Sam Ghandchiسام قندچي لاتها: از شعبان بی مخ ها تا ساندیس خورهای بسیجی
سام قندچی

http://www.ghandchi.com/2949-laathaa.htm

مطالب مرتبط: http://bit.ly/2YGlqpf

http://bit.ly/2XMPSyb   https://goo.gl/7jvgtZ

 

laathaa

 

دوباره در خیابانهای تهران نظیر روزهای بعد از عاشورای جنبش سبز، لاتهای ساندیس خور در پی کشتار خیزش98 به راه افتاده اند. در 40 سال اخیر اپوزیسیون ایران بهترین تحقیقات را در مورد پدیده ی لاتها در عرصه ی سیاست ایران منتشر کرده که چندان حرف تازه ای نمیشود گفت، اما شاید این یکی دو خط که بیشتر خاطرات است کمکی به درک اهمیت این موضوع در ایران کند. هنگامیکه در سال 1336 کودکی 6 ساله بودم با پدرم به باشگاه جعفری رفتم و همان دم در بودیم که شعبان جعفری (معروف به شعبان بی مخ) یک دفعه جوانی را دید که داشت از کنار باشگاه رد می شد و به او حمله کرد و با لگد به پشتش زد و گفت دوباره این توده ای ها پیدایشان شد و جوان را تا فاصله زیادی با زدن اردنگی مورد ضرب و شتم قرار داد و دنبال کرد و داد دست پلیس که با لاتها همکاری نزدیک داشتند، و بعد هم برگشت جلوی در باشگاهش. این ماجرا 4 سال بعد از 28 مرداد 1332 بود. در زمان 15 خرداد 1342 نیز که طیب حاج رضایی با خمینی سمتگیری کرد و اعدام شد، قبل از اعدام، شعبان جعفری در مراسم چهارم آبان تولد شاه در امجدیه می خواست از شاه درخواست عفو برای طیب کند که برنامه را طوری تغییر دادند که نتوانست، نمی دانم در کتابهای تاریخ این آمده یا نه. لاتها در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد در حکومت شاه از قدرت برجسته ای برخوردار بودند و بویژه بهبودی رییس دربار، رابطه ی نزدیکی با لاتها داشت. آقای قربانی صاحب کاباره میامی و شوهر خانم گوگوش که بعداً طلاق گرفتند و در تلویزیونهای لوس آنجلس هنوز برنامه هایی دارد، پدرش از لاتهای میدان اعدام بود و در کودتای 28 مرداد نقش داشت و به همین دلیل او از حمایت رژیم شاه برای راه اندازی کاباره میامی برخوردار بود. یعنی حتی تا زمان تأسیس کاباره میامی که حدود 15 سال بعد از کودتای 28 مرداد بود، هنوز لاتهای آن دوران در رژیم شاه برو بیایی داشتند. اما کم کم لاتها به کنار گذشته شدند و نسل تکنوکراتها در دولت های بعد از هویدا بیشتر و بیشتر اهمیت پیدا کردند و کابینه ی جمشید آموزگار شاید به اندازه ی کابینه ی جیمی کارتر افراد با تحصیلات بسیار بالا داشت. دیگر لاتها فراموش شده بودند. در انقلاب سال 57 لاتها جایگاهی نداشتند اما بعد از انقلاب به شکلی سریع اول دارو دسته های حزب الله را در خیابانها راه انداختند و حتی زنهایی نظیر زهرا خانم چراغی در جلوی دانشگاه تهران در روزهای انقلاب که با قطب زاده کار می کرد از همین لاتها بود، و لاتهای زیادی همان روزها وارد تشکیلات کمیته ها و بعد هم سپاه و بسیج شدند. در واقع سازمان بسیج رژیم اسلامی، نوعی متشکل کردن لاتها در یک تشکیلات بود که نه تنها بعدها برای سرکوب جنبش سبز مورد استفاده ی رژیم اسلامی قرار گرفت، و به ساندیس خورها معروف شدند، بلکه تا به امروز برای رژیم کوکلاکس کلان های اسلامی خدمت کرده اند. یعنی رژیم اسلامی برعکس رژیم شاه نه تنها طی سالها از اهمیت لاتها در حکومت خود کم نکرد بلکه به آن افزود و لاتها را متشکل هم کرد و بعنوان متمم نیروهای نظامی سرکوبگر به کار برد. اما سه روز پیش که سخنان مضحک فرمانده بسیج را درباره ی خیزش98 خواندم، درک دیگری از لاتها در شرایط خیزش اخیر دیدم. بنظر می رسد که این فرمانده بسیج در سخنان خود نگران است که بخشی از لاتها را این بار نیروهایی مخالف رژیم اسلامی خریده باشند! اگر تصور او درست باشد، در 40 سال گذشته بی سابقه است و نظیر زمانی است که طیب حاج رضایی سمتگیری خود را تغییر داده و حمایت خود را از آیت الله خمینی جایگزین حمایت از شاه کرد. لازم به یادآوری است که لاتها حتی در جوامع پیشرفته ای نظیر آمریکا نیز بعضی وقتها نقش سیاسی ایفا می کنند، مثلاً در انتخابات سال 2016 بسیاری از لاتها از حامیان پرزیدنت ترامپ بودند که بعداً هم در ماجرای شارلوتزویل دوباره پیدایشان شد.

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com

چهارم آذر ماه 1398
November 25, 2019

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
https://sites.google.com/site/futuristparty

 

 

SEARCH