Sam Ghandchiسام قندچي کپلو درباره ی خودسوزی

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/222-self-immolation-persian.htm

Kapleau on Self-Burning
http://www.ghandchi.com/222-self-immolation.htm

  

flames-of-fire

 

در پی خودسوزی هما دارابی در ایران و نیوشا فرهی در نیویورک، مقاله زیر را در تاریخ 26 فروردین 94 در گروه خبری اس سی آی یوزنت قرار دادم. س.ق.

خودسوزی آقای نیوشا فرحی در نیویورک در اعتراض به جنگ ایران و عراق؛ و خودسوزی اخیر دکتر هما دارابی در تهران در اعتراض به شرایط زنان در ایران دو موردی بوده که بارها ذهن من را به خود مشغول کرده است. برای درک این عمل به ایده های مختلفی گوش داده ام. من هنوز هیچ ایده ای درباره خودسوزی ندارم. من مطالب زیر را توسط یکی از معدود استادان ذن آمریکایی که بسیار به او احترام می گذارم خواندم [او استاد، معلم من یا هر چیز دیگری نیست. اگرچه اگر من یک بودایی بودم یا اگر شدیداً به ذن علاقه داشتم، احتمالاً امیدوار بودم که او مرا به عنوان یک دانش آموز جستجو کند. همانطور که می‌دانید در این شیوه‌ها، اگر برخلاف دانشگاه‌های سبک غربی، اصیل باشد و آشغال تجاری نباشد، معلم، دانشجو را انتخاب می‌کند نه راه دیگر. من، ذن یا هیچ مکتب دیگری را برای این منظور دنبال نمی‌کنم. اما به ذن مانند بسیاری از مسیرهای معنوی دیگر احترام می گذارم. همچنین برای کاپلو به خاطر کمک‌های ارزشمندش در آموزش معنوی در آمریکا و پرداختن به مسائلی که دنیای مدرن با آن مواجه است، احترام زیادی قائل هستم. مسائلی مانند سقط جنین و اتانازی.

مطالب زیر از کتاب او ذن: ادغام شرق و غرب است و اگرچه موضع این نوشتار لزوماً دیدگاه این نگارنده نیست، اما روشی بسیار روشنگرانه برای نگاه به موضوع خودسوزی است. در واقع همانطور که اشاره کردم، من هنوز موضع خاصی در مورد این عمل ندارم. متن زیر متن کاپلو است:

«در ویتنام راهبان، راهبه‌ها و افراد غیرروحانی نیز وجود داشتند که خود را به آتش کشیدند تا رنج‌های شدید مردم ویتنام را به نمایش بگذارند. این خودسوزی باید به وضوح از خودکشی متمایز شود، که البته برخلاف تصور اول از قتل نیست. در خودکشی معمولی که هیچ اختلال روانی وجود ندارد، فرد واقعاً نمی‌خواهد بمیرد، می‌خواهد زندگی کند، اما به گونه‌ای که احساس می‌کند از خانواده، دوستان، کار یا جامعه‌اش ناامید شده است. زندگی او خسته کننده است و او احساس می کند که برای رسیدن به چیزی که به شدت آرزوی آن را دارد ضعیف تر از آن است، او تمام شهامت و امیدش را از دست می دهد که زندگی بی ثمر و دردناکش غیرقابل تحمل می شود و در ناامیدی طاقت فرسا خود را می کشد. خودکشی همیشه یک عنصر قوی در خود دارد: «من نمی‌توانم به روش خودم زندگی کنم، پس ترجیح می‌دهم بمیرم، عمل خودکشی عالی‌ترین ژست نافرمانی خودکشی است. جامعه ای که در عین حال او به طور چشمگیری متهم می کند که او را شکست داده است تا او را. اما مرگ پایان نیست، و هر کجا که دوباره متولد شود و به هر شکلی که باشد، باید با عواقب کارمایی خودکشی خود روبرو شود.

«اینکه خودسوزی راهبان، راهبه‌ها و افراد غیر روحانی بودایی در ویتنام از انگیزه‌های کاملاً متفاوت نشأت گرفته است، به وضوح در نامه «تیک نیات هان» [او معلم معنوی بسیار محترمی از ویتنام است، آثارش به طور گسترده ترجمه شده است. از یادداشت انگلیسی س. ق.] به مارتین لوتر کینگ: «آنچه راهبان در نامه‌هایی که قبل از خودسوزی به جا گذاشتند، گفتند فقط هشدار دادن، به حرکت درآوردن قلب‌های ستمگران و جلب توجه جهان به رنج‌های متحمل شده بود. برای ویتنامی ها سوزاندن خود را در آتش به معنای اثبات این است که آنچه می‌گوید از اهمیت بالایی برخوردار است. هیچ چیز دردناک تر از سوزاندن خود نیست. گفتن چیزی در حین تجربه این نوع درد، گفتن با نهایت شجاعت، صراحت، قاطعیت و صداقت است... راهب ویتنامی با سوزاندن خود با تمام قدرت و عزم خود می گوید که می تواند بزرگترین رنج را برای محافظت تحمل کند. مردمش اما چرا باید خودش را بسوزاند؟ تفاوت بین خودسوزی و خودسوزی تا حد مرگ فقط در درجه تفاوت است نه در ماهیت.مردی که بیش از حد خود را بسوزاند باید بمیرد. مهم این است که جان خود را نگیری بلکه بسوزانیم... بنابراین انتقال احساسات با سوزاندن خود، انجام یک عمل تخریبی نیست، بلکه انجام یک عمل سازنده است - یعنی رنج کشیدن و مردن به خاطر . از مردم خود این خودکشی نیست..."

«فدا کردن جان خود به این شیوه مستلزم شجاعت فوق‌العاده و معمولاً قدرت سامادی قوی است که به نوبه خود مستلزم آموزش معنوی طولانی است. چه کسی می‌تواند عکس‌های رسانه‌های خبری راهب سالخورده را که هنگام نشستن در وضعیت نیلوفر آبی خود را به آتش کشیده بود، فراموش کند؟ واژگونی جسد نیمه سوزانده شده بر فراز امواج شوک فوق العاده ای در غرب، به ویژه در ایالات متحده ایجاد کرد، این واکنش تا حدی به دلیل درک این بود که در پشت این عمل بی باکانه و درجه ای از خودکنترلی بود.»

 

(Roshi Philip Kapleau - ZEN: Merging of East and West, 1989 edition Pages .254 and 245)

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

27 فروردین 1373

April 16, 1994

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH