واقعیتی از آخرین
روزهای انقلاب 57 که درباره اش حرفی زده نمیشود
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4389-enghelabe57-akharin-roozhaa.htm
پنج سال پیش کمی قبل از نخستین سالگرد خیزش 96، مقاله ای از این نگارنده منتشر شد تحت عنوان «تصورات غلط از نحوه پیروزی خمینی در 1357، باعث توهماتی در امروز است» و یک سال بعد نیز در ادامه، مقاله ی بسیار کوتاهی بعنوان مکمل آن بحث منتشر شد! آنچه در آن دونوشته آمده در اینجا تکرار نمی شود و البته بحث این نوشتار اساساً در زمینه ی ارتش و اپوزیسیون برای مقاومت مسلحانه در روزهای آخر انقلاب 57 است. همانطور که در آن نوشته ها ذکر شده بود دو تشکیلات اصلی مسلح در اپوزیسیون ایران یعنی سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق چند سالی پیش از انقلاب 57 قلع و قمع شده بودند و نه تنها بعنوان نیرویی مسلح بلکه حتی بعنوان تشکیلات هم در آستانه ی انقلاب 57 وجود خارجی نداشتند و تازه در یکی دو سال بعد از پیروزی انقلاب 57 تجدید سازمان کردند که درباره اش در گذشته بحث کرده ایم و موضوع این نوشتار نیست. آنچه در آستانه ی پیروزی انقلاب 57 در ارتباط با ارتش و مقاومت مسلحانه در اپوزیسیون مطرح شده به این خلاصه شده که در ارتباط با اولی از نقش آمریکا و ارتشبد فردوست در انحلال ارتش ایران و نیز از نقش همافران نیروی هوایی در زمان قیام 22 بهمن بسیار بحث شده است. در مورد اولی به اندازه ی کافی اطلاعات طی 44 سال گذشته منتشر شده و این نگارنده چیزی نمی توانم اضافه کنم جز اینکه بگویم گل سرخ دادن مردم به فرمان خمینی به ارتشیان در خیابان، و نصیحتهای خمینی به ارتشیان، کمترین نقش را در تسلیم ارتش و نیروهای امنیتی رژیم گذشته داشت! در مورد موضوع دوم یعنی همافران نیروی هوایی نیز فقط می توانم بگویم که بیشتر داستان سرایی است؛ در حقیقت وقتی فرماندهان ارتش تسلیم شدند دیگر درهای پادگانها به روی مردم باز شد و کمک کرد که کمیته های انقلاب شکل بگیرند و کنترل شهرها را در دست بگیرند و بقیه اش داستان سرایی است! اما قبل از اینکه آیت الله خمینی از سوی غرب مورد حمایت قرار گیرد و فرماندهان ارتش ایران تسلیم شوند، در حقیقت دو نیروی مسلح در اپوزیسیون ایران آماده بودند که وارد عمل شوند. اولی هیئت مؤتلفه اسلامی بود که از سالها پیش از انقلاب در میان نیروهای هوادار خمینی با عملیات مسلحانه آغاز به کار کرد و اگر فداییان اسلام اساساً خیلی نامشان ذکر شده اما مؤتلفه واقعاً توسط روحانیت ایران حمایت می شد و یکی از کسانیکه خرج آنرا می داد خود شخص علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود! دومین نیروی مسلح در اپوزیسیون نیروهایی در کردستان بودند که توان مقاومت مسلحانه داشتند و اگرچه کردستان بعد از پیروزی انقلاب 57، اساساً در برابر رژیم جدید قرار گرفت، اما هنگام انقلاب 57 نظیر دیگر مناطق ایران در انقلاب شرکت داشت و در زمان انقلاب 57 اگر مردم در آخرین روزها در اصفهان شعار «یا شاه یا خمینی» سر دادند، در کامیارانِ کردستان مردم شعار «یا شاه یا صدیق کمانگر» سر می دادند! جاویدنام صدیق کمانگر از رهبران کومله بود که بعد از انقلاب در یک درگیری با رژیم اسلامی کشته شد. به هر حال تاکتیک نظامی آمریکا در آخرین روزهای انقلاب و حمایت از خمینی برای پیروزی در انقلاب 57، نیاز به ورود نیروهای مسلح اپوزیسیون را به آن انقلاب از بین برد! اما آنچه در این دو سه عبارت پایانی در اینجا می خواهم بگویم فقط یک حدس است و شاید حقیقت ندارد، به گمان صاحب این قلم آمریکا در آخرین روزهای انقلاب 57 نمی دانست که اساساً در ایران سازمانهای چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق نابود شده اند و به دلیل هراس از به قدرت رسیدن آنها در صورت ادامه ی انقلاب که به تصور آمریکا در آنزمان به قدرت رسیدن آنها معادل تسلط کمونیسم در ایران بود، با خمینی سمتگیری کرد! به باور صاحب این قلم، آمریکا اصلاً مقاومت مسلحانه ی نیروهای کرد و هیئت مؤتلفه را برای حمایت از انقلاب 57، برای تصمیمی که در مورد تاکتیک خود در انقلاب 57 اتخاذ کرد، مورد نظر نداشت. همانطور که نوشتم این دو جمله ی آخر فقط حدس این نگارنده، و ممکن است حدسی غلط باشد! شاید آنچه در این مقاله ی کوتاه گفته شد برای انقلابیونی که اکنون 44 سال بعد، در این «انقلاب 21 ایران» جان برکف روز و شب در مبارزه هستند، به درد بخورد!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
هشتم
آذر
1401
November 29,
2022
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html