بسوی کنگره های قانون اساسی برای
ایران
http://www.ghandchi.com/315-Congress.htm
Towards Constitutional Congresses for Iran
http://www.ghandchi.com/315-CongressEng.htm
سام قندچی
پی نوشت بیست و هشتم شهریور ماه 1397: پیشنهادی به فعالان مدنی درباره بحث قانون اساسی با مردم http://www.ghandchi.com/2264-constitution-congress.htm
جدا شدن بخش قابل توجهی از نمایندگان مجلس ششم جمهوری اسلامی از
انتخابات مجلس هفتم، این واقعیت را بیش از هر زمان دیگری نشان داده است که انقلاب
آقای کدیور گفته اند "مجلس مشروطه هم از دور هفتم فرمایشی شد". البته ناگفته نماند که اگر در انتخابات مجلس هفتم جمهوری اسلامی دعوا بر سر صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب است، مجلس جمهوری اسلامی از همان مجلس اول فرمایشی بوده است، و بت اصلاح طلبان اسلامی، بعنی آیت الله خمینی، قاسملو را که نماینده منتخب شده در همان مجلس اول جمهوری اسلامی بود، با حکم شجصی خود فاقد صلاحیت خواند، و آنگونه که میدانیم بعدأ قاسملو را در اروپا ترور کردند.
امروز بسیاری از رفراندوم میگویند. من هم معتقدم اگر قانون یا قانون های اساسی جدیدی در دسترس بود، به رفراندوم گذاشتن آنها میتوانست راه گشای آینده ایران باشد. اما درک من از واقعیت چنین نیست. بنظر من حتی جمع هائی که در جند سال اخیر برای اتحاد جمهوری خواهان تشکیل شده اند اساسأ به دلیل روشن نبودن خواستهای مردم ایران در زمینه قانون اساسی، و نه بخاطر مسأله افراد ، شکست خورده اند. درست است که هرگاه جنبش بالا میگیرد، عده ای هم که به دنبال مقام و منصبی هستند فعال میشوند، ولی این موضوع بخودی خود باعث شکست این کوششها نیست، و بالعکس هم یافتن بهترین انسانها نمیتواند این کوششها را موفق کند، مگر آنکه این کوشش ها همراه درک روشنی از قانون اساسی آینده انجام شوند
مثلأ از نظر آقای رضا پهلوی رفراندوم اساسآ درباره قانون اساسی تازه ای نیست و درباره انتخاب سلطنت و جمهوری است. در نتیجه اگر سلطنت رأی آورد، قانون اساسی آن میتواند همان قانون زمان محمد رضاشاه باشد. از دید برخی دیگر از سلطنت طلبان، سلطنت آینده ایران بایستی مثل سلطنت سوئد باشد. به عبارت دیگر درک ناروشن از موضوعات قانون اساسی برای سلطنت طلبان نیز مانند جمهوریخواهان، باعث شکست کوششهایشان شده است. من حتی در گذشته پیشنهاد کردم که رضا پهلوی در صورت استعفا از مقام سلطنت ابتکار تجمعی برای قانون اساسی در خارج را بگیرد. دلیل من هم این بود که موضوع قانون اساسی و همه گیر شدن آن رمز تضمین دموکراسی در آینده ایران است و نه این شخص یا آن شخص.
موضوع قانون اساسی موضوعی نیست که
یک عده ای بنشینند و نظیر قران
بنویسند و فقط مردم به آن رأی دهند. درست است که همه کس نمیتوانند قانون اساسی
بنویسند اما همه کس میتوانند آن را بخوانند و نتیجه آن را برای خود حلاجی کنند و
صبر نکنند تا به استبداد جدیدی سقوط کنند و بعد دوباره
بنظر من در هر شهر و ده، منطقه و استان ایران، و نیز در هر جامعه
ایرانی خارج کشور، بایستی جمعیت های
قانون اساسی تشکیل شود و طرح های مختلف
قانون اساسی ایده ال مردم به بحث گذاشته شوند. درست است که کسانی نظیر وکلا و
روشنفکران در ارائه طرح ها بیشتر نقش خواهند داشت، ولیکن مردم عادی میتوانند هر
طرحی را نسبت به تجربه خود در جمهوری اسلامی در
حتی ممکن است این کنگره های محلی پس از تصویب قانون اساسی سراسری به حیات خود ادامه دهند و ضامن بقأ دموکراسی در ایران شوند. این را از حالا نمیتوان پیش بینی کرد و بستگی به این دارد که پروسه ذکر شده چگونه جلو رود و قانون اساسی نهائی که تصویب شود چه قانونی باشد.
آنچه مهم است این است که جنین پروسه ای میتواند سیستم کنترل و توازن مهمی برای جلو.گیری از سو استفاده آنانی که هدفشان جاه و مقام است ایجاد کند، وبه اهداف آزادی، عدالت و پیشرفت در ایران یاری رساند.
ایران کنونی، آمریکای زمان ابراهام لینکلن نیست، که با بند
الحاقی ضد برده داری، قانون اساسی اش درست شود. ایران ما آفریقای جنوبی
نیست، که با حذف آپارتاید، قانون اساسی اش مترقی شود. قانون
اساسی مجلس خبرگان
یک سند کاملأ واپس گرا ست که ضد سکولاریسم، ضد دموکراسی،
ضد عدالت اجتماعی، و ضد فدرالیسم است و بایستی اساسأ بدور ریخته شود و قانون اساسی
مدرنی به جای آن نوشته شود.
دلیل اصلی عدم موفقیت مجلس جمهوری اسلامی نیز نه این و
یا آن ارگان دولتی، بلکه کل این ساختمانی است که
تجمع اتحاد جمهوریخواهان در برلین و جمع های مشابه درسال های اخیر نشان داد که بدون انجام کارهای پایه ای که در بالا ذکر شد، از جمع سران نتیجه ای حاصل نمیشود، و هر بارتکرار تجربه های شکست خورده با لیست افراد جدید، به نتیجه مشابهی میرسد. مسأله افراد نیست و مسأله شخصی آن ها هم به کسی ربطی ندارد. در رابطه با مسائل سیاسی هم درست است که کم و زیاد گوئی هست، که به اعتماد سیاسی اثر میگذارد، اما این ها دلیل اصلی شکست این جمع ها نیستند. مسأله این است که کار را بایستی از پایه انجام داد و میان برها بنظر تند تر میایند، ولی در مدت کمی از نفس میافتند، و به گله و سرزنش از این و آن فرد میانجامند، و عده ای جدید دوباره جمع میشوند اما همان نتیجه قبلی را بدست میاورند. کار پایه ای ظولانی تر و سخت تر است ولی نتیجه اش معقول تر است.
ما همه مردم بایستی خود ابتکار عمل را به دست گیریم و به امید هیچ شخصیت یا کشور بیگانه ای ننشینیم و در هر جائیکه هستیم جمعیت های قانون اساسی ایجاد کنیم، و تکنولوژی اینترنت نیزدر این زمینه بسیار کمک کننده است تا از تجربیات نقاط مختلف ایران، ایرانیان خارج از کشور، و دیگر مردم جهان استفاده کنیم، ولی هر کدام از ما بایستی روی قانون اساسی آینده کار کنیم و به امید دیگری ننشینیم، وگرنه اگر فردا دوباره سیستمی ساختیم که حتی خود سازندگانش از آن فراری بودند، کسی جز خود را نبایستی سر زنش کنیم.
برای بحث درباره قانون اساسی آینده میتوانید به صفحه زیر در بولتون بورد جبهه ملی واشنگتن مراجعه کنید:
http://www.ait-cec.com/cgi-bin/wsmbb/wsmbb.cgi?RT+UYCFGGSHOP/QFJSYTJRWY+20057+18+config+1.21792
به امید
جمهوری
آینده نگر
دموکراتیک
و سکولار در ایران
سام قندچی
IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com
February 11, 2004
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com