Sam Ghandchiسام قندچي ایرانیان و نامزد شدن برای جایزه صلح نوبل

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4420-nobel-peace-prize.htm

Iranians and Nomination for Nobel Peace Prize

http://www.ghandchi.com/4420-nobel-peace-prize-english.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6     7      8     9     10     11     12     13      14      15     16     17

 

nobel-peace-prize

 

نمی دانم چرا مؤسساتی که در اقصی نقاط جهان برای جایزه ی صلح نوبل کاندیدا اعلام می کنند، وقتی نوبت به ایرانیان میرسد، تنها فراکسیونهای اصلاح طلبان یا شخصتهای نزدیک به آنها را در نظر می گیرند! یک برنده ی جایزه نوبل نه تنها مسؤلیتهای حقوق بشری دارد بلکه وظایف سیاسی بسیار مهمی دارد! در واقع این نگارنده نقدی درباره ی دریافت جایزه ی نوبل 2002 توسط دکتر شیرین عبادی نوشتم و سپاسگزارم که همان زمان در سایت «الماز-دات-کام» منتشر شد، هنگامیکه خانم شیرین عبادی در مراسم نوبل گفتند که پرزیدنت محمد خاتمی باید جایزه را دریافت می کردند و چندین بار تأکید کردند که خودشان مسلمان هستند و مدتی بعد نیز اولین کتابی که در خارج ایران منتشر کردند را نیز به متوفی دکتر علی شریعتی تقدیم کردند! خوشحالم که دکتر شیرین عبادی بعدها از اصلاح طلبان اسلامی فاصله گرفتند و همچنین درباره ی سیاست آموختند و اکنون یک سکولار دموکرات هستند با دانش قوی درباره ی سیاست، اما واقعاً امروز برای برندگان جایزه ی نوبل جدید، تا آنجا که به ایران مربوط می شود، 20 سال فرصت برای یادگرفتن سیاست وجود ندارد و آنها لازم است درک قوی از سیاست در زمان شروع کار داشته باشند! مرتب می بینم خانم نرگس محمدی و خانم نسرین ستوده برای جایزه ی صلح نوبل کاندید می شوند. آنها بعنوان فعالان حقوق بشر بسیار عالی هستند و آدمهای واقعاً خوبی هستند اما هردو از درک سیاسی قوی برخوردار نیستند و می توانند در صورت دریافت جایزه ی صلح نوبل نظیر آنگ سان سوچی، فاجعه ای به بار آورند! من این حرف را نمی گویم چون خانم نرگس محمدی اصلاح طلب اسلامی هستند، بلکه این حرف را درباره ی نسرین ستوده ی سکولار دموکرات هم می گویم که هر دو آنها درک درستی از سیاست ندارند گرچه انسانهای خوبی هستند و از آنها همیشه حمایت کرده ام به دلیل جانفشانی آنها برای حقوق بشر در همه ی این سالها، با اینهمه، دوباره و دوباره آنها جوایز حقوق بشری را درو می کنند، در حالیکه کسی نظیر خانم مسیح علینژاد هنگامیکه برای جایزه صلح نوبل در سال گذشته نامزد شده بود، بطور مداوم توسط عوامل اصلاح طلبان و همدستان چپی آنها که در کمیته ی نوبل صاحب نفوذ هستند، تضعیف شد با تلاش ممتد برای بدآوازه کردن او چرا که از اصلاح طلبان بریده بود در حالیکه مسیح بسیار بیش از نرگس و نسرین درک از سیاست دارد. مضافاً اینکه چرا مثلاً در ایران فیلمساز با شرافت کم ادعایی نظیر محمد رسولوف یا موسیقی دان بزرگواری نظیر حسین علیزاده و زندانیان سیاسی نظیر خانم گلرخ ایرایی یا خانم صبا کردافشاری برای جایزه ی نوبل در نظر گرفته نمی شوند، و یا چرا اصلاً همیشه فعالان داخل ایران برای جوایز حقوق بشری از جمله جایزه ی صلح نوبل در نظر گرفته می شوند؟ اجازه  دهید مثالی از یک ایرانی در خارج کشور بیاورم به نام دکتر لادن برومند که بسیار متواضع است و به نظر این قلم واقعاً شایسته ی دریافت جایزه ی نوبل، بیش از هر کس دیگری که برای این عنوان مطرح شده است. دکتر لادن برومند نه تنها واقعاً یک کنشگر متعهد حقوق بشر در نیم قرن گذشته بوده است، بلکه همچنین درک واقعاً عمیقی از سیاست، تئوریک و عملی دارد که در میان آنهایی که مداوماً توسط کمیته های مختلف نامزد می شوند نمی بینیم. امیدوارم که کمیته هایی که کاندیدا برای جایزه صلح نوبل نامزد می کنند دوباره در مورد نامزدهایی که مطرح می کنند فکر کنند و دوباره تصور نکنند که اپوزیسیون ایران اصلاح طلبان اسلامی هستند و همانطور که در 6 سال گذشته طی انقلاب 21 ایران دیده ایم، اصلاح طلبان اسلامی بیشتر بخشی از رژیم اسلامی حاکم بر ایران بوده اند تا اپوزیسیون و بیانیه ی دیروز شماری از اصلاح طلبان به همراه رفقای چپی شان در حمایت از سپاه پاسداران اسلامی نشان می دهد که آنها در این روزهای تاریخی ایران در کجا ایستاده اند. شایسته ی ذکر است که در میان اسامی، اعضای ارشد شناخته شده ی اتحاد جمهوریخواهان، جبهه ملی و بسیاری از دیگر سازمانهای مدعی حمایت از جنبش انقلابی کنونی مردم ایران که هدف ترورهای سپاه پاسداران در این چند ماه قرار دارند، به چشم می خورد! از سوی دیگر خوشحالم که برخی از اصلاح طلبان پیشین نظیر خانم فخرالسادات محتشمی پور از اصلاح طلبان اسلامی فاصله میگیرند، پرتوان باشند! بالاخره پیش از پایان این یادداشت این را هم برای شایعه سازان نایاک یادآور شوم، که در مورد نوشتن این مقاله یا حتی عنوان آن با لادن، مسیح، فخری یا هرکس دیگری حرف نزده ام همانطور که هرگز درباره ی هرچیزی که منتشر می کنم بحث نمی کنم چون حتی خودم هم نمی دانم که چه چیزی در نوبت بعدی خواهم نوشت پیش از آنکه الهامی مسبب نوشتن برایم شود و فرصت نگارش میسر شود!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

13 بهمن ماه 1401
February 2, 2023

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH