sam-ghandchi ذهن سازی کرزوایل، تفکر نابینای من، و دستاورد اقلیدس

بنجامین وَردو: رو در رو با اقلیدس

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4174-kurzweil-euclid.htm

Kurzweil's Mind-Making, My Blind Thinking, and Euclid's Achievement

http://www.ghandchi.com/4174-kurzweil-euclid-english.htm

 

پی نوشت 12 مرداد 1403: با سپاس از بلاگ لایف بوت، جایی که چند لحظه پیش مقاله ای را از «یاسمین ساپلاکوگلا» خواندم با عنوان: "آنچه در «ذهنی» رخ می دهد که نمی تواند تصاویر ذهنی را ببیند!" مقاله ی مورد اشاره به نقل از سایت «کوانتا مگزین» است! حالا می فهمم که وضعیت من یعنی «نوعی ناتوانی در ایجاد تصویر ذهنی» یک اختلال نیست گرچه 140 سال است شناخته شده؛ اما، فقط از سال 2015 دانشمندان نوروساینس این وضعیت را «آفانتازیا» می نامند! من هنوز فکر می کنم مقاله ی این نگارنده در زیر به ویژه ارجاعاتم به نورولینگوئیستیک پروگرمینگ (اِن اِل پی) می تواند برای پژوهشهای بیشتر در این زمینه مفید باشد! س. ق.

 

پی نوشت 19 تیر 1403: اگر در متن روشن نیست باید اضافه کنم که علیرغم اینکه من نابینا نیستم و اساساً سِرِبرال هستم اما در ذهنم کاملاً نابینا هستم اگرچه در ذهنم می توانم چیزی را که قبلاً دیده ام بشناسم اگر دوباره خود آن یا عکس آنرا ببینم (حافظه بینایی)، و ملودی ها را حتی بدون شنیدن دوباره به یاد آورم وبشنوم ( شنوایی)، مطمئناً احساسات مرتبط با آنها (کینِزتتیک) را به یاد می آورم. همچنین ناخودآگاه برای دو یادآوری مشابه، به آنچه در کلمات نوشته شده، اولویت می دهم و نه به آنچه که با گوش شنیده ام گرچه واقعاً لغتها را در ذهنم "نمی بینم"! س.ق.

 

مطالب مرتبط: 1     2     3     *

 

kurzweil-euclid

 

نزدیک به 9 سال پیش در بيست و نهم آبان ماه 1391 ری کرزوایل کتابی منتشر کرد تحت عنوان «چگونگی ایجاد یک ذهن». در آنزمان مروری بر آن کتاب نوشتم تحت عنوان «گام بعدی درتئوری هوش مصنوعی، الگوشناسی تفکر، از دیدگاه کرزوایل». در آن مرور درباره ی تئوری «پی آر تی ام» کرزوایل در آن کتاب، و همچنین در مورد نظریه ی «نورو- لينگوئيستيک پروگرمينگ (اِن اِل پی)» ریچارد بندلر و جان گریندر، بحث شد. با استفاده از مدل «ان اِل پی»، اجازه دهید متذکر شوم که اساساً این نگارنده وقتی فکر می کنم، سِرِبرال و نابینا هستم! به عبارت دیگر، اگر چشمهایم را ببندم، فقط تجربه های شنیداری و حسی به یادم می آید، اما نمی توانم ابداً هیچ تصویری را در فکرم ببینم! روز گذشته کتاب جالبی را از بنجامین وَردو می خواندم تحت عنوان «رو در رو با اقلیدس: چگونه یک هندسه ی یونان باستان دنیا را تغییر شکل داد». وَردو در ارائه ی تاریخی خود از کتاب عناصر هندسه ی اقلیدس، پرسپکتیو نیوتون را از هندسه تحلیلی دکارت بعنوان ارائه ی هندسه اقلیدسی توسط جبر مطرح می کند که حقیقت دارد. به عبارت دیگر کار اقلیدس ارائه بیانی اشکال هندسی و رابطه های آنها است اگر که از زبان برای به تصویر کشیدن فرتورها استفاده کنیم!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

بیست و چهارم مهر ماه 1400
October 16, 2021

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون-برگزیده

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران

http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

ghandchi-english-articles

 

SEARCH

 

ghandchi-all-articles