درباره مذاکرات ترامپ و پوتین و درسی برای ج.ا.ا

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4604-trump-ukraine-iran.htm

پی نوشت 15 اسفند 1403: از سایت جنبش: سام قندچی: درسی برای رژیم اسلامی

تا چند روز دیگر پرزیدنت ترامپ و ولادیمیر پوتین در مورد جنگ اوکراین، در عربستان سعودیِ بن سلمان، مذاکره خواهند کرد! همزمان آقای زلنسکی که با اشتباه خود در زمان دور دوم جنگ روسیه و اوکراین باعث شکست آن کشور در جنگ شد همچنان دارد با یک مشت حرف کشکی بیشتر به آینده ی اوکراین لطمه میزند به جای آنکه به اشتباه خود بعنوان رهبر در اوکراین در دور دوم جنگ اوکراین و روسیه اذعان کند و از مردم اوکراین به خاطر اشتباهش عذرخواهی کند و با گنده گویی های بیشتر همچنان در پی راه انداختن جنگ جهانی سوم برای حل مشکل اوکراین نباشد! شخصاً نظرم را بیش از یکسال پیش در زمان آغاز دور دوم جنگ اوکراین و همچنین مفصل تر در بحثی با جفری ساکس بیان کرده ام و نیازی به تکرار نیست!

***

اما درسی در همه ی این جریانات برای ایران، ایرانیان و رژیم اسلامی ایران هست! رژیم اسلامی ایران همیشه دوست دارد از قتل قاسم سلیمانی به دستور ترامپ حرف بزند اما همه ی ماجرا را نمی گوید! ترامپ در دور اول ریاست جمهوری اش به ایران پیشنهاد کرد که شخصاً به تهران برود و با آیت الله سید علی خامنه ای رودررو مذاکره کند. یعنی هراسی از خطرات چنین تصمیمی برای خودش نداشت همانطور که با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی دیدار کرد و همین حالا با پوتین رهبر روسیه میخواهد رودررو ملاقات کند و فقط آدمهای وحشی نظیر دانشجویان خط امام که از اول در سال 1358 ایران را به این روز انداختند روابط دیپلماتیک را نمیفهمند! من تا به حال نخواستم در مورد جزئیات رویداد کشته شدن سردار قاسم سلیمانی نظر دهم اما اکنون می خواهم وقتی ایران در معرض نابودی توسط حمله ی نظامی اسراییل و آمریکا قرار دارد وارد بحث حقایقی تلخ در مورد قاسم سلیمانی شوم! سردار قاسم سلیمانی نمی فهمید که یک دیپلمات نیست و فقط یک فرمانده نظامی است. خودِ من هم یک دیپلمات نیستم و تازه یک فرمانده نظامی هم نیستم و فقط یک قلمزن هستم و این را در مورد خودم می فهمم و امر هم به من مشتبه نمی شود که حیال کنم دیپلمات هستم یا که فرمانده نظامی! به هر حال قاسم سلیمانی نظیر دانشجویان خط امام با عدم درک دیپلماسی، تصمیمهای دیپلماتیک بدون اجازه ی مقامات دیپلماتیک می گرفت که به درستی در مصاحبه ای محمد جواد ظریف یکبار مطرح کرد! من همیشه از منتقدان آقای محمد جواد ظریف بوده و هستم نه به دلیل کار دیپلماتیک ایشان بلکه چون کلاً با اصلاح طلبی ارتجاعی مخالفم و مگر آنکه هر کدام از آن شخصیتهای اصلاح طلب ارتجاعی به اصلاح طلبی مترقی برسند، از آنها حمایت نخواهم کرد!

اما موضع ظریف در مورد قاسم سلیمانی درست بود. قاسم سلیمانی از هواپیماهای شخصی برای اهداف نظامی استفاده می کرد که جان مسافران را در خطر قرار می داد کاری که در زمان جنگ ایران و عراق باعث هدف گرفته شدن یک هواپیمای مسافری ایران توسط آمریکا شد و مقصر هم رژیم اسلامی ایران بود که آن کار ضدانسانی را با مردم خود کرد و قاسم سلیمانی بعد از آن تجربه ی تلخ ایران در زمان جنگ با عراق، همچنان به آن کار شنیع استفاده از هواپیماهای غیرنظامی برای اهداف نظامی تا به آخر ادامه می داد و اسمش را می گذاشت تاکتیک نظامی که نظیر هر تروریست دیگر با نگرش «هدف وسیله را توجیه می کند»، انجام می داد! یک زمانی هم با پاکستان سر شاخ شده بود و داشت همان کارها را می کرد که اصلاً دخالت غلط در دیپلماسی کشور بود و من همانزمان یادداشتی منشر کردم و نمی دانم به دلیل یادداشت من بود اما به خودش آمد و از فاجعه ای با پاکستان جلوگیری شد! در پایان زندگی اش هم یک فاجعه ی دیگر در عراق داشت راه می انداخت که شروع کرد به کاری نظیر گروگانگیری در سفارت آمریکا این بار در عراق و حتی این نگارنده بازهم در مورد آن کار غلط او یادداشتی همان زمان منتشر کردم ولی همچنان ادامه داد و بعدها در خبرها خواندم که دونالد ترامپ دستور حذف او را صادر کرده است که به اجرا گذاشته شد. من از کشتن و انتقامجویی از هر هر سو حمایت نمی کنم ولی به قول سعدی که از زبان هارون الرشید خطاب به پسرش در گلستان می نویسد که وقتی پسر می پرسد کسی به او دشنام بد داده و چه کار کند، می گوید تا می توانی پاسخ نده اما اگر نتوانستی طاقت بیاری همان دشنام را به او بده. در حقیقت ترامپ با قاسم سلیمانی مقابل به مثل کرد و حقیقت اینکه بارها آمریکا به او وقتی در عراق مرتب تحریکاتش را انجام می داد هشدار داده بود. قابل انکار نیست  که همه ی حضور ایران در عراق نتیجه ی همکاری ایران با آمریکا برای سرنگونی صدام حسین از قدرت بود وگرنه رژیم اسلامی از عراق شکست خورد هرچند پیش از شروع دور دوم جنگ می توانست با امتیازات بالا از عراق پیروز شود و به همین دلیل امضای قرارداد صلح را خمینی نوشیدن جام زهر خواند و نه پیروزی در جنگ و به جای انتقاد از خودش برای ادامه ی جنگ نظیر زلنسکی در امروز، از همه طلبکار بود غیر از خودش و در سال 1367 بسیاری از زندانیان سیاسی دهه ی 60 را که حکم اعدام نداشتند، اعدام کرد  و اگر رفسنجانی برنامه ی سازندگی را آغاز نکرده بود شاید دیگر رژیم اسلامی ادامه نیافته بود و البته به هر حال پایان جنگ به نفع مردم ایران بود و مبارزات مردم نیز برای تغییرات مثبت در ایران و رسیدن به رژیمی سکولار دموکرات به شکل مسالمت آمیز ادامه پیدا کرد و ادامه خواهد یافت مگر جنگ خانمانسوز دیگری نظیر جنگ با عراق اما این بار با اسراییل و آمریکا و شاید جنگی اتمی، ایران و ایرانی و منطقه و جهان را نابود کند.

