Sam Ghandchiسام قندچي  فعالی از داخل کشور: زبانم مو درآورد از بس گفتم این دعوای جمهوریخواه و مشروطه خواه را کنار بگذاریم و شورای انقلاب تشکیل دهیم
سام قندچی

http://www.ghandchi.com/2452-faaali-az-iran.htm

 

shoraye-enghelab

 

این فعال سیاسی داخل کشور می گوید با هم متحد شویم و ایران را نجات دهیم و می گوید اگر هدف دموکراسی و آزادی است همه این دعواهای جمهوری و سلطنت بیهوده است و در ادامه خواستار ایجاد «شورای انقلاب» است. جالب است که دقیقاً در 1357 همین کار را اپوزیسیون انجام داد یعنی اختلافات را کنار گذاشت و «شورای انقلاب» تشکیل شد و بقیه ماجرا را هم می دانیم. اما به اندازه کافی در مورد سلطنت بحث شده که البته برای تحمیق مردم نمی گویند سلطنت طلب هستند و می گویند مشروطه خواه که بی معنی است چون 40 سال است در ایران سلطنت سکولاری نیست که کسی بخواهد آنرا مشروط کند، مگر آنکه کسی بخواهد سلطنت فقاهتی را مشروط کند که منظور آنها نیست و همه این صغرا کبری این است که دنبال احیاء رژیم پهلوی هستند (1). اما چرا فکر می کنید متحد شدن نیاز به کنار گذاشتن این اختلاف دارد؟ شما اگر سلطنت طلب هستی 40 سال است دو گزینه داشته ای؛ یا تشکیلات مشترک با سلطنت طلبان دیگر ایجاد کنی و یا تشکیلات مشترک از جمهوریخواهان و سلطنت طلبان. شخصاً با گزینه دوم مخالفم و نتیجه اش هم در 40 سال گذشته منفی بوده، اما کسی جلوی شما را نگرفته و اتفاقاً همین راه را رفته اید و ناموفق بوده اید و حالا مرتب از کنار گذاشتن اختلاف جمهوریخواهان و سلطنت طلبان حرف میزنید که 40 سال است این کار را شما و امثال شما کرده اید و نتیجه ناموفق بوده است. آیا گزینه دیگر موفق بوده؟ خیر. کافی نیست فقط عده ای جمهوریخواه باشند که بتوانند با هم تشکیلات بسازند. لازم است سکولار دموکرات و آینده نگر هم باشند (2). اما آیا تشکیلاتهای جمهوریخواه و سلطنت طلب می توانند در جبهه واحدی متحد شوند؟ بله می توانند و جبهه واحد با حزب مشترک ساختن فرق دارد و کار می کند. پس مسأله چیست؟ مشکل این است که برخی دوستان که اکثراً هم می گویند جمهوریخواه هستند، می خواهند رهبر چنین جبهه ای شاهزاده رضا پهلوی باشد. این حرف عملی نیست. چرا؟ به این دلیل که اول آن جبهه واحد را برای کار معین باید تشکیل داد، و بعد رهبر *انتخاب* کرد، یعنی وقتی شرکت کنندگان در آن جبهه شش ماه فعالیت مشترک کردند می توانند به کسی رأی دهند که واقعاً نشان داده توان رهبری آن جبهه واحد را دارد. به همین سادگی. اگر بخواهید به جنبش به شکل غیردموکراتیک، رهبر تحمیل کنید، هرچقدر هم زبانتان مو در آورد، به جایی نمیرسید. رهبر یا رییس جمهور یا رییس قوه قضاییه یا رییس مجلس، و کلاً هر مقام عالی، چه امروز که در حال مبارزه هستیم، چه فردا که رژیمی تازه در ایران بوجود آید، باید انتخابی باشد. آنچه در این 40 سال و 100 سال پیش از آن در دوران ایران مدرن یاد گرفته ایم، این است که اگر هر مقامی انتخابی نباشد، بعدش یعنی استبداد، فساد و تباهی. البته در جامعه آزاد هر کسی می تواند حساب توییتر درست کند و هرچه دوست دارد بنویسد و حتی در رژیم اسلامی نیز شما دارید همین کار را حتی از داخل زندان، با دور زدن سانسور و فیلترینگ انجام می دهید، اما مقام عالی اجرایی، قضایی یا قانونگذاری، بحثی دیگر است، حال چه مقام اجرایی، رهبر حزبی دموکراتیک باشد، لیدر جبهه واحدی برای گرفتن قدرت باشد یا هر نقش مدیریتی دیگری بخواهد ایفا کند، انتخابی بودن شرطِ درستِ کار است (3).

 
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com

دوازدهم بهمن ماه 1397
February 1, 2019

 

پانویس:

 

1. چرا بحث مشروطه خواهی امروز بی معنی است: جمهوریخواهان قلابی پله ای برای نادرشاه آینده
http://www.ghandchi.com/2426-mashroteh-khahi.htm

 

2. مبانی تشکیلات جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر

https://sites.google.com/site/futuristparty

 

3. داستان ما ایرانیان و انتخاب رهبر
http://www.ghandchi.com/2439-iranians-rahbari.htm 

 


 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

 

 

 

SEARCH