Sam Ghandchiسام قندچي درباره ی بحثهای کشکی در مورد بنغازی

سام قندچی

http://www.ghandchi.com/4462-benghazi.htm

مطالب مرتبط: 1     2     3     4     5     6 *     7     8     9     10     11     12 *     13     14     15     16     17     18 *     19     20 *

 

benghazi

 

دوستان عزیز، اکنون نزدیک به یکسال از قتل حکومتی زنده یاد مهسا امینی می گذرد. درباره ی موضوع این یادداشت یعنی «بحثهای کشکی در مورد بنغازی»، 5 ماه پیش در زمان جنبش مهسا در مقاله ای تحت عنوان «دو کلمه در مورد بحث منطقه پرواز ممنوع» توضیح داده ام و نیازی به تکرار نیست. واقعیت اینکه این بحثهای کشکی دوباره و دوباره تکرار می شوند چون عده ای نه تنها سواد این موضوعات را ندارند بلکه تصور هم می کنند با تکرار این بحثهای کشکی حرفی برای گفتن دارند! من به یاد دورانی می افتم که در پی شکست جنبش سبز برخی افراد مشابه که آنزمان بعنوان فعال آن جنبش، تازه از ایران به خارج آمده بودند به همین شکل، امر به آنها مشتبه شده بود و یکی از آنها با سوء استفاده از حمایت برخی در دستگاههای امنیتی اسراییل و آمریکا توانسته بود در صدای آمریکا شغل مدیریتی برای خود دست و پا کند، و از اولین اقداماتی که در آنجا کرد عدم تمدید قراردادِ کاری من بعد از 8 سال کار با صدای آمریکا در پایان سال 2012 بود و بقیه اش تاریخ است و در حقیقت دلیل موفقیت ترفند آن صادراتیِ دوران جنبش سبز، کاری بود که فردی در دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، 5 سال پیش از آن تاریخ، در سال 2007 با من کرده بود و هنوز هم جبران مافات نکرده است * و تا به امروز در این سن پیری و سرطان، همه ی ثروت شخصی ام را به دلیل ادامه ی فعالیت به رغم جنایت آن فرد در حق خود و خانواده ام، از دست دادم و به این روز افتادم که حتی برای کوپی نیازهای درمانی ام در مضیقه هستم! به هر حال این یادداشت را برای بیان مجدد آنچه بر صاحب این قلم در این سالها به دلیل عملکرد برخی در اپوزیسیون به خاطر اختلاف سیاسی بر من گذشت نمی نویسم، ولی این واقعیت  غیرقابل انکار است که برخی افراد، که شاید در جنبش سبز شرکت داشتند، آن زمان، امر به آنها مشتبه شده بود، و عده ای هم در خارج کشور به آنان، به دلیل اختلافات سیاسی، بال و پر دادند، و دومی ها با استفاده از نفوذشان در دستگاههای اطلاعاتی اسراییل و آمریکا، توانستند این افراد را در صدای آمریکا *، به مقامات مدیریت رسانند! آن صادراتی ها هم علیه آنهایی که همه ی این سالها در خارج کشور فعال بودند، از هیچ جنایتی فروگذار نکردند، و اینهمه به دلیل اختلافات سیاسی بود که این جنایات را علیه مخالفان سیاسی شان در اپوزیسیون مرتکب شدند، و ادامه ی دعوا با آنها فقط لطمه زدن به فعالان داخل کشور بود و این نگارنده سکوت کردم و جزئیات بیشتر را اعلام نکردم! در حقیقت کافی است امروز به اسامی قوم و خویشهای همان صادراتیِ های دوران جنبش سبز که بعد از آن روزها در سال 2012 هر دقیقه به صدای آمریکا برای مصاحبه دعوت می شدند، نگاهی اندازید تا حقیقت دستگیرتان شود! از آنچه که امروز نیز این صادراتی تازه وارد انجام می دهد، سالها بعد شناخت پیدا خواهیم کرد که چه نیروهایی در خارج کشور پشت او هستند و مایه ی تأسف است که برخی دوستان به دلیل اختلافات سیاسی به این جریانات بال و پر می دهند!  اما تا آنجا هم که به موضوعاتی نظیر بنغازی مربوط می شود در مقاله ی 5 ماه پیش که رفرنس آن ذکر شد، به تفصیل توضیح داده ام و در حقیقت محکوم کردن تجزبه طلبی سالهاست در جنبش سیاسی ایران در داخل و خارج بحث شده و بحث تازه ای نیست و پیشقراول این بحث هم اصلاح طلبان پیشین نبوده و نیستند و با روضه خوانی نمی شود به این موضوعات پرداخت و اینها بحثهای علمی است و این افراد که به آنها امر مشتبه شده سواد این بحثها را ندارند و شخصاً هم وقت بحث با این افراد را ندارم و می توانند دلیلش را هر جوری دوست دارند تفسیر کنند، این آقای بنغازی به دوستانی در داخل کشور همه گونه فحاشی می کند همانگونه که همدستانش در داخل ایران همه کاری برای بدنام کردن دوستان شریف فعال در داخل کشور کرده اند و  این کارها را همچنین از طریق نفوذشان در دستگاههای امنیتی رژیم اسلامی انجام می دهند که آنهم با استفاده از نفوذ مأموران امنیتی رژیم پیشین در دستگاههای امنیتی کنونی رژیم اسلامی است، نفوذی که از روز اول شکل گیری رژیم اسلامی به دلیل استفاده از مأموران پیشین ساواک در ایجاد نهادهای امنیتی رژیم اسلامی، واقعیتی غیرقابل انکار بوده و هست! خراب کردن فعالان داخل و خارج کشور نیز از سوی هم دستگاههای امنیتی رژیم اسلامی و هم رژیم سابق در داخل و خارج کشور همزمان دنبال می شود که به قول معروف نیش عقرب نه از ره کین است و این بخشی از شغل اینها بوده و هست! اصطلاح فاند گرفتن که خیلی ها بدون دانستن معنای آن به کار میبرند در واقع گرفتن پول از منابع درست در کشورهای دموکراتیک غربی است. شخصاً هیچگاه عرضه ی این کار را نداشته ام ولی دریافت کمک مالی به این طریق سالمترین اقدام برای تأمین بودجه جهت انجام کارهای مردمی در کشورهای آزاد است و به بازی های جریانات وابسته به جریانات اطلاعاتی و امنیتی غرب برای جلب بودجه، هیچ شباهتی ندارد. اما موضوع تجریه طلبی: یکی از کشورهایی که بطور منظم از تجزیه طلبی در ایران حمایت کرده اسرائیل است و هر نیرویی که وارد گفتگو با اسرائیل شود باید مخالفت صریح خود را در برابر تجزیه طلبی بطور علنی در آغاز هر مذاکره ای با اسرائیل مطرح کند! نظر این نگارنده در مورد اسراییل روشن است که خواستار صلح ایران و اسراییل هستم صرفنظر از اینکه چه دولتی در ایران سر کار باشد * اما این نگارنده هیچگاه وارد هیچ مذاکراه ای با هیچ نیروی سیاسی خودی یا بین المللی نشده و نمی شوم و دیپلمات هم نیستم و فقط یک نویسنده هستم و همانطور که بارها گفته ام علاقه ام به موضوعات فلسفی است و اینکه حتی اینهمه در مورد سیاست نوشته ام از بد حادثه بوده که در یک کشور دیکتاتوری متولد شدم و امیدوارم وقتی رژیمی دموکراتیک در ایران برقرار شود، اگر هنوز عمری باشد و در ایران زندگی کنم به پژوهشهای فلسفی ام ادامه دهم و از عالم سیاست دور باشم هرچند بعنوان یک شهروند وظیفه ی سیاسی خود را در جامعه ی دموکراتیک از جمله شرکت در انتخاباتهای آزاد، انجام خواهم داد؛ امروز هم از این بیشتر وارد این بحثها نمی شوم و از ذکر نام صادراتی های جدید و همراهان امنیتی شان در داخل و خارج کشور اجتناب می کنم که با جان فعالان سیاسی بازی می کنند وقتی این معرکه را همکاران امنیتی شان در دستگاههای امنیتی رژیم اسلامی که پول برای این بازی ها می گیرند، راه انداخته اند، و برخی فعالان سیاسی را نیز تحمیق کرده و به دام خود کشیده اند، وقتی آنها هم به قول آمریکایی ها بین سنگ سخت و صخره محصور هستند؛ و به هر حال «عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»! شخصاً حدود 5000 مقاله در اینترنت دارم که به رغم خرابکاری های عوامل اطلاعاتی رژیم کنونی و رژیم پیشین در وبسایتم هنوز بیشتر آنها وجود دارند، و مواضعم روشن است و وقت بحثهای