حکومت مذهبی جنگ مذهبی میآفریند، ویرایش دوم
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/421-SecularStateHumanRight.htm
Religious State Creates Religious Wars, Second Edition
http://www.ghandchi.com/421-SecularStateHumanRightEng.htm
پی نوشت 27 شهریورماه 1400: این مقاله 16 سال پیش نوشته شده است. در پرتو وقایع جاری در افغانستان و عراق ممکن است این نوشته ارزش مطالعه ی مجدد داشته باشد. س.ق.
امروز اخبار کشته شدن تعداد زیادی از
زائران شیعه در پی وحشت جمعی آنها از شایعه یک بمب گذاری انتحاری و تلفاتی که در
اثر ازدحام جمعیت در زیارت کاظمین عراق اتفاق افتاده در جهان منتشر شد. برخی
میگویند ارقام کشته شدگان مصنوعأ از سوی شاخه ای از شیعیان افراطی ساخته و پرداخته
شده است تا آنها بتوانند رقبای شیعی میانه رو خود را از حکومت عراق به کنار زنند،
تا که خود آنها یعنی شیعیان افراطی قدرت را در عراق قبظه کنند و بدینصورت بتوانند
با سنّیان و دیگر مدعیان قدرت در عراق بطور "شایسته" مقابله کنند.
جدا از اینکه چقدر این شایعات درست باشند، یک واقعیت انکار ناپذیر است و آن اینکه
در عراق جنگ سنّی و شیعه از روزی که طرح حکومت اسلامی از نوع شیعه آن در آن مرز و
بوم مطرح شد، به واقعیتی انکار ناپذیر مبدل شده است، و حضور نیروهای نظامی آمریکا
و هم پیمانی آنها با شیعیان این تصور را ایجاد کرده که ستیزه گران اسلامی مسأله شان
کماکان حمله یه آمریکا ست. در واقع فاجعه کاظمین گام بعدی در این جنگ های مذهبی
است، به این معنی که جنگ شیعه و سنّی حالا به جنگ جناح های مختلف شیعه گسترش یافته
وقتی هریک از آنها شیعه مورد نظر خود را میخواهند نسخه دولت آینده عراق و قانون
اساسی اش کنند.
در واقع کشیده شدن جنگ به میان شیعیان عراق بسیار مشابه جنگ درون سنی ها در افغانستان
است، که مدتهاست شاهدش هستیم، و آنجا هم بخاطر حضور آمریکا، بنظر، جنگ، جنگ باز
ماندگان طالبان با آمریکا مینماید. جالب است که یک فرمانده ارشد نظامی ناتو در
افغانستان، این روزها که نزدیک به انتخابات پارلمان افغانستانیم، این واقعیت را
دیده که افزایش خشونت ربطی به جنگ بازماندگان شورشیان طالبان سابق با آمریکا ندارد،
و بگفته وی نتیجه رقابتهای آنهائی است که اکنون در قدرتند. وی فکر میکند که علت فقط
اختلافات سیاسی است. البته اختلافات سیاسی، واقعیت همه کشمکش های مربوط به دولت در
هر جامعه است، اما در این جوامع که قبول حکومت مذهبی به اختلافات سیاسی رنگ فناتیک
مذهبی بیشتر میدهد، در پرتو رنگ حقانیت مذهبیِ اختلافات، هر جنایتی توجیه میشود،
همانگونه که آیت الله خمینی ابتدا قتل سلمان رشدی را جایز شمرد و بعدها پیروانش
فتوای قتل هاشم آقاجری شیعه را که در گذشته از خمینی در فتوای قتل رشدی حمایت کرد و
همچنان از آن فتوا حمایت می کند، صادر کردند.
واقعیت این است که متأسفانه هنوز موضوع داشتن حکومت سکولار بصورت «حقوق بشر»
نگریسته نمیشود. تا از حقوق بشر میگوئیم، آزادی بیان، اجتماعات و غیره در نظرمان میاید
و فراموش میکنیم که وقتی در رژیم مذهبی زندگی کنیم، تعبیر مذهبی معین دولت، بر
تعبیر هر جریان مذهبی دیگری رجحان خواهد داشت، و در نتیجه تبعیض و نقض حقوق بشر در
اساسِ آپارتاید مذهبی چنین رژیمی نهفته است، و تا زمانیکه حکومت، حکومت مذهبی است،
نمیشود آپارتاید مذهبی را از آن زدود و باصطلاح "دموکراسی مذهبی" ساخت. در نتیجه این
خود فریبی است که از "دموکراسی اسلامی" در افغانستان یا عراق سخن بگوئیم همانگونه که
سالها اصلاح طلبان اسلامی در ایران از "دموکراسی اسلامی" خیالی حرف زدند و مردم را به
بیراهه بردند. رعایت حقوق بشر و نفی تبعیض یعنی به دور ریختن حکومت مذهبی و تأسیس
حکومت سکولار.
همه فرمول های "مردم" پسندانه ی جمهوری های اسلامی "دموکراتیک" محکوم به آنند که جنگ
های مذهبی را دیر یا زود در خود بپرورانند و دامن زنند. اگر در ایران تحت
حاکمیت رژیم
اسلامی، بخاطر اکثریت مطلق شیعه، و در افعانستان طالبان، بخاطر اکثریت مطلق سنی،
مدتی طول کشید تا جنگ مذهبی در درون خود شیعه یا در درون خود سنی ها شروع شود، و
امثال هاشم آقاجری ها بخاطر پروتستانیسم شیعه مورد تکفیر اکثریت روحانیت شیعه قرار
گیرند، و تا مرز اعدام به جلو روند، در عراقی که هم سنی ها و هم شیعیان اکثریت مطلق
ندارند، جنگ سنی و شیعه خیلی قبل از اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی تازه ای برای
آن دیار نوشته شود، آغاز شده است، آتش جنگ مذهبی زبانه میکشد و میرود که منطقه را
با خود ببرد.
مسأله حکومت های مذهبی در خاورمیانه نکته ای است که نیروهای مترقی در غرب بایستی به
آن توجه کرده و از سکولاریسم دفاع کنند. دفاع از حقوق بشر در خاورمیانه یعنی دفاع
از حق بشری مردم در داشتن حکومتی سکولار. همانگونه که رأی عمومی برای ممنوعیت آزادی
بیان، نبایستی دلیلی برای حذف این حق بشر شود، رأی عمومی برای دولت مذهبی نبایستی
دلیلی برای به دور انداختن حق بشر برای حکومت سکولار تلقی شود.
تروریسم در خاورمیانه، دیگر محدود به مبارزه نیروهای مذهبی واپسگرا با پیشرفت و
دموکراسی نیست بلکه جنگ های مذهبی با نیروهای واپسگرای رقیب، میرود که رشد سکولار
خاورمیانه را به نابودی کشد. اگر از آغاز ایجاد رژیم اسلامی در ایران تا
11 سپتامبر،
یک درس را جهان آموخته باشد، آن درس ضرورت
جدائی کامل
حکومت و مذهب است.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
دهم شهریور
ماه 1384
September 1, 2005
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html