بعد از آن هم من شخصاً از ورود به این جزئیات در آن ماجرای قاسم سلیمانی خودداری کردم و فقط همان وقت هم یک کلمه نوشتم که ما با تغییر اساسی در سیاست آمریکا روبرو هستیم و خوشبختانه دکتر محمد جواد ظریف این تغییر را حس کرده بود و ماجرای هواپیمای اوکراینی به فاجعه های بیشتر جنگ دو کشور منجر نشد که همه ی اینها دلیلش عدم فهم نظامیانی در دستگاه قدرت در رژیم اسلامی است که مسافران هواپیمای اوکراینی را هم به کشتن دادند و هنوز از مردم عذرخواهی نکرده اند! همینگونه امروز هم ممکن است نظامیانی نظیر متوفی سردار قاسم سلیمانی با فقدان درک دیپلماسی ایران را به ورطه ی جنگ تمام عیار بکشانند! با اینکه مریض هستم در یکی دو ماه اخیر حتی یک سخنرانی در مهستان داشتم که فقط بگویم با اسراییل صلح کنید! من نه عاشق سخنرانی هستم و نه بیکار و نه حالا وقتی که با سرطان درگیرم می خواهم وقتم را برای بحثهای تلویزیونی بگذارم و در حقیقت خیلی وقتها خوشحالم که دشمن احمقی باعث شد که بیش از دو مصاحبه با صدای آمریکا نداشته باشم که یکی در مورد راههای «رفع فیلترینگ» بود در مورد حماقتی که رژیم اسلامی از روز اول مرتکب شد در حالیکه امروز حتی طالبان و پیش از آن سالهاست که پاکستان اینترنت آزاد دارند و حتی دکتر مسعود پزشکیان هنوز نتوانسته قول خودش برای رفع فیلترینگ را به انجام رساند که دلیل اصلی خواست اقشار تحصیل کرده ی ایران برای سرنگونی رژیم اسلامی است که حتی بسیاری از حمله ی نظامی اسراییل به ایران حمایت می کنند! دومین مصاحبه ام 18 سال پیش نیز از عنوانش مشخص است که در مورد «آینده نگری و پایان مرگ» بود که برای دوست و دشمن مفید است. با اینهمه علاقه ای ندارم که مصاحبه ی بیشتری داشته باشم چون وقتش را ندارم و تنها دو مصاحبه ای که با آقای احمد رضا بهارلو در صدای آمریکا داشتم که در آنزمان با کمک دو دوست عزیز دکتر فرج اردلان و آقای علی سجادی که در صدای آمریکا کار می کردند میسر شد دیگر مصاحبه ای نداشتم تا این دو مصاحبه دو سال اخیر که اولی برای بررسی جنبش مهسا بود و دومی هم به دلیل خطر فوری جنگ تمام عیار با اسراییل و نابودی ایران و ایرانی. حالا آیا رژیم اسلامی حاکم بر ایران از تجربه ی اشتباهاتش در زمان گروگانگیری و بعد هم دور دوم جنگ ایران و عراق درس گرفته یا همچنان می خواهد حق به جانب از کشته شدن قاسم سلیمانی حرف بزند و ترامپ را تهدید کند!

ترامپ و پوتین رهبران بزرگترین دولتهای متخاطم در دنیا هستند و بلد هستند با هم در یک اتاق بنشینند و به کشورهای خودشان کمک کنند نه آنکه مانند قاسم سلیمانی بروند خیال کنند دیپلمات هستند و کشور خود را بسوی نابودی بکشانند. خونخواهی برای قاسم سلیمانی و ادامه ی این فجایع درد مردم ایران و کشور ایران را دوا نمی کند و برای همه بیشتر فاجعه می آفریند! من که با هیچ طرف این دعواهای سیاسی تماسی ندارم و فقط این خبرها را در اینترنت می خوانم و نظر خود را همانزمان هم نوشتم و قاسم سلیمانی هم احتمالاً از چنین نظراتی اطلاع داشته که حتی آقای ظریف هم به نوعی در آن نوار مصاحبه اش ذکر کرده بود که این تصمیمات غلط قاسم سلیمانی ذکر شده بود و نتیجه اش هم مایه ی تأسف است ولی نگذاریم سرنوشت یک ملت را این وقایع تعیین کند و به قول آمریکایی ها ««موو آن»»!

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

30 بهمن 1403

Feb 18, 2025

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

SEARCH