پلمیکی ندارم و اگر عمری باقی باشد نمی توانم وقتم را صرف این پلمیکها کنم و علاقمندان می توانند به راحتی موضع و نظر این نگارنده را اگر بخواهند بدانند، در مورد هر موضوعِ مورد پرسش خود پیدا کنند: لطفاً «موضوع مورد نظر خود را» به جای لغت «آینده نگر» در لینک جستجوی درج شده در اینجا، وارد کنید و بدینگونه می توانید اگر مایل باشید، دیدگاههای این نگارنده را در مورد موضوع مورد جستجوی خود پیدا کنید! متأسفم که وقت تکرار بحثها را ندارم چون گرفتار دوا و دکتر هستم و به هر حال در 5000 مقاله و چند کتاب همه ی حرفهایم را زده ام. با سپاس از توجه دوستان و به این امید که دیگر وارد اینگونه بحثهای شخصی نشویم و برای حل معضلاتِ واقعیِ پیشِ رو در قرن بیست و یکم در انقلاب 21 ایران وقت صرف کنیم! ضمناً فکر نکنید در مورد خرابکاریهای حامیان بازگشت رژیم پیشین اغراق می کنم. کافی است روی این لینک کلیک کنید و مشاهده کنید از وقتی این بحثها شروع شده از کار افتاده و به حدس این نگارنده کار جریانات مورد اشاره است البته نمی توانم ثابت کنم! من با صاحبان آن سایت هیچ تماسی ندارم و این حدس را بعنوان کاربری می گویم که گهگاه به سایتهایی که در لیست پورتال نیوز ایرانسکوپ هستند نگاهی می اندازم و چند روزی است این خرابکاری را بعد از این روضه خوانی های بنغازی مشاهده می کنم! ای کاش همه ی نحله های فکری و سیاسی که از جمله در پورتال ایرانسکوپ لیست شده اند، از قدرت و امکانات خودشان برای خرابکاری در سایتهای دیگران استفاده نکنند چه داخل کشور باشند و چه خارج کشور! پیامم هم به بازماندگان امنیتی رژیم سابق این است که ما از پشت کوه نیامده ایم و حدود 100 سال است دموکراسی خواهان ایران ترفندهای شما را تجربه کرده اند و اینکه می خواهیم با شما روابط متمدنانه برقرار کنیم به این دلیل نیست که توهمی در مورد روشهای شما داریم و اگر وقتی در قدرت بودید هر روز از سوی شما در معرض خطر مرگ بودیم و از پای در نیامدیم و همچنان آن زمان هم اکثریت ما فعالیت مسالمت آمیز می کردیم، امروز هم همان هستیم و با شما خواستار روابط خشونت آمیز و درگیری نیستیم. اجازه دهید این آخرین بار باشد که مجبور شدم در مورد روشهای اشتباه شما مقاله ای پلمیکی بنویسم و حتی سالها پیش که به شما بیشتر می پرداختم اساسا بحثهای علمی در مورد سلطنت و جمهوری * منتشر می کردم در حالیکه حملات عوامل شما باعث نوشتن پلمیک می شد و تحریک می کردند که دعوا راه بیافتد چون در بحثهای علمی و منطقی حرفی برای گفتن نداشتند، و بازهم تا می توانستم بی اعتنایی می کردم مگر آنکه با انگلهایی نظیر وبلاگ سرباز کوچک طرف می شدم آنهم فقط وقتی مطمئن شدم که عوامل خودتان هستند، و نه عوامل سایبری رژیم اسلامی، به آنها حمله ی متقابل کردم و هنوز هم شما با این هوادارانتان همکاری دارید و فکر می کنید کسی نمی داند! اجازه دهید این آخرین بار باشد که اینگونه با هم طرف می شویم و برای آزادی و سربلندی ایران همراهی محترمانه داشته باشیم که از زمان قتل حکومتی زنده یاد پویا بختیاری * تلاش کردم بتوانیم تحقق بخشیم اما به قول فرنگی ها برای رقص تانگو تلاش هر دو طرف لازم است!

 

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

سام قندچی

IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com

16 مرداد 1402
August 7, 2023

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com

متون برگزیده سام قندچی

 

 

برای حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html

 

 

 

SEARCH