنجم مهرماه 1388

September 27, 2009
 

پانویس:

 

1. فدرالیسم قومی طرحی ارتجاعی برای آینده ایران- ویرایش دوم
http://www.ghandchi.com/555-FederalismeGhomi.htm

 

2. Ethnic Federalism a Reactionary Plan for Iran's Future- Second Version
http://www.ghandchi.com/555-FederalismeGhomiEng.htm
 

3. About Madison’s Federalist Papers & Federalism In Iran
http://www.ghandchi.com/117-Madison.htm

 

 

*بعدالتحریر اول ماه اکتبر 2017: اعلام تغییر موضع به مخالفت با هرگونه فدرالیسم برای ایران
http://www.ghandchi.com/1641-etelaieh-federalism.htm
P.S. Oct 1, 2017:Announcing Change of Position to Opposing any form of Federalism for Iran
http://www.ghandchi.com/1641-etelaieh-federalism-english.htm

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران

http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH