فروپاشی رژیم و
فروپاشی اپوزیسیون از هم جدا نیستند
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/4457-foroopaashi-regime-opposition.htm
پی نوشت 25 تیر 1402: نشریهء اپک تایمز: گفتگو با اسماعیل نوری علا؛ کارنامهء 40 ساله اپوزسیون خارج از کشور *
مطالب مرتبط: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
متأسفانه همچنان به دلیل درگیری با سرطان، نمی توانم بحثی را به طور مفصل ارائه کنم و این یادداشت بسیار کوتاه خواهد بود. بحث فروپاشی رژیم اسلامی موضوع تازه ای نیست؛ اما، دو سه سالی است که موضوع فروپاشی رژیم به شدت مطرح بوده و هست. واقعیت اینکه اپوزیسیونی در 44 گذشته شکل گرفت که در تطابق با رژیمی بود که ایران تجربه کرد و با فروپاشی دومی، اولی نیز همزمان فروپاشی کرده و منظور فقط فروپاشی جریان اصلاح طلبی نیست که بیش از 30 سال است اپوزیسیون اصلی علنی در داخل کشور بوده، بلکه منظور کل اپوزیسیون رژیم اسلامی ایران در داخل و خارج کشور است! در یکسال گذشته به تفصیل در مورد انقلاب 21 ایران بحث کرده ایم که 7 سال پیش با تغییر گفتمان مرکزی جامعه ایران در خیزش 96، آغاز شد و این انقلاب همچنان ادامه دارد، و در واقع معضل «موانع مقابل تعمیق جنبش سکولار دموکراسی ایران» که 8 سال پیش از آن در دوران جنبش سبز در سال 1388 خود را نشان داد، در خیزش 96 ادامه یافت، که بویژه بعد از آبان 96 به تفصیل مورد بحث قرار گرفته، و نیازی به تکرار بحثها نیست! در چند روز اخیر عده ای در رژیم و اپوزیسیون، فروپاشی وحدت سازمانهای اپوزیسیون کردستان را در جنبش مهسا، جشن گرفته اند! لازم به یادآوری است که درباره ی انقلاب ارتجاعی 1357 ایران بیش از 20 سال پیش در کتابی تحت عنوان «ایران آینده نگر» به تفصیل بحث کرده ام؛ و شاید بی ضرر نباشد این مطلب را مطرح کنم که، 4 سال پیش از پیروزی انقلاب 57 نیز، این واقعیت که «فروپاشی رژیم و فروپاشی اپوزیسیون از هم جدا نیستند»، غیرقابل انکار بود!
در سال 1353 فروپاشی کنفدراسیون در خارج کشور آغاز شد. در آن تاریخ، رژیم گذشته این فروپاشی اپوزیسیون را در خارج کشور، جشن گرفت، تحولی در خارج کشور که در پی سرکوب شدید جنبش چریکی در داخل کشور روی داده بود، غافل از آنکه همزمان، فروپاشی رژیم شاه در همان بحبوحه ی درآمدهای سرشار نفتی، در حال شکل گرفتن بود، فروپاشی که خود را 4 سال بعد در شکل انقلاب 57 نشان داد! در حقیقت فروپاشی اپوزیسیون و فروپاشی رژیم شاه همزمان در همان سال 1353 آغاز شدند! یعنی هم رژیم و هم اپوزیسیونی که به مدت 20 سال بعد از سال 1332 شکل گرفته بودند، دیگر فروپاشی شان در آن سال آغاز شده بود! اینکه بخشی از آن اپوزیسیون که جریان مذهبی خمینی بود و دست نشانده ی غرب نبود توانست عاقبت در سال 1357 برنده ی این فروپاشی جامعه ی ایران شود، در این واقعیت که در صحنه ی جهانی، غرب تنها متحدی که برای خود در برابر کمونیسم می دید و می بیند، جریان اسلامگرایی است، تغییری نمی دهد، متحدی که اساساً در رژیمهای عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس در خاورمیانه متبلور شده بود، و رژیم شاه گرچه به اپوزیسیون اسلامی نظیر دکتر شریعتی و حسینیه ارشاد امتیازات زیادی همزمان با سرکوب کمونیستها داد؛ ولی همچنان رژیمی سکولار باقی ماند، و با جریان اصلی اسلامی یعنی خمینی در افتاد، کاری که با استراتژی غرب سازگاری نداشت، چون غرب در پی نیرویی اسلامی و قوی در ایران بعنوان متحد خود در برابر کمونیسم بوده وهست، و در نتیجه رژیم شاه فدای آن استراتژی شد، و به این شکل، فرماندهان ارتش شاه در متابعت از استراتژی غرب، رژیم پیشین را تسلیم خمینی کردند! به هر حال آن نتیجه ی کار، بسیار در همه ی این سالها تحلیل و بررسی شده و حرف تازه ای نیست؛ اما این واقعیت که رژیم شاه و اپوزیسیون آن، و در حقیقت هردو، 4 سال قبل از انقلاب 57، دچار فروپاشی شدند، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است!
در پایان شاید ضرری نداشته باشد که به تحلیلهای غلط چپ و چپ سابق، از توده ای و توده ای های سابق تا مائوئیست های سابق، در مورد حمله ی نظامی روسیه پوتین به کشور اوکراین در سال گذشته اشاره ای کنیم، که اساساً این نیروهای اپوزیسیون یا از روسیه حمایت کردند، و یا در مورد جنایات روسیه در اوکراین سکوت کردند، در حالیکه در زمان حمله ی آمریکا به عراقِ صدام حسین، اساساً همین نیروها حمله ی آمریکا را صرفاً محکوم کردند و یا حتی از صدام حسین حمایت کردند، و هیچوقت بغرنجی های خیزش جهانی اسلامگرایی و نقش بازماندگان اردوگاه کمونیستی سابق را در جهان امروز، در این وقایع نفهمیدند! واقعیت این است که اپوزیسیون ایران از نظر فکری شوربختانه هنوز در سطح همان اپوزیسیون یک قرن گذشته باقی مانده که از درک مسائل قرن 21 عاجز است و بیشتر اوقات تحلیلهای پلمیکی بسیار سطحی و ساده لوحانه از وقایع دنیای حاضر ارائه می دهد!
در حقیقت دو راه سرمایه داری و سوسیالیسم در جهان به پایان رسیده اند و در قرن بیست و یکم راه حل های تازه ای در برابر بشریت، نوید نوروز تازه ای را می دهند که الهام بخش انقلاب 21 ایران است و دست و پا زدن برای احیاء راه حلهای قرون 18 و 19، راه پشت سرگذاشتن شکستهای قرن 20 نیست! انقلاب مشروطه ی ایران در زمان خود برای ایران مفید بود اما انقلابیون قرن بیست و یکمی ایران نمی توانند با بازگشت به گذشته، جامعه ی ایران را در قرن بیست و یکم سامان دهند. کافی است نگاهی به کره جنوبی بیاندازیم و ببینیم که راه حلهای قرن بیست و یکمی حتی برای یک کشور جهان سومی نیز کار کرده است. دست از واپسگرایی برداریم که یک بار در زمان انقلاب 57 آزمایش کردیم و مردم ایران را به روز سیاه نشاندیم!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی
IRANSCOPE
http://www.ghandchi.com
چهارم تیرماه
1402
June 24, 2023
متون برگزیده
http://featured.ghandchi.com
برای
حزب جمهوریخواهان سکولار دموکرات و آینده نگر ایران
http://www.ghandchi.com/futuristparty/index.html