حملات به حامد اسماعیلیون چون احزاب تجزیه طلب کرد در تظاهرات برلین بودند
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4398-kordestan-esmaeilion.htm
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
اجازه دهید اول در مورد خودم آنچه را که بارها در میان حدود 5000 مقاله طی این سالها گفته ام، تکرار کنم، این نگارنده فقط یک قلمزن هستم و اساساً علاقه ام به موضوعات فلسفی است؛ اما از قضای روزگار در ایران متولد شده ام و حدود 60 سال است در مورد موضوعات سیاسی وارد بحث می شوم وگرنه گرچه هوادار جریانات سیاسی در زمانهای مختلف بوده ام اما نظیر میلیونها آمریکایی که در زمانهای مختلف از دو حزب اصلی در آمریکا حمایت می کنند، به سیاست علاقه ای ندارم و آرزو می کردم بتوانم وقتم را فقط صرف پژوهشهای علمی و فلسفی کنم! حتی در آمریکا که سالهاست سیتیزن هستم و اینجا عضویت در دو حزب اصلی کشور اصلاً به معنی فعال سیاسی بودن نیست، با اینحال این نگارنده عضو هیچ حزبی نیستم گرچه اکثراً در انتخاباتها شرکت می کنم و بستگی به موضوع انتخابات به آنچه دوست دارم صرفنظر از اینکه موضع کدام حزب باشد، رأی می دهم! در رابطه با ایران نیز این نگارنده **هوادار** حزب سکولار دموکرات ایرانیان به رهبری دکتر اسماعیل نوری علا هستم. بارها نیز در مقالاتم و در شبکه های اجتماعی از همه ی دوستان خواهش کرده ام با من تماس نگیرند یعنی هیچ چیزی از جمله مقاله برایم در فیسبوک ارسال نکنند و در بالای صفحات فیسبوک و توییترم به روشنی این درخواست دوستانه را نوشته ام و دلیلش را توضیح داده ام. این نگارنده هیچ مجله ای منتشر نمی کنم و سایتم شخصی است. همچنین از شبکه های اجتماعی برای ایرانسکوپ **بعنوان تالار گفتگو استفاده نمی کنم** و از آنها از جمله برای اعلام مقالاتی که در سایتم درج شده استفاده می کنم، اگر کسی دوست دارد می تواند **لایک** کند اما بارها خواهش کرده ام نه کامنت بگذارید و نه برایم پیام بفرستید چون دوباره تکرار می کنم فعالیت ایرانسکوپ در شبکه های اجتماعی ابداً به معنی متعارف آنها نیست! خواهش می کنم دوستان دقت کنند چون نمی توانم هر دقیقه برای یک نفر که دوباره در فیسبوک مقاله یا پیام میفرستد و باید بارها بلوک و آنبلوکش کنم و باز هم نمی فهمد، وقت صرف کنم! خواهش می کنم برای هر کاری با دوست عزیزم دکتر اسماعیل نوری علا دبیر کل حزب سکولار دموکرات ایرانیان تماس بگیرید. همچنین اضافه کنم که چون این نگارنده بنیانگذار و فعلاً همچنان مدیریت دو لیست توییتری ایرانسکوپ را به عهده دارم، نمی خواهم هیچکسی را در توییتر فالو کنم و به همین دلیل نیز هیچوقت کسی را در توییتر فالو نکرده ام و به ندرت برای کسی ممکن است پیامی بفرستم، با اینحال از هرکسی که دوست داشته این نگارنده را در حسابهای شخصی و ایرانسکوپ در فیسبوک و توییتر فالو کند و مطالب را لایک کند، سپاسگزارم، اما می خواهم بدانند که فالو نکردنِ متقابلِ این قلم توهین به کسی نیست و هیچکس را فالو نمی کنم! مضافاً همانطور که بارها اعلام کرده ام برای اضافه شدن به لیستهای توییتری ایرانسکوپ، من لازم است که شما را اضافه کنم و راه درخواست را نیز در سایتم توضیح داده ام، اما برای خارج شدن از لیستها می توانید خودتان خارج شوید و نیازی به تماس با این نگارنده نیست. همچنین بارها اعلام کرده ام که در لیستهای ایرانسکوپ هرکسی حتی مقامات رژیم اسلامی ایران نیز هستند و بارها خواهش کردم اگر در لیستها هستید مقاله ی لینک شده در اینجا را با دقت مطالعه کنید، فقط اگر کسی اسپم و فحاشی و غیره کند حذف می شود که اقلاً در یک سال گذشته هیچکسی را حذف نکردم با اینکه از همه ی نحله های سیاسی در این لیست هستند!
با این مقدمه ی طولانیِ بی ربط به بحث آقای حامد اسماعیلیون اجازه دهید به موضوع این مقاله بپردازم و بازهم برای اطلاع خوانندگان بگویم که نه هیچوقت آقای حامد اسماعیلیون را ملاقات کرده ام و نه با ایشان تماسی داشته ام و نظیر هرفرد دیگری ممکن است مثلاً ایشان در فیسبوک یا توییتر، این نگارنده را فالو کنند، و ابداً دلیل بر ارتباط شخصی نیست و همانطور که بارها اعلام کرده ام کسانی را که در مقالاتم «دوست» خطاب می کنم به این معنی است که فعالیتهایشان را می پسندم وگرنه لزوماً به معنی آشنایی نبوده و شخصی نیست. حالا اجازه دهید به اصل بحث بپردازم.
بسیار از آقای حامد اسماعیلیون انتقاد می شود که چرا از احزاب تجزیه طلب کرد نیز برای شرکت در تظاهرات برلین و آکسیونهای دیگری که در حمایت از مبارزات مردم ایران برگزار کرده اند، دعوت به عمل آورده اند. شخصاً از روز اول با تجزیه طلبی مخالف بودم و با اینکه در گذشته هوادار فدرالیسم استانی برای ایران بودم، 5 سال پیش به روشنی مخالفت خود را با هرگونه فدرالیسم برای ایران اعلام کردم و نوشتم که فهمیده ام آخرش هرگونه فدرالیسم به تجزیه ی ایران منتهی خواهد شد! همچنین بارها مخالفت خود را با عملیات احزاب تروریستی تجزیه طلب نظیر پژاک اعلام کرده ام. اما اکثریت احزاب کرد نه تروریست هستند و نه تجزیه طلب از جمله بارها در مورد کومله ی دوست عزیز آقای عبدالله مهتدی نوشته ام که هیچوقت جریانی تروریستی نبوده اند گرچه هنگام حمله ی نظامی رژیم اسلامی به کردستان در سال 1358 که مردم کردستان در آنزمان تصمیم به مقاومت مسلحانه گرفتند، احزاب کومله و دموکرات نیز در آنزمان از تصمیم مردم حمایت کردند و به قیام مسلحانه ی توده ی مردم پیوستند، همچنین گرچه دوستان کومله هنوز طرح فدرالیسم را دنبال می کنند اما به یکپارچگی ملت ایران و تمامیت ارضی کشور ایران پایبند هستند و این را به روشنی طی انقلاب 21 ایران و بویژه در پی کشته شدن زنده یاد ژینا مهسا امینی در تهران، در خیزش سراسری 1401 کل ایران که از سقز کردستان شروع شد، نشان دادند. در حقیقت آنچه برادر مهسا از همان روز اول بیان کرد نگرش یگانگی با کل ایران بود که در همه ی این خیزش **سراسری** شاهد آن بوده و هستیم به رغم همه ی فتنه گری های عوامل رژیم اسلامی!
اما چرا کار آقای حامد اسماعیلیون در دعوت از حتی گروههای تجزیه طلب برای شرکت در این گردهمایی ها درست است. سکولار دموکراتهای ایران وقتی در ایران به قدرت برسند باید به هرگروه تجزیه طلب اجازه دهند خواستهای خود را به طور مسالمت آمیز مطرح کند؛ مثلاً در مورد کسانیکه در آمریکا سالهاست برای تجزیه ی کالیفرنیا و تگزاس پتیشن تهیه می کنند در گذشته بحث کرده ام و فعالیتی است قانونی و دموکراتیک! در نتیجه این نیروهای تجزیه طلب اگر اقدامات تروریستی و مسلحانه را کنار بگذارند، در ایرانِ آزاد باید کاملاً بتوانند نظرات خود را بیان کنند. ممکن است بپرسید که آنها اکنون اقدامات تروریستی و مسلحانه در برابر رژیم اسلامی انجام می دهند؟ واقعیت این است که رژیم اسلامی ایران خودش رژیمی است که به اقدامات تروریستی و مسلحانه نه تنها در داخل و خارج ایران دست می زند، بلکه از گروههای حزب اللهی تروریستی در اقصی نقاط جهان از جمله در فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، پاکستان، افغانستان و نقاط دیگر دنیا حمایت می کند و آن گروههای تروریستی متحدین رژیم اسلامی هستند! در نتیجه نمی شود به اپوزیسیون خرده گرفت که متحدینی داشته باشد که راه مبارزه با این رژیم اسلامی را دست زدن به ترور بدانند! به عبارت دیگر حضور گروههایی نظیر پژاک در تظاهراتهای ایرانیان خارج کشور گرچه به معنی حمایت از برنامه ها و عملیات تروریستی آنها نیست، اما قابل فهم است. حتی وقتی رژیم ایران به روسیه برای حمله به اوکراین کمک نظامی می کند و در واقع روسیه و چین متحدین اصلی رژیم اسلامی ایران در جهان هستند، اپوزیسیون نیز حق دارد دستکم کشورهای دموکراتیک نظیر آمریکا و دولتهای اروپایی را متحدین خود بداند و از آنها برای برگزاری تظاهراتهای علیه رژیم اسلامی، درخواست کمک کند هرچند در کشورهای دموکراتیک برگزاری تظاهرات از حقوق مردم است و موضوعی سیاسی نیست که نیازی به اجازه ی ویژه ی سیاسی حاکمان داشته باشد! واقعیت این است که در مقابله با رژیم اسلامی ایران با یک دولت دموکراتیک روبرو نیستیم که بتوانیم خود را به نقد دموکراتیک درونی محدود کنیم! اجازه دهید حتی بگویم که رژیم اسلامی ایران با اینکه ظاهراً خیلی در مورد مواضع عربستان سعودی در جهان سرو صدا می کند، اما به اصطلاح "جمهوری" اسلامی ایران هم اکنون در بندر چابهار دارد با رژیم طالبان در افغانستان کاملاً همکاری می کند. همچنین روسیه به رغم آنکه متحد رژیم اسلامی ایران است، عربستان در معاوضه ای که همین چند روز پیش برای زندانیانی بین روسیه و آمریکا انجام شد، نقش واسطه را داشت؛ چون آمریکا حاضر شد موضوع خاشقچی را دیگر دنبال نکند! به قول معروف سیاست پدر و مادر نمی شناسد و آنچه برای اپوزیسیون ایران مطرح است یعنی دفاع از حقوق بشر مردم ایران، در عالم واقعیت سیاست در ایران و جهان انجام باید بگیرد، که کار ساده ای نیست و نه تنها در میان دولتهای خارجی، بستگی به مواضعی که می گیرند مجبوریم متحدانی برای خود بیابیم، نظیر دیدار اخیر برخی فعالان حقوق بشر ایران با دولت فرانسه و دولت آمریکا، بلکه همچنین نیاز به متحدانی در اپوزیسیون ایران داریم که کاملاً با روش آنها مخالفیم نظیر پژاک، وقتی ما با رژیمی روبرو هستیم که اگر 43 سال پیش لب دخترانی که آرایش کرده بودند را با تیغ می برید و به صورت دختران اسید می پاشید و این کارها را کوکلاکس کلانهای اسلامی از روز اولی که به قدرت رسیدند انجام دادند و اگر فرصت کردید مقاله ی خیلی کوتاهی را که چند سال پیش تحت عنوان «حجاب، حزب الله، کوکلاکس کلانهای اسلامی و سياست جداسازی؛ دوگانه ی خشونت و عقب نشینی جامعه» نوشته بودم، امروز هم مطالعه کنید، و بیینید که اکنون نیز در مقابله با خیزش بزرگ زنان در ایران که در 4 ماه اخیر شاهد آن بوده ایم، رژیم به مأموران امنیتی مسلح خود در خیابانها دستور داده که صورت و آلت جنسی زنان را با تفنگ ساچمه ای هدف بگیرند * و البته از چشم جهانیان این جنایات دور نیست، گرچه متأسفانه هنوز در بحث تظاهراتهای ایرانیان در خارج کشور کمتر به این موضوعات اشاره می شود و بعد برخی صبح تا شب در مورد پرچم کردستان که شاید هواداران پژاک در این تظاهراتها حمل می کنند ناراحت هستند! شخصاً فکر می کنم همه ی استانهای ایران می توانند پرچمی استانی داشته باشند و لزوماً به معنی تجزیه طلبی نیست هرچند بارها نوشته ام که صددرصد با جریان تروریستی و تجزبه طلبانه ی پژاک مخالف بوده و هستم و واقعیت هم این است که پژاک در کردستان ایران نیروی کوچکی است و بزرگ کردن آنها در این بحثها کار عوامل رژیم اسلامی حاکم بر ایران برای برهم زدن اتحاد اپوزیسیون است! شخصاً با برخورد دموکراتیک آقای حامد اسماعیلیون به شکلی که این تظاهراتها را سازمان داده اند موافقم و برای ایشان آرزوی بهترینها را دارم.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
18 آذر ماه
1401
December 9,
2022
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html